تیمسار سپهبد نصیری ریاست محترم سازمان امنیت کشور
متن سند:
محترما به استحضار می رساند :
اینجانب عباس غضنفری آموزگار دبستان مجد محلات می باشم چند روز
قبل از تأسیس شعبه حزب ایران نوین آقای رئیس اداره آموزش و پرورش
محلات اینجانب را احضار و فرمودند باید عضویت حزب ایران نوین را قبول
نمایم بنده از این امر اجباری خودداری نمودم آقای رئیس اداره آموزش و
پرورش ابلاغی برای بنده
صادر نموده به شماره
(2 /14121 ـ 16 /12 /45)
که به شهر دلیجان منتقل شوم
بنده دلیل انتقال خود را از
نامبرده سوال کردم و پاسخ
جواب فرمودند یا باید
عضویت حزب ایران نوین را
قبول کنید و در محلات
باشید و اگر قبول نکنید باید
به دلیجان بروید و بعد از چند
روزی که از این جریان
گذشت و می خواستند شعبه
حزب ایران نوین را افتتاح
نمایند اینجانب و کلیه
آموزگاران دیگر را برای
استقبال از آقای مجد دعوت فرمودند و بنده هم ناچارا برای استقبال رفتم و
آقای رضا مجد که با بنده روبرو شدند فرمودند اگر اظهار ندامت بکنید بنده
دستور خواهم داد ابلاغ شما را لغو کنند بنده عرض کردم تاکنون خلافی مرتکب
نشده ام که اظهار ندامت کنم در جواب بنده گفت چون شما عضویت حزب ایران
نوین را قبول نکردید بنده به رئیس فرهنگ دستور دادم که شما را از این شهر
منتقل کند و یک یادداشت مجلس شورای ملی از جیب خود بیرون آورد و بدست
بنده داد و گفت بنویس و بنده هم از روی اجبار هر چه ایشان فرمودند بنده هم
نوشتم و در حضور خود بنده دستور دادند ابلاغ اینجانب لغو شود و حکم شماره (2 /14170 ـ
20 /12 /45) دایر بر لغو انتقال بنده صادر گردیده است و چون اینجانب از نظر اداری هیچ گونه تأمین ندارم
استدعا دارم مقرر فرمایند به این موضوع رسیدگی شود تا شخص دیگری به سرنوشت بنده دچار نشود و
یک وکیل محترم این همه در کارهای اداری مداخله نفرمایند.
آقای عباس غضنفری آموزگار دبستان مجد محلات در گزارش خود بعرض رسانده که رئیس اداره آموزش و پرورش
می خواسته او را به علت نپذیرفتن عضویت حزب ایران نوین از محلات به دلیجان منتقل نماید.
در این ضمن آقای مجد برای
افتتاح شعبه حزب ایران نوین به محلات می رود و به اجبار برگ عضویت حزب را به امضای آقای غضنفری می رساند و در
نتیجه حکم انتقال او به دلیجان لغو می گردد.
آقای غضنفری استدعا دارد که دستور فرمایید یک نفر وکیل مجلس...
در کارهای
اداری مداخله نکند
اداره کل سوم
اطلاعیه برای وزیر کار
12 /1 /46
منبع:
کتاب
حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک - جلد 2 صفحه 192