صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : سید مهدی گلپایگانی

تاریخ سند: 12 دی 1347


موضوع : سید مهدی گلپایگانی


متن سند:

شماره : 4119 /21 ساعت 30 /19 روز 9 /10 /47 سید مهدی گلپایگانی ضمن صحبت خصوصی با احمد جلالی در منزل آیت اله گلپایگانی اظهار داشت امروز من حسین بابائی نماینده روزنامه کیهان را به منزل خود احضار و به او دستور دادم تا دبیرانی را که با عباس منطقی رئیس اداره آموزش و پرورش مخالف هستند بر علیه وی تحریک نماید و عکسهائی را که از منطقی به اتفاق دختران در اردو برداشته شده و همچنین عکسهای رژه دختران قم در روز چهارم آبان را تهیه و به من تحویل دهد سیدمهدی از جلالی خواست که وی نیز مدارکی در این مورد ارائه دهد جلالی گفت من دو شماره مجله بانوان را که در آن عکسهایی از منطقی و دانش آموزان دختر به چاپ رسیده به شما تحویل می دهم لکن بهتر است عکسهای مربوط به رژه دختران دانش آموز در روز چهارم آبان را از عکاسی مهتاب بگیرید سیدمهدی پاسخ داد از صاحب عکاسی مهتاب پرهیز کن زیرا وی مأمور سازمان امنیت است و این امر برای ما ثابت شده چون سال قبل ما اعلامیه ای را که خطاب به سران ممالک عربی بود و تهیه و جهت تکثیر به عکاسی مهتاب دادیم تا از روی آن فتوکپی نماید پس از چند روز سرهنگ مهران که آن موقع با ما دوست بود خدمت آقا آمد و ضمن گله گفت شما که می خواهید برای سران ممالک عربی اعلامیه بفرستید قبلاً مرا در جریان بگذارید بدین ترتیب من فورا متوجه شدم که مدیر عکاسی مهتاب جریان را به سازمان اطلاع داده و بلافاصله تلفن به او کرده و گفتم چون اخبار ما را به سازمان گزارش دادی لذا پدرت را درمی آورم.
سیدمهدی افزود پریشب آیت اله شریعتمداری برای ملاقات با آیت اله گلپایگانی به اینجا آمد ما به وی گوشزد کردیم که اقدامات عباس منطقی علیه روحانیت می باشد آقای شریعتمداری گفت برای من ثابت نشده و چنانچه اشخاصی در این زمینه شهادت بدهند و برایم بنویسند قانع می شوم بنابراین ما افرادی را اعم از زن و مرد نزد ایشان فرستادیم اما موضوع چیز دیگر است زیرا تقی زاده در سازمان قم با منطقی همدست می باشد و تقی زاده به منطقی دستور داده که به منزل شریعتمداری برود و متعاقب آن سازمان به تهران گزارش نموده که روحانیت از منطقی رضایت داد و شریعتمداری هم در این مورد به تهران تلفن کرده است.
سیدمهدی گفت این تقی زاده و منطقی بایستی به زودی از قم منتقل شوند وی همچنین اظهار داشت عبدالسید محمودی1 را چند روز قبل به سازمان جلب و در آنجا تقی زاده دو سیلی محکم و یک پس گردنی به او می زند و از اطاق بیرونش می کند و تا غروب وی را گرسنه نگه می دارند و از محمودی می پرسند چه کسی تو را در مورد جلوگیری از ایجاد سینما در قم تحریک نموده وی پاسخ می دهد دین من و خاک بر سر آن کسی که تحریک بشود سیدمهدی گفت منظور سازمان این بوده که محمودی بگوید محرک من سیدمهدی بوده است و پس از اینکه محمودی مرخص گردید موضوع را به طور مشروح به من بازگو کرد و من او را نزد آقا بردم وی چگونگی را برای آقا تعریف کرد آقا متأثر شده و فرمود این شخص همان تقی زاده است که قبلاً از او تعریف می کردی سپس از محمودی خواستیم تا تلگرافاتی برای شاه و سپهبد نصیری مخابره و ضمن آن اعلام جرم نماید که او را در سازمان کتک زده اند زیرا اینها حق کتک زدن ندارند و باید از متهم سئوال کرده و با پرونده به تهران بفرستند و به دنبال این اقدام محمودی را به منزل شریعتمداری فرستادیم تا موضوع را با وی نیز در میان بگذارد و از او خواستیم که درباره موضوع تهیه و مخابره تلگراف مطلبی عنوان ننماید لکن این احمق (محمودی) خودش را می بازد و موضوع را به شریعتمداری بازگو می کند و وی محمودی را از انجام این اقدام منصرف کرده و به محمودی می گوید شرحی برای ما بنویس تا اقدام کنیم.
نظریه منبع.
نظری ندارد.
نظریه رهبر عملیات : مفاد گزارش صحیح به نظر می رسد و چون اقدامات سیدمهدی درباره تعویض آقای عباس منطقی رئیس آموزش و پرورش قم به ثمر نرسیده لذا وی به طرق مختلف سعی دارد در محافل و مجالس منطقی را وابسته به ساواک معرفی و اذهان عمومی را بر علیه وی تحریک نماید.
نظریه امنیت داخلی : مفاد گزارش منبع مورد تأیید است و از بررسی اظهارات نامبرده چنین نتیجه گرفته می شود که همچنان هدفهای خلاف خود را علیه مصالح منطقه دنبال می کنند و سعی دارد فعالیتهای آموزش و پرورش و اقدامات منطقی رئیس آموزش و پرورش در مقابل دید اهالی بدجلوه دهد.
محمودی واعظ همان شخصی است که به تحریک سید مهدی گلپایگانی به منبر رفته و در مورد سینما و دانشسرا انتقاداتی کرده چون سه بار این موضوع را تکرار کرد بار اول به او تذکر داده شد بار دوم از او تعهد گرفته شد و بار سوم به نحوی که در گزارش به آن اشاره شد با وی عمل گردید البته برای اینکه به حسن نیت ساواک واقف باشد منبر وی قطع نشد سید مهدی گلپایگانی که به خیال خود سوژه ای پیدا می کند به شدت تحریکات خود می افزاید و به محمودی تعلیمات لازم را می دهد و وی را نزد آیت اله شریعتمداری می فرستد که با کمک شریعتمداری آقای منطقی و تقی زاده تعویض شوند به استحضار می رساند با توجه به ادامه تحریکات وی چنانچه تصمیمات جدی تری در مورد وی گرفته نشود بالاخره دسته گل به آب می دهد و احیانا عده ای نابخرد و نادان تحت تأثیر اظهارات وی قرار و به صورتی وارد معرکه می شوند.
در صورت تصویب و موافقت وی ابلاغ شود که در تهران خود را معرفی و تذکرات لازم به وی داده شود.

