صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

بازجویی از مهدی شاه آبادی فرزند محمدعلی

تاریخ سند: 5 تیر 1357


بازجویی از مهدی شاه آبادی فرزند محمدعلی


متن سند:

س ـ سرکار به طور شفاهی اظهار می دارید رژیم حاکم بر جامعه امروز ایران را قبول ندارید زیرا حضور خود را در کمیته اختناق می دانید و اعتقاد دارید تا زمانی که مسائل اجتماعی و سیاسی ایران به صورت فعلی و دور از قوانین اسلام اجرا می شود.
قابل قبول شما نیست در این مورد توضیح دهید.
ج ـ شفاها به عرض رسید اعمال و قوانینی که مخالف اسلام در کشور امضاء یا اجرا می شود هرگز مورد امضاء و رضایت روحانیت و اسلام نبوده و هر کس بدان راضی و یا اجراکننده آنها باشد در پیشگاه عدل الهی معذب و مورد بازخواست می باشد مگر جاهل قاصر که انشاءاللّه مورد عفو خدای بزرگ و رحمت او قرار می گیرد و البته حضور خود را در کمیته که مدت یک هفته از آن می گذرد و تاکنون در چندین جلسه بازجویی همه مسائل اعلامیه روحانیت مطرح است و الان بر سر عبارات آن بازخواست می شوم چگونه می توانم دلیل بر اختناق ندانم در صورتی که اگر در بالاترین سطح از عاطفه نسبت به زندگانیم نباشم لابد با دارا بودن یک مادر در نهایت کهولت که حداکثر نیاز روحی به دیدار من داشته و تمام عمرش را تنها در کنار من گذرانده و حتی برای یک شب راضی نبوده در کنار تنها دخترش و یا بهترین فرزندش که برادر بزرگ من باشد بسر برد و با دارا بودن زن و هفت فرزند که بخاطر این که همیشه در کنار آنها زندگی کرده ام شدیدترین وابستگی روحی را به من دارند و تمام وابستگیهای دیگرم که به مناسبت سن و موقعیتم می باشد و همه این مسائل در نهایت رنج روحی و شکنجه اخلاقی بسر می برم همه و همه را چگونه می توانم دلیل بر اختناق حاکم لااقل بر خود و محیطم ندانم و چگونه می توانم قوانینی که به شما حق بازداشت مرا بدون توجه به موقعیت و وضعیت زندگانیم می دهد قوانین اسلامی و انسانی بشناسم و به چه کس حق می دهم به چنین ظلمی بسیار روشن رضایت دهد و در این زمینه شکایت به پیشگاه خداوند قادر متعال برده و هر کس که در این زمینه مجرم اصلی است مورد خشم پروردگار می دانم مهدی شاه آبادی س ـ پس سرکار با طرح پاسخ سوال بالا شخص اول مملکت را مقصر می دانید و تمام نارسائیها و غیراسلامی بودن جامعه را از ایشان می دانید ج ـ من هرگز فرد خاصی را در نظر ندارم همین قدر می دانم نارساییها و ظواهر غیراسلامی که جامعه را به نیستی و فساد سوق می دهد مربوط به گردانندگان جامعه بوده و مخصوصا پس از آن که قدرت مملکت را در بوجود آوردن خواسته های خود و از بین بردن مخالفین توانا و موفق می دانیم بیشتر مطمئنیم که این قدرت اگر در راه از بین بردن فساد و نقض قوانین غیراسلامی کوشا نباشد مجرم است تا چه رسد که خود با گذراندن یک سری از قوانین غیراسلامی که ظاهرا مطابقت با خواسته های شهوانی مردم دارد اجتماع را به فساد بیشتری می کشاند و حتی هر یک از افراد اداره کننده این اجتماع ولو به عنوان ایادی دولت و مملکت با امکان مبارزه با نارساییها به هر مقدار که در خور توانایی اوست چنانچه در رفع این نارساییها کوتاهی کنید در پیشگاه عدل الهی و اسلام محکوم است تا چه رسد به کسانی که بر این نابسامانی و بی ایمانی مردم دامن زده و هر روزجامعه را به تباهی بیشتر بکشانند مهدی شاه آبادی س ـ سرکار جای دیگری از اعلامیه خود مطالبی را درج نموده اید که هرخواننده ای را تحریک و موجب بلوا و آشوب می گردد در این زمینه چه توضیحی دارید بدهید.
