تاریخ سند: 29 آذر 1357
موضوع: دکتر علی امینی
متن سند:
از: 20 ﻫ 12 تاریخ:29 /9 /1357
به: 312 شماره: 27972 /20 ﻫ 12
موضوع: دکتر علی امینی
1. مورخه 25 /9 /57 احسان نراقی با علی امینی تماس حاصل و پس از احوالپرسی و مذاکرات عادی، نراقی اظهار داشت غلامحسین صدیقی برای پارهای مذاکرات امروز میرود آنجا (دربار) و امکان دارد برنامه خود را مطرح نماید.
2. مورخه 26 /9 /57 احسان نراقی با امینی تماس و اظهار داشت ایشان (غلامحسین صدیقی) رفته آنجا و صحبتشان خیلی خوب بوده و حدود دو ساعت شرفیاب بوده و تقریباً بابا همه شرایط را قبول کردهاند (منظور شاهنشاه آریامهر) و احسان اضافه نمود صدیقی گفته برای مدت ده روز به من مهلت بدهید تا مطالعه نمایم و افراد را انتخاب نمایم. بعد احسان از امینی پرسید به نظر شما در کابینه او چه تیپهائی خواهند بود؟
امینی در پاسخ اظهار داشت دکتر مولوی 1 که در بازار مشترک به عنوان نماینده شرکت میکرد به نظر من بد نیست.
متعاقب آن احسان در مورد وزیر دادگستری سئوال کرد.
و امینی بیان داشت بنیصدر برای آنجا بهتر از نزیه (رئیس کانون وکلا) میباشد چون نزیه یک مقدار عصبانی و تند است.
بعد از آن، احسان در مورد وزارت دارائی سئوال کرد.
در جواب امینی گفت فعلاً کسی برای این شغل در نظر گرفته نشده تا بعد ببینیم چه میشود کرد.
در این موقع احسان اشاره به شخصی به نام غلام کرد (احتمال قوی غلامحسین مصدق2) و یادآور شد از نظر وجهه کابینه بد نیست که او هم باشد.
در پی صحبت احسان، امینی اظهار داشت غلام در آن حد نیست که عنوانی داشته باشد البته وزیر مشاور یا وزیر بهداری تا حدودی خوب است و اضافه نمود تا آنجا که من اطلاع دارم با اعلیحضرت هم میانهاش خوب است.
بعد احسان به امینی گفت با نجفی (وزیر دادگستری) که تماس گرفتم میگفت به زودی محاکمه نقابت و نیکپی شروع میشود و بقیه را تبدیل قرار خواهند کرد (چون بازداشت این عده طبق فرمانداری نظامی میباشد بدین لحاظ تبدیل قرار صادر مینمایند.)
3. شخصی به نام اکرامی از مشهد با امینی تماس گرفت و ضمن تشریح وقایع شهر مشهد اظهار داشت قرار است با آقایان قمی و شیرازی4 ملاقاتی انجام دهم و نتیجه را از همینجا (مشهد) به اطلاع شما خواهم رساند.
نظریه یکشنبه: مطالب مندرج در متن گزارش مورد تایید است.
نظریه سهشنبه: نظریه یکشنبه تایید میگردد. دهر
نظریه چهارشنبه: نظریه سهشنبه مورد تایید است. ضمناً نسخه اول گزارش خبر به حضور تیمسار ریاست ساواک تقدیم گردیده است. آرزو
در پرونده شخصی احسان نراقی به کلاسه 47374 بایگانی شود. کندری 7 /10 /57
توضیحات سند:
1. محمدعلى مولوى: پس از تحصیلات مقدماتی به فرانسه رفت و از دانشگاه پاریس دکترای حقوق و علوم اقتصادی گرفت. از سال 1321 ش به خدمت دولت درآمد و مشاغلى چون: دبیر هنرسراى عالى، معاونت اداره صادرات، ریاست اداره دفتر و امور عمومى، مأمور خدمت در دفتر نمایندگى اقتصادى ایران در اروپا، مشاورت شوراى عالى اقتصاد و استادى دانشگاه را عهدهدار شد.
