تاریخ سند: 24 مهر 1357
موضوع: اظهارات حبیبالله عسگراولادی تاجر بازار
متن سند:
به: عرض میرسد تاریخ: 24 /7 /1357
از: 322
موضوع: اظهارات حبیبالله عسگراولادی تاجر بازار
در یک مذاکره کاملاً خصوصی نامبرده اظهار نمود که طبق اطلاع وی اعلامیههائی که به نام دانشجویان دانشگاهها در مورد تعطیل کلاسهای درس در ترم جاری تا لغو حکومت نظامی و به عنوان احترام به شهدای جنبش اخیر به منازل ریخته شده، جعلی است و نشان میدهد که دولت در نظر دارد دانشگاهها را که یکی از مراکز مهم فعالیت ضدرژیم است در سال جاری به کلی تعطیل کند و خیالش را از این جهت راحت نماید به خصوص که با این عمل تا حدودی هم جلو گسترش جنبش استادان را خواهد گرفت و تا وقتی که دانشگاه باز است امکان فعالیت سیاسی دانشجویان در سطح وسیع میرود و این مسئله دولت را نگران کرده است.1وی افزود که ظاهراً گروههای وابسته به جبهه ملی نمیتواند نقش مهمی را در دانشگاهها ایفا نمایند چون خود رهبران جبهه ملی هنوز مرددند و گویا با دولت مذاکراتی انجام دادهاند و اصولاً هنوز دست از محافظه کاری خود برنداشتهاند. وی ادامه داد که اعلامیههای خمینی تا به حال از موفقیت مذاکرات جبهه ملی و دولت و یا مذاکرات هر گروه دیگر به خصوص بعضی از روحانیون و دولت جلوگیری کرده است زیرا خمینی صریحاً هرکسی را که با دولت مذاکره کند محکوم کرده و خلع همه افراد حکومت را خواسته است.
در مورد فعالیت طرفداران خمینی اظهار نمود که مطلبی بسیار سرّی میداند و آن این که طرفداران خمینی در نظر دارند پس از اسکان قطعی او و آماده کردن شرایط از حالت صددرصد مخفی خود خارج شده و موجودیت یک جمعیت سیاسی را در آینده اعلام کنند و آن را در سطح بسیار وسیعی متشکل سازند و در این صورت تا حدودی سازمانهای جبهه ملی و بعضی از سازمانهای نیمه متشکل و حتی بعضی از سازمانهای وابسته به روحانیون محافظه کار تحت تأثیر این سازمان سیاسی جدید قرار خواهند گرفت.
حبیبالله عسگراولادی ادعا میکرد که مطابق اطلاعات او هسته تشکیلاتی بسیار قوی و بسیار سّری در سراسر کشور وجود دارد و حتی در دانشگاهها فعالیت بسیار شدیدی دارند و به خصوص این فعالیتها در سطح روستاها و عشایر دارای شدت بیشتری بوده و تظاهرات غرب کشور عمدتاً به علت فعالیت افراد گروه خمینی انجام شده است.
نامبرده در مورد اعتصاب 9 /7 /257 اظهار نمود که این اعتصاب هم توسط گروه خمینی به انجام رسید و در واقع نوعی آزمایش از کارائی فعالیتهای این گروه بوده و با این که روحانیون محافظهکار از این اعتصاب پشتیبانی نکرده بودند معهذا یکی از موفقترین اعتصابات عمومی کشور در چند سال اخیر بوده و این خود نموداری از تشکیلاتی بودن مبارزه مذهبیون طرفدار خمینی است. ضمناً افراد وابسته به گروه خمینی حتیالامکان کوشش میکنند از رخنه عناصر چپ در داخل هسته سازمان خود جلوگیری کنند.
در مورد آینده حکومت وی گفت که مقام سلطنت بیمیل نیست که دکتر امینی3 مصدر کار گردد و حتی با او گفتگو شده و شرایط وی هم پذیرفته شده و تنها اشکال این است که دکتر امینی شرط کرده باید قبلاً با خمینی تماس بگیرد و نظر او را بداند که حکومت مسلمان چنین کاری را تحمل نمیکند و بازگشت خمینی را به تهران هم نمیتواند بپذیرد و بدین علت و با توجه به این که روحانیون و رهبران سازمانهای ضدحکومتی تا به حال استقبالی از به قدرت رسیدن دکتر امینی نکردهاند لذا انتظار نمیرود که او به نخستوزیری منصوب گردد4 و بیشتر در چنین وضعیتی حدسزده میشود که دولت نظامی بر سر کار آید که مسلماً آخرین حربه حکومت است و موفقیت یا عدم موفقیت آن در سرکوبی مردم در واقع تکلیف ادامه سلطنت را مشخص میکند.