ج ـ هرگز و به هیچ وجه هیچ یک از عبارات اعلامیه موجب بلوا و آشوب نخواهد شد بلکه حداکثر نفرت از کجروی ها و کجروان است که ضروری است هر فرد انسانی دارا باشد تا جامعه از فساد و کجی مصون بماند و بالاتر این که با غرور و افتخار تمام معتقدم بهترین وسیله برای جلوگیری از بلوا و آشوب همین اعلامیه ها بود مخصوصا که مشاهده شد مردم ایران ولو ظاهرا به طرفداری از روحانیت و ابراز انزجار از مخالفین آنها در مدت چند ماه اخیر در نهایت خشم واقع شده اند و هیچ شایسته نیست در این شرایط مردم برای ابراز انزجار گردهم آیند و با مشکل ترین خطرهای محیط روبرو گردند لذا در این دو اعلامیه اخیر جامعه روحانیت تهران و آخرین اعلامیه مراجع قم از مردم خواسته شد با سکوت و سکون هر چه بیشتر و اعلان عزای عمومی داشتن و حتی از خانه بیرون نیامدن و بالاتر نپذیرفتن مراجع مردم را به خانه خویش بهترین سکون و آرامش را به مردم داده و حتی به فرصت طلبان اجازه هیچ گونه بهره برداری سوء نداد گرچه گهگاه همین تنفر از رویدادهای ناشایست اجتماع را روحانیت شخصا با تعطیل نماز جماعت ابراز می داشت مهدی شاه آبادی س ـ توضیح دهید نوارهایی که از منزل سرکار بدست آمده است مربوط به کیست و محتوای آنها چیست؟ ج ـ قبلاً بعرض رسید که همه آنها مربوط به خود اینجانب است و همه آنها از نوارهای مذهبی و مربوط به گویندگان دینی است.
س ـ لطفا توضیح دهید گویندگان مورد نظر سرکار چه کسانی هستند.
ج ـ چون نوارهای مذهبی در منزل بسیار بوده فکر می کنم آنچه مورد نظر شماست نوار آیت الله خمینی است که در منزل ما بوده است والا از قدیم و جدید بسیار نوار است چه قرآن و چه سخنرانی که درست در یادم نیست و از آقای فلسفی و آقای مطهری و آقای حمیدزاده و آقای علی تهرانی احتمالاً و شاید یک نوار از خودم درباره دعای کمیل و سمات و نواری از بچه هایم و غیر از اینها که یاد ندارم در بین نوارهایم باشد.
مهدی شاه آبادی س ـ مشخص کنید اعلامیه هایی که بدست سرکار می رسیده بوسیله چه افراد و اشخاص بخصوصی پخش می گردد و بسایر شهرستانها چگونه ارسال می کرده اید و برای چه افرادی.
ج ـ آنطور نیست که فردی بخصوص و با افرادی برای پخش اعلامیه در اختیار من باشد بلکه چنانچه اعلامیه ای چند بدست من می رسید به هر کس که مناسب می دانستم می دادم و هرگز برای ارسال به شهرستانها فردی انتخاب نمی شد بلکه چنانچه فردی به شهرستانهانی می رفت هر کس که اعلامیه داشت یک یا چند برگ برای آن شهرستان می فرستاد و شاید گاهی از جمع ما کسی امکان این کار را نداشت و اگر این عمل انجام شده است توسط خود مردم بود، و گاهی با گرایش مردم بافکار روحانیت این خود مردم هستند که از هر امکانی برای نشر و توسعه افکار و نوشتجات روحانیت تلاش می کنند.
