تاریخ سند: 12 مرداد 1351
موضوع : جلسه هیات امنای کمک به بیماران مستمند در مسجد جلیلی
متن سند:
شماره : 13454 /20 ه 12
جلسه هیات امنای کمک و امداد به بیماران مستمند از ساعت 2030 تا
2130 روز 7 /5 /51 با حضور 8 نفر از اعضاء هیات از جمله شیخ محمدرضا
مهدوی پیشنماز مسجد.
حاج جلیلی تولیت مسجد.
نقاش زاده کارمند ثبت.
حاج فرشاد[فرساد].
حاج محمد یزدی نگهبان شبانه کارخانه توشیبا.
مهندس
محمدعلی گل افشانی و دو نفر از محصلین شبانه هنرستان پیشه ور خیابان سوم
اسفند که اهل شمال بودند تشکیل شد.
در این جلسه ذاکری کتابدار 18 ساله
کتابخانه مسجد یک جلد کتاب داستان جوانان از انتشارات ترجمه و نشر بنیاد
پهلوی1 را که در صفحه بعد از جلد آن نوشته شده بود «به فرمان مبارک شاهنشاه
آریامهر از این کتاب...
جلد منتشر شده» به دلشاد نشان داد و گفت این کتاب را به
خاطر اینکه نوشته اند به فرمان مبارک شاهنشاه آریامهر نباید جزء کتب کتابخانه
ضبط کنیم و در این مورد با مهدوی پیشنماز مسجد مشورت شد و تصمیم شان بر
این شد که صفحه مذکور را از کتاب بکنند.
ذاکری فوق الذکر همچنین گفت یک
جلد کتاب ماموریت برای وطنم2 را که کنی به کتابخانه هدیه کرده بود از او
نپذیرفته اند.
افراد شناخته شده دیگر که در جلسه مزبور حضور داشتند عبارت
بودند از هوشنگ دلشاد.
غلامعلی زنگنه.
احمد مختارپور سرایدار شرکت
داروئی واقع در خیابان خوشبین.
رضاافزارمند ارتش (به حاضرین چای می داد)
خلیل شالچی کارمند بانک صادرات مرکز که نزدیک
کفش کن به حالت انتظار ایستاده بود3.
ذبیح اله وفائی که روزها در شرکت
هواپیمائی ال آل و شبها در مغازه خرازی دلشاد کار می کند (وی فقط به کتابخانه
آمد و به مغازه اش رفت) رحمن جعفرخانی کارمند شرکت ال آل که بعد از نماز
مغرب و عشا دعا خواند و بدون اینکه به افراد حاضر ملحق شود خارج گردید.
ضمنا اصغر کریم آباد نسخه پیچ داروخانه رامین یکی از اعضای هیات امناء
مسجد و عضو گروه تحقیق هیئت مذکور ساعت 2100 برای دادن گزارش کار
خود به مسجد آمد.
نظریه شنبه.
نظری ندارد.
نظریه یکشنبه.
نظری ندارد.
بیدار
نظریه چهارشنبه.
نظری ندارد.
پاد
توضیحات سند:
1ـ بنیاد پهلوی مؤسسه ای
خصوصی بود که توسط خاندان
پهلوی با شعار خدمات خیریه
تأسیس گردید.
این بنیاد در واقع
محلی جهت جمع آوری
دارایی های خاندان پهلوی و به
کارگیری آن در امور تجاری و
زدوبندهای اقتصادی بود.
مدیریت این مؤسسه در اختیار
شریف امامی قرار داشت.
بنیاد
مذکور در آستانه پیروزی
انقلاب اسلامی ایران منحل
گردید.
2ـ کتاب مأموریت برای وطنم
اثر محمدرضا پهلوی است.
شروع نگارش این کتاب در سال
1327 و اتمام نگارش اواخر
سال 1339 عنوان شده است.
دارای یک دیباچه و چهارده
فصل و جمعا 676 صفحه است.
پهلوی دوم در این کتاب پس از
ذکر تاریخ کهن ایران و سابقه
تمدن و مدنیت ایرانی به مسایل
زمان حکومت پدرش رضاشاه،
تربیت دوران کودکی خود و
چگونگی آن، به قدرت رسیدن
و ازدواج و فرزندان و در پایان
به مسایل مهم کشور مانند:
دموکراسی، کشاورزی، زن
ایرانی در اجتماع، نفت، ایران و
صلح پرداخته است.
3ـ ایستادن در کفشداری مسجد
جلیلی یکی از شگردهای اعضای
مبارز مسجد جهت پخش رساله
امام خمینی (ره) بود.
بدین
صورت که تعدادی رساله را در
کفشداری پنهان کرده و سپس در
فرصت مناسب آن را به افرادی که
در نظر داشتند می دادند، البته این
کار را فقط یک نفر مشخص
انجام نمی داد تا باعث ایجاد
سوءظن برای منابع ساواک
نگردد.
احمدرضا مختارپور، رضا
پارس آراد (پارساراد)، علی
قاضی و هوشنگ دلشاد در این
باره می گویند: «...
تو کفشداری
مسجد می ایستادیم و رساله امام
را می فروختیم...
اعلامیه ها را با
ترفندهای خاصی چاپ می کردند
و می رساندیم به افراد...
بعضی
وقت ها با حقوق های کارمندی
خودمان و بچه ها پولها را جمع
می کردیم، برای تکثیر عکس امام
پول جمع می کردیم، عکس امام را
تکثیر می کردیم، و رساله ایشان
را می خریدیم آن زمانی که سه
تومان بود و هدیه می دادیم و
توزیع می کردیم بین افرادی که
علاقمند بودند، رساله آقای
خمینی بود ولی جلد آن مربوط به
یک مرجع دیگری بود، یک جلد
سفید می زدیم...
اعلامیه
می آوردیم پخش می کردیم،
اعلامیه امام خمینی را مثلاً همان
جا که نشسته بودیم، در صف
جماعت ده تا بیست تا اعلامیه
می گذاشتیم زیرپامون، وقتی پا
می شدیم می رفتیم، درهم برهم
می شد، کسی نمی دانست که
این جا چه کسی نشسته بود، این ها
را برمی داشتند و می خواندند یا
می گذاشتیم داخل جا مهری...
»
(مصاحبه مرکز اسناد انقلاب
اسلامی با افراد مذکور، به شماره
پرونده: 12072، 12066،
12068، 12069)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جلیلی تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 307