نظریه و توضیح بخش 322:
1- حبیبالله عسگراولادی به اتهام عضویت در یک گروه مذهبی افراطی به نام حزب به اصطلاح ملل اسلامی [هیئت¬های مؤتلفه اسلامی] دستگیر و به حبس ابد محکوم لکن به علت ندامت و ابراز وفاداری نسبت به رژیم مشروطه سلطنتی و همچنین استفاده از وجود او در بازار برای مبارزه علیه عناصر مارکسیست و مجاهدین پس از تحمل 12 سال زندان مورد عفو واقع و در تاریخ 7 /11 /55[14 /11 /55] از زندان آزاد شده است.
2- طرح مطالب فوق به وسیله نامبرده صحت دارد. ضمناً با توجه به سابقه مشارالیه و موقعیت او در بازار اظهارات او نمیتواند بدون مأخذ و بیدلیل باشد. (منظور مطالب مطروحه در مورد تشکیل یک سازمان جدید از طرفداران خمینی است)
3- هرگونه اشارهای به مطالب فوق سبب شناسائی منبع که نسبت فامیلی نزدیکی با او دارد شده و موجبات ناراحتی شدید برای منبع و درگیری خانوادگی او خواهد شد.
پینوشت مقام مدیریت کل «عسگراولادی مراقبت جدی شود» 25 /7 /57
توضیحات سند:
1. بازگشایی دانشگاهها در سال 1357: دانشگاهها پس از چهار ماه تعطیل و وقفه در کار، در نخستین روز آغاز کار در 15 مهر ماه تقریباً سوت و کور بودند و در هیچ یک از دانشگاهها در سراسر ایران کلاسی دایر نشد. در دانشگاه تهران، شاه و فرح در مراسم آغاز سال تحصیلی شرکت کردند. دانشجویان دانشگاه تبریز نیز در صحن دانشگاه نماز جماعت با عظمتی اقامه کردند. (نک: هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، جلد دوم، صفحه 953)
2. اعتصاب عمومی در روز 9 /7 /57، به دلیل اعتراض به محدودیتها و تنگناهای ایجاد شده برای امام خمینی(ره) از طرف دولت عراق بود. به گزارش ساواک و خبرگزاریهای خارجی علیرغم مخالفت یا بی تفاوتی برخی از روحانیون (مانند سیدکاظم شریعتمداری) این اعتصاب با موفقیت در سراسر کشور به انجام رسید. ساواک طی گزارشی چند صفحهای وضعیت اعتصاب را در سراسر کشور به نخست وزیری گزارش نموده است. بخش فارسی رادیو لندن در گفتار ساعت 15 /20 مورخ 9 /7 /57 خود، اعتصاب عمومی تهران را تا حد زیادی موفقیت آمیز خواند و گفت: هدف از این اعتصاب اعتراض نسبت به جریانی بود که ظاهرا از تحت نظر قرار گرفتن آیتالله خمینی در عراق حکایت دارد... (نک: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، جلد 12، صفحه 238)
3. دكتر على امينى مجدى، فرزند محسن خان امينالدوله داماد مظفرالدین شاه قاجار و خانم فخرالدوله در سال 1284 هـ ش، در تهران متولد شد. وی تحصيلات ابتدايى را در مدرسۀ رشديه و تحصيلات متوسطه را در دارالفنون به پايان رساند. در سال 1305 براى ادامه تحصيل به فرانسه رفت و در سال 1310 دكتراى اقتصاد را از دانشگاه پاريس دريافت کرد و پس از بازگشت به ايران در دادگسترى مشغول كار شد. او از سرشناسترين چهرههاى تاريخ سلطنت پهلوى است كه با سقوط دولت ديكتاتورى رضاخان در سال 1321 به معاونت احمد قوام، نخستوزير وقت رسيد و از آنجا كه مورد توجه خاص ديپلماسى آمريكا قرار داشت، در سال 1325، رياست بانك صنعتى را عهدهدار شد. امينى در سال 1326 در مجلس پانزدهم، نمايندۀ تهران و در 1329 در كابينۀ حسنعلى منصور وزير اقتصاد گرديد. در سال 1330 در كابينۀ اول مصدق مجددا در رأس وزارتخانۀ فوق قرار گرفت و اين سمت را پس از كودتاى 28 مرداد 1332، در دولت سپهبد فضلالله زاهدى نيز حفظ كرد. در اين سمت، وى وظيفه داشت اهداف اقتصادى كودتا را تحقق بخشد و منافع شركتهاى بزرگ نفتى غرب را تأمين كند. در 29 شهريور 1333، قرارداد كنسرسيوم را در جو رعبآميزى كه فرماندار نظامى تهران، تيمور بختيار به وجود آورده بود، منعقد ساخت و بهرغم مخالفت نيروهاى اصيل ضداستعمارى