مهدی شاه آبادی س ـ هویت سرکار محرز است «مهدی شاه آبادی فرزند محمدعلی» لطفا مشروح فعالیت های خویش را مرقوم داشته و توضیح دهید در زمینه اقدامات اخیر جامعه روحانیت چه فعالیتهایی داشته اید به اتفاق چه افرادی و چه اعلامیه ها و یا نشریاتی چاپ و پخش نموده اید.
ج ـ البته فعالیت های آقایان روحانیون به تازگی بدین صورت درآمده که در جلساتی کم و بیش گرد هم آیند و به مناسبت رویدادهای روز و یا پیش بینی برای روزهای آینده مقالاتی1 تهیه و در اختیار مردم با امضاء گذارند و من یاد ندارم اوایل چگونه نشریه ها پخش می شد و شاید از همان اوایل ملتفت شدم شخصی که شاید حدود دو سال است با من آشناست و کمی خود را به من نزدیکتر می کند احتمالاً در ارتباط با چاپ این برگه ها به نام فجر اسلام است و این شخص به نام محسن کنگرلو2 می باشد و خلاصه تفاهم شد که من برگه دستنویس آن اعلامیه ها را که تا آن روز به صورت دست نویس در اختیار افراد متعددی می گذاردم و نیز دیگران می گذاردند و حتی فتوکپی شده دستنویس ها را پخش می نمودیم دیگر مستقیما به ایشان واگذار کنم و نتیجتا سرعت عمل بیشتری به چشم می خورد ولی تذکر داده بودم که من برای رسانیدن به دست آقایان آمادگی زیادی ندارم ولی بیشتر اوقات به دست من می رسید و گاهی به دیگران هم داده ام البته فکر می کنم آشنایی دیگر از آقایان از فجر اسلام اخیرا و به خاطر همین چند نشریه باشد چنانچه دانستم یک مرتبه بسته اعلامیه را به دست آقای ملکی داده اند و ایشان نگرفته است و فرموده اند تا ندانم چیست و نشناسم نمی گیرم و ظاهرا دهنده خانمی بوده و چون مأیوس شده آنها را برده ولی اگر اشتباه نکرده باشم آنچه را که ایشان برای من یک بار فرستادند با آرم فجر اسلام بود که محتملاً از طرفی مشابه به دست ایشان می رسد و شاید به دست دیگران از آقایان می رسیده ولی با من در میان نگذاشته و از تعداد اعلامیه ها شاید بیش از چهار نوع نباشد و من اکنون به او ندادم و باز اخیرا در برنامه تکثیر نوار که در اوایل مایل بودم ولی نه وقت و نه دسترسی هیچ یک را نداشتم و حتی گاهی در خانه کمی و یک مرتبه از یک طلبه از طلاب قم که چند روز به تهران آمده بود و هیچ نامی و شناسایی از ایشان ندارم و فقط به قیافه ایشان را می شناسم در مدت چند روز با عدم وسایل لازم اظهار می کرد با سختی و مشقت اوقات بیکاری را در این راه گذراندم و تعدادی نوار تکثیر نمود ولی اخیرا با شخصی به نام اصغر آشنا شدم که مایل بود دستگاه تکثیر نوار تهیه کند و من چون عقیده داشتم که ایام تکثیر نوارهای مذهبی داغ به زودی سپری خواهد شد ایشان را راهنمایی کردم که اگر بتواند از این کار دست برداشته و کاری را که به راحتی می تواند ادامه دهد انتخاب کند و در آن کار او را محک خواهم کرد که با کمی فاصله اظهار کرد زیرزمینی است در تکیه ملاقدیر خیابان بوذرجمهری نو شیرینی سازی و ظاهرا مربوط به برادر ایشان است و گوشه ای از آن را که روبروی درب ورودی است انتخاب و برای واسطه گری در لوازم لوله کشی به صورت تجاری ...
