تاریخ سند: 3 شهریور 1357
در صبح روز 2/6/37 طباطبائی که معمم است
متن سند:
شماره: 307/م تاریخ: 3 /6 /2537[1357]
استانداری معظم خراسان
احتراماً به استحضار میرساند
در صبح روز 2 /6 /37 طباطبائی که معمم است، موضوع گزارش شماره 304/م- 2 /6 /37، به اینجانب تلفن نمود و اظهار داشت شهربانی جلوی موتورسیکلت سواران را که برای شرکت در مراسم مذهبی مسجد جامع میآیند گرفته و به این وسیله از شرکت آنان در مراسم جلوگیری مینمایند. ضمناً شیخ حسن ربانی را ممنوعالمنبر اعلام نمودند، در صورتیکه وی با توجه به فضای باز سیاسی، چیزی که مستوجب مورد فوق باشد نگفته است. به وی اظهار شد شهربانی مسلماً افرادی که فاقد گواهینامه یا موتورسیکلتشان فاقد نمره هستند، برابر مقررات رفتار مینماید و تصور نمیرود که شما در خصوص اجرای مقررات قانونی، نظری جز اقدام شهربانی داشته باشید. نامبرده اظهار داشت قوانین با حضور حکام شرع تدوین نمیگردد. به وی گفته شد اسامی حکام شرع در مجلس را نمیدانم که به شما معرفی نمایم، به طوری که مطلع هستید اعلامیههائی در مسجد جامع توزیع شده و امکان دارد این افراد در پوششهای مختلف با موتور به شهر[وارد و] باعث اغتشاش شوند، که قاعدتاً خود شما هم نبایستی راضی به این امر باشید؛ بنابراین اقدام شهربانی به صلاح روحانیون نیز میباشد.
علیایحال به رئیس شهربانی تذکر خواهم داد در صورتی که به جز اجرای مقررات، خشونتی از مأمورین سر زده باشد، از اعمال آنان خودداری شود. ضمناً چنانچه در آتیه هم با موارد مشابهی روبرو بودید، به اینجانب اعلام نمائید تا ضمن مذاکره، مورد بررسی و مورد اقدام مقتضی قرار گیرد. نامبرده اضافه نمود در خصوص ربانی هم اجازه داده شود که وی منبر برود. به وی گفته شد با توجه به اینکه سنی از شما گذشته و با توجه به سابقه و جوانی وی، من مصلحت نمیدانم؛ علیایحال در این خصوص، نامبرده بایستی به شهربانی مراجعه نماید. وی گفت پس من خودش را «شیخ حسن ربانی» را نزد شما میفرستم تا بیاید و حضوراً حرفش را بزند و به وی برای مراجعه نامبرده به فرمانداری، پاسخ مثبت داده شد و سپس مشارالیه (ربانی) به اتاق کار اینجانب آمد و اظهار داشت که من چیزی نگفتهام، فضای باز سیاسی تا حدودی که صحبت نمودم اجازه داده است و نوارهای سخنرانیهایم را دارم، به شما ارائه خواهم داد. به وی گفته شد تقاضای خود را کتباً با نوارها ارائه نماید، مسلماً در صورتی که برابر اظهارات خودتان چیزی که موهن باشد نگفته باشید، من چگونگی را به مراجع ذیربط منعکس خواهم نمود و نامبرده برای نوشتن تقاضای خود و ارائه نوارها از فرمانداری خارج شد.
متعاقباً تلفنی اعلام داشت دوستانم به من گفتهاند که حرفهایت را به فرماندار زدهای، ایشان رأساً اقدام نمایند و احتیاج به نامه نیست و اضافه نمود که نوارها را خواهد فرستاد، ولی تا این لحظه از ارسال آنها خودداری نموده است و مشارالیه ضمن صحبتهای خود اظهار داشت افرادی را در سازمانهای اداری دارند که بعضی از اطلاعات را به نامبردگان (روحانیون افراطی) میرسانند. درخصوص مغز متفکر و رهبری روحانیون افراطی در شهر تربت حیدریه، به عرض میرساند احتمالاً برنامه سخنرانی چند نفر طلبه جوان که به اتفاق چند نفر زن برای تبلیغات سوء به این شهرستان آمدهاند، با نظر دو نفر روحانی پیر این شهرستان به نام طباطبائی و امامی، طرحریزی و اجرا میگردد. مضافاً پسر طباطبائی که وی نیز معمم است، در شب گذشته (2 /6 /37) در روی منبر اظهار داشته که ما مشروطه نمیخواهیم. مراتب جهت استحضار و صدور اوامر مقتضی اعلام میگردد.1
صدقیانی . فرماندار تربت حیدریه
توضیحات سند:
1. استانداری خراسان، این گزارش و گزارش قبلی فرمانداری شهرستان تربتحیدریه را طی شماره 3982/م- 11 /6 /1357 برای ساواک مشهد فرستاده است. بخش ضمائم
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 14 صفحه 34