تاریخ سند: 6 تیر 1340
سرلشگر اسداللّه صنیعی معاون ثبت وزارت جنگ
متن سند:
شماره : 316
1ـ میزان تحصیلات : تحصیلات عالیه نظامی در خارج از کشور
2ـ اعتیادات : مشروب و سیگار و مختصری قمار در مجالس خصوصی
3ـ سوابق خدمتی و مشاغل حساس قبلی : مشاغل مختلف در لشگرها و دوائر
ستاد ارتش و آخرین سمت وی قبل از بازنشستگی رئیس اداره تدارکات ارتش.
4ـ آیا محکومیتی داشته :
ندارد
5ـ صفات برجسته :
صمیمی.
برش دار ـ مدیر.
سختگیر در امور اداری
6ـ نقاط ضعف : متهم به
بهائی گری.
متکبر.
اهل
سوءاستفاده (در ایام تصدی
پست ریاست تدارکات
ارتش)
7ـ حسن شهرت و معروفیت
: بدنام نیست
8ـ وابستگی به احزاب و
دستجات سیاسی.
از باند
مرحوم رزم آراء1 بوده و
فعلاً آقای علاء از وی
حمایت می نماید.
9ـ تمایلات سیاسی : طرفدار سیاست غرب و شهرت دارد که با انگلیسها نزدیک
است و به طور غیر مستقیم از حمایت آنها برخوردار می باشد.
10ـ نظریه مردم و زیر دستان نسبت به مشارالیه : نظر مردم نسبت به ایشان بد
نیست لیکن نظر زیر دستان هیچگاه نسبت به ایشان مساعد نبوده است.
11ـ سایر اطلاعات متفرقه : در زمان تصدی پست ریاست تدارکات اختلافاتی
بین مشارالیه و معاون وزارت جنگ و کمیسیونی که مأمور رسیدگی به خریدهای
تدارکات شده بود روی داده که در آن کمیسیون معاون وزارت جنگ دفتر خرید
تدارکات را به سر وی کوبیده و این موضوع قبل از آن که در خارج سر و صدائی
ایجاد کند با وساطت ارتشبد هدایت2 فیصله یافت و نامبرده در پست ریاست
تدارکات از عقد قراردادهای خرید برنج و روغن و چای و پارچه ارقام کلانی
سوءاستفاده نموده و پولهای زیادی به خارج از کشور انتقال داد و در بانکهای
خارجی به حساب گذارد.
اصل در پرونده اسداللّه صنیعی 79 ـ ص ـ ن بایگانی است
اسم وی در دفتر بهائیان ثبت گردید.
توضیحات سند:
1ـ حاجیعلی رزم آرا متولد
1280 ه ش تحصیلکرده و
فارغ التحصیل دانشکده نظامی
سن سیر پاریس بود.
اولین
شغلی که بعد از شهریور 1320
به او سپرده شد فرماندهی لشگر
اول مرکز بود.
لشگری متلاشی
شده بدون سرباز با انبارهای
خالی از آذوقه و مهمات.
در
اوایل سال 1322 به فرماندهی
آمادگاه تعلیماتی ارتش برگزیده
شد و در آن ایام زمینه را به هر
نحوی که بود برای خود فراهم
می ساخت.
همسر مظفر فیروز
(مهین دولتشاهی) خواهرزاده
همسر رزم آرا بود و بین خاله و
خواهرزاده صمیمیت وجود
داشت.
از این رو رزم آرا و
فیروز به هم نزدیک شدند.
رزم آرا از فیروز خواست با
اطلاعاتی که در اختیار وی قرار
می دهد در روزنامه رعد امروز
که وی منتشر می کرد، سپهبد
یزدان پناه رئیس وقت ستاد
ارتش را مورد حمله و انتقاد
قرار دهد.
فیروز نیز همین کار را
انجام داد و در ارتش ولوله ای
بپا شد و نهایتا حمایت سهیلی از
سرتیپ رزم آرا و حملات
روزنامه ها به یزدان پناه بالاخره
موجب شد رئیس ستاد ارتش از
شغل خود استعفا دهد و سرتیپ
رزم آرا رئیس ستاد ارتش شود.
رزم آرا در 43 سالگی با درجه
سرلشگری بازنشسته شد.