و من ظاهرا شش هزار تومان برای کسب به ایشان پرداختم شخص مزبور دستگاه تکثیر کوچکی کم قیمت داشت که از آن برای من نیز تکثیر می نمود و گاهی من نواری به او می دادم و تکثیر کرده و گاهی خود نوارهای مذهبی خوبی که به دستش می رسید و فکر می کرد من آنها را می پسندم تکثیر کرده و برای من می آورد و من نیز به اکثر افرادی که با من آشنا بودند و حوصله این کار را داشتند می دادم مهدی شاه آبادی س ـ توضیح دهید آقایان روحانیون که گرد هم می آیند و اقدام به نوشتن مقالات فجر اسلام می نمایند چه افرادی هستند، معرفی کرده شغل و محل کارشان را تعیین فرمائید.
ج ـ چنانچه سابقا به عرض رسید هرگز یک دسته از افراد معین مخصوص تنظیم اعلامیه گردهم نیستند و اکثرا جمعیتی که در یک مجلس می نشینند کمتر از پانزده نفر می باشند و در بیشتر مواردی که اعلامیه تنظیم می شود چند نفری در نظرخواهی سهم به سزایی دارند و تقریبا بدون نظر این چند نفر اعلامیه ای تنظیم نمی شود از جمله جناب آقای مطهری و آقای بهشتی و آقای موسوی اردبیلی و آقای انواری3 و آقای مهدوی کنی و آقای امامی کاشانی و البته همان سه چهار نفر اول در نظریه دادن مهمترند و البته اگر یکی دو نفر از ایشان در جلسه تشریف داشته باشند و برگه ای تنظیم شود تقریبا اطمینان هست که دیگران نیز می پذیرند گر چه گاهی با اظهار به این که اگر بودم عبارت را به طور دیگر می نوشتم مع ذلک موافقت می نمایند و دیگر از آقایانی که بیشتر اتفاق می افتد در مجلسی که هست شرکت می کنند آقای سیدمحسن هزاوه ای و آقای سیدعبدالحسن همدانی و آقای امام جمارانی و آقای سیدمحمد موسوی خوئینی و آقای مهدی کروبی و آقای مصطفی ملکی و کمتر آقای موحدی ساوجی و آقای علی حیدری و به ندرت آقای موحدی کرمانی و آقای علی اصغر مروارید و آقای شجونی و بسیار کم اتفاق می افتد که دیگر از امضاءکنندگان اعلامیه ها کسی در مجلس باشد البته جمع دیگری از امضاء کنندگان ظاهرا به صورت جلسات هفتگی در مرکز شهر گرد هم هستند که من آگاهی از شرایط و اجتماعات آنها ندارم شاید مجلس بحث علمی نیز باشد و ممکن است فقط عنوان دیدار باشد و عملاً گاهی آنها اعلامیه را تنظیم و برای اطلاع ما می فرستند و گاهی هم جداگانه پخش می کنند و ما نیز برای جمع خودمان جدا امضاء و پخش می کنیم مهدی شاه آبادی س ـ لطفا توضیح دهید با آقای کنگرلو چگونه آشنا شده اید و شغل و محل کارشان کجاست .