توضیحات سند:

1ـ حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ عبدالسید محمودی بهبهانی در سال 1314 ه ش متولد گردیده تحصیلات مقدماتی را در زادگاه خوانده، و بخشهایی از سطح اول را نزد مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالهادی مجتهدی بهبهانی فرا گرفته است، سپس به اهواز مهاجرت و در مدرسه علمیه مرحوم آیت الله انصاری به ادامه تحصیل پرداخته، آنگاه به قم عزیمت نموده سطوح فقه و اصول را از محضر حضرات آقایان: ستوده مشکینی، اعتمادی، سلطانی بروجردی به اتمام رسانده و خارج فقه و اصول را از محضرات آیات عظام آیت الله بروجردی، آیت الله امام خمینی، و آیت الله گلپایگانی بهره مند شده آقای محمودی خارج فقه و اصول را در سن 23 سالگی امتحان داده از آن پس به فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی و وعظ و خطابه پرداخت، با بیان شیوا و خطابه بلیغ خود در شهرهای مختلف از نهضت امام خمینی و حوادث و مبارزات پس از 15 خرداد 42 دفاع کرد تا آنکه در سال 42 دستگیر و به زندان قزل قلعه برده شد و پس از گذراندن دوره محکومیت، همچنان به خدمات خود ادامه داده تا آنکه در اواخر سال 56 مجددا دستگیر شده و پس از محاکمه به پیرانشهر تبعید می گردد.
و پیوسته ساواک نام ایشان را در زمره وعاظ ممنوع المنبر آورده.
از جمله آثار قلمی آقای محمودی «فواید وجود حضرت ولی عصر «عج» و «استخاره از نظر قرآن و روایات» می باشد.
ایشان با تأسیس مکتب حضرت زینب(ع) در حوزه علمیه قم به خدمات فرهنگی و آموزشی خود ادامه داد.

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 81



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.