تاریخ سند: 4 اردیبهشت 1344
آقای گلپایگانی
متن سند:
شماره : 2470 /21
ساواک استان مرکز
تیمسار ریاست ساواک اداره کل سوم 321
ساواک قم گزارش می نماید.
آقای گلپایگانی تلگرافی از جانب آقای قدس
نخعی1 وزیر دربار شاهنشاهی تقاضا نموده
است که شخص ایشان با یک نفر نماینده از
طرف مشارالیه جهت مذاکرات حضوری به قم
مسافرت نمایند.
رونوشت تلگراف مذکور به پیوست ایفاد
میگردد.
از طرف رئیس ساواک استان مرکز.
مولوی
توضیحات سند:
1ـ حسین قدس نخعی در آبان ماه سال 43 وزیر دربار محمدرضا شاه می شود.
وی قبل از این مسئولیت، مدتی سفیر ایران
در آمریکا و وزیر خارجه بود.
(ر.ک: روزشمار تاریخ ایران، دکتر عاقلی، جلد دوم، صفحات 119، 120، 126، 131، 139،
165).
لازم به توضیح است، به دنبال تبعید امام به ترکیه مقامات روحانی و علمای طراز اول قم و تهران درصدد برآمدند که پیش
از هر کار از جا و محل زندگی امام اطلاعی به دست بیاورند و وسایل آسایش را تا آنجا که ممکن است برای ایشان فراهم
سازند.
از این رو گفتگوهایی به طور غیرمستقیم بین علمای طراز اول قم و تهران صورت گرفت و در نتیجه روز پنج شنبه
21 آبان ماه 43 علمای طراز اول تهران آقایان مرحوم حاج میرزا احمد آشتیانی، حاج سید احمد خوانساری و مرحوم حاج
شیخ حسین تنکابنی در منزل مرحوم آشتیانی نشستی تشکیل دادند.
وزیر دربار آقای قدس نخعی نیز بنا به دعوت آقایان
در این نشست شرکت کرد.
علمای نامبرده به وزیر دربار پیشنهاد دادند که دولت موافقت کند، تا نماینده ای از سوی علمای
تهران به ترکیه رفته، محل زندگی امام را از نزدیک ببیند و از نظر آسایش اگر مشکلاتی دارد برطرف سازد و برای انجام این
مأموریت آقای پسندیده [آیت الله مرتضی پسندیده برادر امام] را پیشنهاد دادند وزیر دربار اظهار داشت که پس از گفتگو با
مقامات نتیجه را به حضور آقایان ابلاغ خواهد کرد.
رژیم شاه با توجه به احساسات ملت و خشمگینی آنها و نگرانی از حال و
وضع امام با این پیشنهاد علما بی درنگ موافقت کرد تا هم مایه آرامش خاطر و رفع نگرانی ملت ایران را فراهم آورد و هم
شایعه ها را تا حدی کاهش دهد.
منتهی در مورد فردی که باید به عنوان نماینده علما مأمور ملاقات با امام در ترکیه شود،
لازم می دید که دقت و تحقیق بیشتری به عمل آورد و آقای پسندیده را برای این کار مناسب نمی دید زیرا که برادر امام
است و ممکن است امام به وسیله او پیامی به ایران بفرستد و پیامهایی از ایران دریافت کند.
از این رو از پذیرش او به عنوان
نماینده علمای تهران برای ملاقات با امام سرباز زد.
علمای تهران حاج سید فضل اللّه خوانساری (داماد حاج سید احمد
خوانساری) را پیشنهاد کردند که مورد پذیرش قرار گرفت و بنا شد که وسایل سفر او از طرف ساواک فراهم گردد.
ر.ک:
نهضت امام خمینی، حمید روحانی، جلد دوم، صص: 51 /50
برابر اسناد موجود حضرت آیت الله گلپایگانی نیز در این خصوص اقداماتی را شروع کردند.
معظم له با ارسال نامه ای به امام خمینی اعلان نمودند : «...
با کمال تأثر از این پیشامد ناگوار، سلامت وجود شریف و مزید
تأییدات عالیه را در انجام وظایف دینیه از خداوند متعال مسئلت دارم و چون مدتی است از مجاری حالات شریفه بی اطلاع
و نگران هستم، لذا بشارت صحت و اعتدال مزاج عالی را مترصدم».
ر.ک: نهضت امام خمینی، حمید روحانی، جلد دوم،
صفحه: 87
آیت الله گلپایگانی نسبت به صحت و سلامتی وجود امام خمینی همچنان نگران بودند، لذا فرزندانشان را به اتفاق آقای
حاج شیخ محمدعلی صفائی در تاریخ 22 /3 /1344 روانه ترکیه نمودند، آنها پس از ملاقات با امام خمینی (قدس سره) و
آقازاده ایشان (مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی) در تاریخ 28 خرداد 1344 به تهران مراجعت کردند.
ساواک به منظور
بدست آوردن اطلاعات جدید از روحیه، طرز فکر و اندیشه امام خمینی (قدس سره) با نامبردگان مصاحبه ای انجام
می دهد.
ساواک در گزارش خود گفته است : «...
ضمن مصاحبه ای که با دو نفر روحانی مزبور به عمل آمد اظهار داشته اند که
آیت اله خمینی از وضع ایران خوشبین بوده، حتی در مورد نحوه اجرای عزاداری در ماههای محرم و صفر راضی به نظر
می رسید.
از وضع ترکیه و عدم رعایت اصول مذهبی در آنجا اظهار نگرانی نموده و گفته است بیم دارم که ایران هم از نظر
مذهب و حجاب مانند ترکیه شود...
از نظر آیت اله خمینی نسبت به مراجعتش به ایران استفسار گردید، مشارالیه اظهار
نموده برای حل این موضوع آیت اله سید محمدرضا گلپایگانی هر تصمیم اتخاذ نماید موافق خواهم بود.
» ـ ر.ک: زندگینامه
آیت الله العظمی گلپایگانی به روایت اسناد مرکز انقلاب اسلامی، ص 108.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 172