ج ـ فکر می کنم از طریق صندوق قرض الحسنه به نام صندوق ذخیره علوی در ارتباط با من قرار گرفت که ممکن است به وسیله افراد دیگری که از صندوق وام گرفته اند راهنمایی شده باشد و اکنون از این که چقدر وام گرفت یاد ندارم یقینا مبلغ سه یا چهار هزار تومان وام گرفت که چون شاید بیش از دو سال است نمی دانم چه نیازی داشت شاید به خاطر کسب بوده و اکنون محل کار ایشان روبروی بانک ملی خیابان بوذرجمهری جدید در ساختمان چند طبقه بلندی ظاهرا طبقه آخر کشبافی دارد مهدی شاه آبادی س ـ آقای کنگرلو متن اعلامیه هایی را که باید چاپ نماید به وسیله چه شخصی دریافت می دارد و در چه محلی چاپ و پس از تکثیر آنها را چگونه در اختیار روحانیون و دیگر عناصر پخش کننده قرار می دهد ج ـ چنانچه عرض شد با ابهامی پس از مدتها تفاهم شد که ایشان یک نحو وابستگی به چاپ این اعلامیه ها دارد و رویه اولیه آقایان این بود که دستنویس می شد و گاهی دستنویس ها فتوکپی می شد و شاید ابتدا از آن طریق ها به دست آنها می رسید ولی بعد از آن که احساس کردم ایشان در این کار آگاهی دارد یکی از برگه های دستنویس خودم را به ایشان دادم و عملاً آخر سر فقط دست نویس به یکی دو تا بیشتر نمی رسید که من در اختیار ایشان قرار می دادم و کمتر احتمال می دهم که دست نویس دیگران هم به دست آنها برسد و حتی احتمال زیاد می دهم آقای کنگرلو نیز مستقیما در کار شرکت ندارد و فقط یک رابط آن هم به احتمال قوی باشد و از چگونگی کار و محل آن و افراد دیگر به هیچ وجه آگاهی و اطلاعی ندارم مهدی شاه آبادی س ـ دلیل این امر که معتقد هستید به احتمال زیاد آقای کنگرلو خود در امر چاپ دخالت نداشته بلکه به وسیله فرد واسطه ای این امر صورت می گیرد چیست؟ توضیح دهید ج ـ چنانچه عرض شد فاصله زیادتری که خیال می کنم چنانچه خود مستقیما این کار را انجام می داد سریعتر اوراق نشر و در دسترس من قرار می گرفت ولی فقط صرف احتمال است مهدی شاه آبادی س ـ به غیر از محسن کنگرلو چه فرد یا افراد دیگری در تهیه و تکثیر و پخش اعلامیه ها «اعم از روحانی و یا غیرروحانی» دخالت دارند معرفی کنید.
ج ـ من هیچ کس دیگر را در این برنامه نمی شناسم مهدی شاه آبادی س ـ جنابعالی در اقاریر خویش مرقوم داشته اید هدف از تهیه و تکثیر اعلامیه های فجر اسلام مسائل روحانی بوده است توضیح دهید منظور سرکار از نوشتن این جمله در متن اعلامیه چه بوده است «به طورکلی زندگی جهنمی و پر از فساد و اختناقی که رژیم حاکم در این کشور بوجود آورده است در رنج و عذابند» ج ـ از دیدگاه اسلام «البته اسلامی که از نظر یک مرجعیت و یا به طورکلی روحانیت شیعه مطرح است نه اسلامی که هر کس با نظر خویش در ذهن چیزی از آن ترسیم کرده است» کدام برنامه از کارهای اجتماعی و فردی ما مطابقت کلی با نظام فکری اسلامی دارد که زندگی جهنمی نباشد و یا شما فساد را چه می دانید که در تمام ظواهر و بواطن اجتماع آن را نمی بینید و یا آزادی کدام است که با پخش و یا چاپ یک اعلامیه مراجع و یا روحانیت ایران سازگار نیست و نویسنده و یا چاپ کننده و یا پخش کننده و یا خواننده و یا عمل کننده بایستی تحت تعقیب قانون قرار گرفته و یا بازداشت و شکنجه شود و چه جهنمی از این سوزان تر که من که خود را وابسته به یک خانواده روحانی بلکه برترین روحانیت ایران می دانم و تمام افتخارم این است که در طول عمرم به کسی همانند پدرم برخورد نکرده ام که در شناختهای اسلامی و یا عمل کردن به آنچه که می