به رهبرى آيتالله كاشانى، آن را در آبان همان سال، به تصويب مجلس رساند. امينى، در كابينۀ حسين علا نيزـ كه پس از بركنارى فضلالله زاهدى، قدرت را در فروردين 1334 به دست گرفت ـ سمت وزارت دارايى را حفظ كرد. وى در دى ماه همين سال به دليل اعتمادى كه آمريكا به او داشت، سفير ايران در واشنگتن شد و تا پايان اسفند 1336، اين سمت را عهده دار بود. در طول اين مدت شاه که به او بدبين شده بود و وى را از سوى آمريكاییها جانشين خود مىدانست، در سال 1337 به تهران احضار کرد تا به طریقی او را از صحنه سیاست کنار زند ولی او در 17 ارديبهشت 1340 تحت فشار آمريكاييها به نخستوزيرى رسيد و مدت 14 ماه يعنى تا 27 تير سال بعد در اين سمت باقى ماند و سپس جاى خود را به اسدالله علم داد. حوادث مهم دوران نخستوزيرى امينى عبارت بودند از: وارد كردن چند شخصيت چپ و جنجالى در كابينهاش، بازداشت چندين تن از سران رژيم سابق كه به قساوت و بیرحمی مشهور بودند نظير علوى مقدم، كيا و ضرغام، اصلاحات ارضى كه به توصيۀ جان كندى رئيس جمهورى دموكرات آمريكا انجام گرفت و بركنارى تيمور بختيار از رياست ساواك و فرار او به اروپا. او از زمان كنارهگيرى تا پايان حكومت جانسون دموكرات و به قدرت رسيدن نيكسون جمهوريخواه در آمريكا (1350) ـ كه موجب بسط اقتدار شاه شد ـ همواره تحت نظر ساواك بود. او تا سال 1357 از صحنۀ سیاست به دور بود تا این که با نهضت اسلامی مردم ایران و به گفتۀ حسين فردوست در ماههاى اوجگيرى انقلاب اسلامى به مشاور دائمى محمدرضا بدل شد. امینی در سال 1357 با شكلگيرى انقلاب اسلامى، راهى فرانسه شد و بعد از ماجراى گروگانگيرى كاركنان سفارت آمريكا، با آمريكاییها تماس برقرار كرد و « جبهه نجات ايران» را با پشتيبانى آمريكا بنيان نهاد، ولى پس از مدتى اين جبهه تعطيل شد. امينى در 21 آذر 1371، در سن 87 سالگى در پاريس درگذشت. (رجال عصر پهلوی، دكتر على امينى به روايت اسناد ساواك، 2 جلد، مرکز بررسی اسناد تاریخی)
4. شایعات درباره مذاکره علی امینی برای تصدی پست نخستوزیری: روزنامه اطلاعات در تاریخ 24 مهر 57 مصاحبه تلفنی با علی امینی نخستوزیر سابق انجام داد. در این مصاحبه علی امینی شایعات مستمری را که درباره تشکیل دولت جدید توسط وی به گوش میرسد، تکذیب کرد. او گفت: من آمادهام تا در هر مقامی که ممکن باشد به کشور خدمت نمایم ولی به هیچ وجه در شرایط فعلی به فکر نخستوزیر شدن نیستم. این شایعات به دلیل ملاقات علی امینی با اردشیر زاهدی سفیر ایران در واشنگتن که هفته گذشته به تهران وارد شده است، قوت گرفت. دکتر امینی خبر مربوط به ملاقات را تایید کرد ولی تاکید نمود که موضوع ملاقات درباره شرائط کلی موجود بوده است.
دکتر علی امینی در تاریخ 10 آبان 57 با شاه ملاقات مینماید و به خبرنگار روزنامه اطلاعات در اینباره میگوید: «من پس از مدتها به حضور شاهنشاه رسیدم و در فرصتی مغتنم با ایشان درباره وضع بحرانی کشور گفتگو کردم.» روزنامه اطلاعات در ادامه مینویسد: این گفتهای بود که دکتر علی امینی نخستوزیر اسبق ایران که نامش به عنوان نخستوزیر احتمالی کابینه آشتی و ائتلاف ملی نزدیک به شش ماه است در فضای سیاسی کشور به گوش میرسد ...... علی امینی: «اعلیحضرت گفت: واقعاً علاقمند به احیای مشروطیت به معنای واقعی آن و تعمیم و گسترش اصول قانون اساسی به طور کامل در همه شئون هستند..... چرا میخواهیم کاری کنیم که راهی به جز دولت نظامی و حکومت اسلحه نباشد! ..... بیاییم متمدن باشیم!.....» (نک: روزنامه اطلاعات، 24 /7 و 11 /8 /57، صفحه 23 و 19، شماره 15734 و 15749)
منبع:
کتاب
حبیبالله عسکراولادی به روایت اسناد ساواک صفحه 514