بعد از
رئیس الوزراء شدن قوام و
انتصاب مظفر فیروز به معاونت
سیاسی و پارلمانی
نخست وزیر، رزم آرا با وساطت
فیروز از قوام خواست تا او را
از بازنشستگی خارج کند و قوام
نیز خواسته وی را با شاه در میان
گذارد و موافقت شاه را جلب
نمود و رزم آرا با درجه
سرلشگری به ارتش بازگشت و
به ریاست ناحیه 2 وزارت
جنگ که لشگرهای آذربایجان و
کردستان در آن ناحیه قرار
می گرفت منصوب شد.
در انتخابات دوره پانزدهم
رزم آرا در چند حوزه اعمال
نفوذ کرد و تعدادی از دوستان و
طرفداران خود را به مجلس
فرستاد و در آخرین روزهای
صدارت قوام زمزمه یک
حکومت نظامی در اجتماع و
مطبوعات شنیده می شد و نام
چندین نظامی از جمله رزم آرا
برای نخست وزیری برده
می شد.
و بالاخره بعد از زمامداری
حکیمی و هژیر و مراغه ای در
روز پنجم تیرماه 1329 علی
منصور نخست وزیر استعفای
خود را به شرط ارجاع سمت
سفارت در یکی از کشورهای
اروپائی تقدیم نمود و سپهبد
رزم آرا جانشین او گردید.
در
نیمه دوم سال 1329 تمام تلاش
رزم آرا و هیأت وزیران
مصروف نفت شد.
تهران و تمام
شهرها متشنج بود.
در اسفند ماه
جبهه ملی و اقلیت مجلس
رزم آرا را استیضاح کرد ولی
سردار فاخر پاسخ به استیضاح را
به بعد از عید موکول کرد.
روز شانزدهم اسفند ماه قبل از
ظهر مجلس ترحیم آیت الله فیض
قمی در مسجد شاه تهران برپا
بود و رزم آرا به اصرار امیر
اسداللّه علم و به اتفاق به سوی
مسجد حرکت کردند داخل
مسجد با جمعیت انبوهی مواجه
شدند مأموران برای او راه باز
کردند و او به حرکت ادامه داد
ولی ناگهان سفیر گلوله خلیل
طهماسبی بلند شد و چند گلوله
که به سر او اصابت کرده بود
او را در دم به هلاکت رساند.
فردای قتل رزم آرا آیت الله
کاشانی با خبرنگاران داخلی و
خارجی مصاحبه کرد و قتل وی را
لازم دانست و خلیل طهماسبی را
نجات دهنده ملت ایران معرفی
کرد.
رزم آرا در زمان فوت 49
سال داشت.
2ـ عبداللّه ، هدایت (ارتشبد) در
سال 1278 ش متولد شد و پس
از تحصیل در دارالفنون به
الیانس رفت و سپس وارد
مدرسه نظام گردید و در سال
1299 با درجه نائب دومی از
مدرسه عالی نظام فارغ التحصیل
شد و یکسره به فوج توپخانه
کوهستانی رفت.
پس از دو سال
خدمت با درجه نائب اولی برای
تکمیل تحصیلات به فرانسه رفت
و در دانشکده «فن تن بلو» در
رشته توپخانه دوره تخصصی را
طی کرد.
در سال 1305 به ایران
بازگشت و با درجه سروانی
فرمانده آتشبار توپخانه شد.
هدایت در سال 1311 مجددا
جهت طی دوره دانشگاه جنگ به
فرانسه اعزام شد و پس از
بازگشت به ایران در سال 1312
با درجه سرهنگ دومی در واحد
توپخانه مشغول خدمت شد.
در
سال 1319 به درجه سرتیپی
رسید و مشاغل زیر را به ترتیب
عهده دار بود : معاونت ستاد
ارتش، فرمانده دانشکده
افسری، ریاست توپخانه و
معاون اول وزارت جنگ.
در
سال 1325 به درجه سرلشگری
رسید و در سال 1329 وزیر
جنگ شد.
در تاریخ 1331 بنا به
تقاضای شخصی در ردیف
افسران بازنشسته قرار گرفت،
ولی پس از کودتای 28 مرداد
1332 مجددا به خدمت برگشت
و در کابینه زاهدی پست وزارت
جنگ را به عهده گرفت.
وی در
مهر ماه 1333 به درجه سپهبدی
و در مهر ماه 1337 به درجه
ارتشبدی رسید.
ارتشبد هدایت
در سال 1339 بازنشسته شد و
سرانجام عصر روز چهارشنبه
21 فروردین 1347 به علت
بیماری قلبی فوت کرد.
منبع:
کتاب
کابینه حسنعلی منصور به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 238