شناخته با برترین خلوص و پاکترین توحید و از بارزترین و ارزنده ترین روحانیت ایران بوده است و خود نیز حاصل عمرم را تا آنجا که توانسته ام و در یارای استعدادی خود می دانستم صرف مسائل اسلامی کرده و اکنون در میان جمعی از روحانیون تهران که در میان آنها شایستگان به سزایی است با آشنایی اسلامی این جمع دست به نشر اعلامیه زده باشم و این چنین مورد بازخواست نظام حاکمه باشم و شما اگر مقایسه کنید جامعه ما را بر هر یک از جوامع و بپذیرید که از دیگر جوامع برتر است دلیل سکوت من یا جامعه روحانیت در مقابل زشتیها و ننگها و دور ماندن از حقایق اسلامی و تن به ذلت دادن ها نیست و تا آنجا که در خور قدرت روحانیت پاک ایران است برای پاک ماندن و پاکتر شدن خود و جامعه اش بایستی تلاشی پیگیر کرده و تا سرحد پیروزی یا مرگ پیش برود وگرنه از بزرگترین خیانتگران به اسلام خواهد بود مهدی شاه آبادی س ـ منظور عرض اینجانب از سؤال قبلی توضیح درباره جمله ای است که در متن اعلامیه خود قید نموده اید بوده است «به طورکلی زندگی جهنمی و پر از فساد و اختناقی که رژیم حاکم در ایران بوجود آورده است» ج ـ با توضیحاتی که قبلاً به عرض رسید کاملاً سوال تکراری است مهدی شاه آبادی س ـ منظور از اختناق و فساد در رژیم حاکم چیست؟ ج ـ اما منظور از فساد و اختناق را مشروحا توضیح دادم و چنانچه شفاها دریافت نمودم چنانچه مراد از این سؤال رژیم حاکم باشد مراد تمامی افراد و یا جمعیتهایی است که به هر نحو گردانندگان چرخ اجتماع و اجراکنندگان احکام غیراسلامی بوده و در نتیجه جامعه ما دور از دستورها و عملکردهای اسلام زندگی می کنند و خواه ناخواه روحانیت حاضر نیست که بیننده تنها در این مفاسد بوده و پی جوی راهی برای از بین بردن این مفاسد و ریشه های آن نباشد و ما تنها راه را در این می دانیم که رهبران اجتماع اگر واقعا دلسوزانه بخواهند جامعه را به اهداف انسانی و اسلامی نزدیکتر کنند صمیمانه از راهنمایان اسلامی چاره جویی خواهند و خالصانه به آنها عمل کند البته جامعه روحانیت ایران که به پیروی از مکتب تشیع دلسوزترین و آگاهترین افراد اجتماع به مکتب توحیدی اسلامی است به مناسبت دور ماندن از زمامداری و رهبری عینی ممکن است دچار ناآگاهیها از سیاست جهانی باشد و یا به خاطر کم بها دادن به آنها از عمق دردهای سیاسی جامعه بی اطلاع مانده باشد که در این مرحله لازم است با نهایت خلوص و عشق به اسلام به آنها آگاهی بخشید مهدی شاه آبادی

توضیحات سند:

1ـ در گفتگویی با آقای کنگرلو، روشن شد که منظور شهید حجه الاسلام شاه آبادی از «مقالات تهیه شده»، اعلامیه های جامعه روحانیت مبارز، در دفاع از بیانیه ها و اعلامیه های حضرت امام خمینی (ره) بوده است.
2ـ محسن کنگرلو در سال 1326 در روستای آب باریک از توابع ورامین در یک خانواده مذهبی متولد شد.
پدر وی کشاورز بود و طایفه کنگرلو که یک طایفه تاریخی است، حدود 180 سال پیش از نخجوان به ایران مهاجرت کرده اند.
خانواده وی در روستایی که او دوران کودکی خود را در آنجا می گذراند، با ارباب که حاکم علی الاطلاق روستا بود، همیشه درگیری داشت و عموی او در پی همین درگیری های ممتد، توسط ژاندارم ها به قتل رسید.
وی به دلیل مشکلات اقتصادی و فقر حاکم بر خانواده، در سال 1341 مجبور به ترک تحصیل شد و به تهران آمد و در صنف کشباف مشغول به کار گردید و در عین حال، عصرها و شب ها در مدرسه علمیه حاج آقا مجتهدی به تحصیل دروس مقدماتی حوزه مشغول شد.
وی سپس در بازار تهران، با هیأت انصار که آیت الله هاشمی رفسنجانی در آنجا سخنرانی می کردند، آشنایی پیدا کرد و به دنبال فعالیت های انقلابی خود که همزمان با وقایع 15 خرداد 1342 شروع شد، با علمای مبارز ارتباط برقرار کرد و در حدود سال 1352 از طریق حجت الاسلام مصطفی فومنی حائری، با شهید آیت الله شاه آبادی آشنا شد و از آن پس کلیه فعالیت های مبارزاتی خود را با هدایت و ارشاد ایشان دنبال می نمود.
محسن کنگرلو در سال 1354 با همکاری عده ای به تشکیل سازمان فجر اسلام و تهیه خانه های تیمی در قرچک ورامین و برخی دیگر از نقاط تهران مبادرت کرد که مهمترین کار این سازمان مخفی مبارزاتی در سال های نخست تأسیس آن، معرفی امام خمینی (ره) و چاپ وتوزیع رساله توضیح المسائل امام واعلامیه ها و نوارهای ایشان بود.
وی همچنین این اطلاعیه ها را از طریق برادر خود ـ حسین کنگرلو ـ که در آن زمان از اعضای گارد مخصوص شاهنشاهی بود، در داخل منازل فرماندهان ارتش و پادگان ها و کاخ سلطنتی منتشر می کرد.
لازم به ذکر است برادر ایشان که راننده و محافظ شهید آیت الله سید محمد بهشتی بود، پس از شهادت آن شهید مظلوم، عاشقانه به سوی جبهه های نبرد حق علیه باطل شتافت و در سال 1362 با داشتن 7 فرزند، به فیض عظیم شهادت رسید.
از دیگر فعالیت های ایشان، تشکیل شاخه نظامی در سال های 1355 به بعد بود که اگر چه به توصیه امام (ره) و ارشادات شهید شاه آبادی، عملیات مسلحانه ای در آن زمان انجام نداد، لکن مبادرت به کسب آمادگی نظامی و ساخت و تولید انبوه نارنجک و جمع آوری اسلحه و امکانات نظامی نمود.
همچنین از اقدامات مهم محسن کنگرلو و دوستانش سازمان فجر اسلام که با هدایت شهید شاه آبادی و کمک برخی از علماء تهران صورت گرفت، بستن بازار تهران و چندین شهر مهم کشور به هنگام حضور کورت والدهایم (دبیرکل وقت سازمان ملل متحد) در ایران بود که تأثیر فراوانی در انعکاس جهانی مبارزات ملت ایران و اعتراضات سیاسی این ملت داشت.
وی هم اینک در نهاد ریاست جمهوری اشتغال به همکاری دارد.
3ـ آیت الله محی الدین انواری در سال 1305 ه.
ش در همدان به دنیا آمد.
پس از تحصیلات دوره ابتدایی، آموزش علوم دینی را پی گرفت.
در سال 1341 همراه با شهید آیت الله مرتضی مطهری و شهید آیت الله دکتر محمد بهشتی هسته روحانی هیئت های مؤتلفه اسلامی را تشکیل داد.
پس از اعدام انقلابی حسنعلی منصور دستگیر و به 15 سال زندان محکوم گردید.
آیت الله انواری پس از پیروزی انقلاب اسلامی از طرف امام (ره) به عنوان نماینده ایشان در شهربانی منصوب گردید.
آیت الله انواری در دوره اول مجلس شورای اسلامی از سوی مردم رزن به مجلس شورای اسلامی راه یافت.
همچنین نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان بود و مسئولیت نمایندگی حضرت امام در کمیته اصناف را نیز بر عهده داشت.
آیت الله انواری از اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز تهران و قائم مقام مرکز امور مساجد می باشد.
ر.ک : یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیت الله ربانی شیرازی، ص 350

منبع:

کتاب شهید حجت‌الاسلام و المسلمین مهدی شاه آبادی به روایت اسناد ساواک صفحه 338









صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.