وى در 1337 ش به همراه عدهاى دیگر، مؤسسه علوم اقتصادى و اجتماعى را تأسیس کرد و ریاست آن را در اختیار گرفت. در کابینه حسنعلى منصور به معاونت وزارت بازرگانى رسید و مدتى ریاست هیئت مدیره شرکت معاملات خارجى وزارت اقتصاد را در سال 1342 ش در دست داشت و سپس به سمت وزیر مختار اقتصادى ایران در بازار مشترک اروپا منصوب شد.
او که از فعالان حزب رستاخیز بود، در 29 /10 /1355ش نامهاى به شاه نوشت و در آن، ضمن اشاره به اینکه تا تاریخ 2 /9 /1355 ش نماینده بازرگانى ایران در سازمان قرارداد عمومى تعرفهها و تجارت، موسوم به « گات » بوده، درخواست شغل مناسب نمود.
محمدعلی مولوی، پس از پیروزى انقلاب اسلامى در دولت موقت مهندس مهدى بازرگان، برای یک دورهی پنج ساله به سمت ریاست بانک مرکزى منصوب شد.
دکتر مولوی، در سال 1376ش از دنیا رفت.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادى)
2. غلامحسین مصدق: فرزند دکتر محمد مصدق، در سال 1284ش در تهران متولد شد. هنگامى که دکتر مصدق، براى تحصیل به اروپا رفت، غلامحسین، تحصیلات ابتدایى، متوسطه و عالى را در سوئیس به پایان رساند و در علم پزشکى، دکترای تخصصی زنان گرفت و در سال 1316 به ایران بازگشت و به تدریس و اداره بیمارستان نجمیه پرداخت. پدرش، همواره مخالف دخالت وى در امور سیاسى و پذیرش مشاغل بود. در دوران تبعید مصدق، اجازه داشت تا با پدر رفت و آمد داشته باشد و بعضاً از سوى مصدق، براى برخى از رهبران جبهه ملى به عنوان پیام آور بود.
دکتر غلامحسین مصدق، در سال 1369ش در تهران درگذشت.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادى)
باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 3، ص 1452.
3. آیتالله سیدحسن طباطبائی قمی: فرزند آیتالله العظمی حاج سیدحسین طباطبائی قمی، در سال 1329ق (1288ش) در نجف اشرف متولد شد. در دوران کودکی همراه با پدر به مشهد سفر کرد و پس از گذراندن سطوح معقول و منقول نزد علماء مشهد، در سال 1347 ق پس از بازگشت از سفر حج، در اثر کسالت به مدت شش ماه به اصفهان سفر کرد و از محضر علمای آن شهر نیز بهره برد. پس از آن در سال 1350ق به اتفاق پدر به نجف اشرف هجرت نمود و از محضر علمای نجف از جمله آیتالله نائینی(ره) بهرهمند شد. پس از بازگشت به مشهد در سال 1354ق، در پی واقعه مسجد گوهرشاد، همراه با پدر به کربلا تبعید شد و در آنجا از محضر اساتید آن شهر بهره برد و پس از آن به تدریس سطوح نهایی پرداخت. در حدود سال 1368 ق، پس از فوت پدر، به مشهد مراجعت نمود و در مسجد گوهرشاد به تدریس و تبلیغ پرداخت. ایشان در جریان نهضت امام خمینی(ره) به فعالیتهای سیاسی و مبارزه علیه شاه پرداخت و در طی همین فعالیتها در 15 خرداد 1342ش دستگیر و چند ماه در تهران محصور شد و پس از آن به مشهد بازگشت؛ ولی دو سال بعد، در سال 1344ش به علت مخالفت با حکومت پهلوی و فعالیتهای سیاسی به خاش تبعید و یک سال بعد به کرج تبعید شد تا اینکه در شهریور 1357 ش به مشهد بازگشت. ایشان در سال 1386ش، دار فانی را وداع گفت.
4. آیتاللهالعظمی سیدعبدالله شیرازی: در سال 1270 ش در شهر شیراز به دنیا آمد. در سن 15 سالگى به همراه پدرش مرحوم آیتالله سید محمدطاهر شیرازى، به علت مبارزه علیه سلطنت قاجار و نفوذ انگلیس در ایران، از شیراز به سیوند تبعید شد و پس از شش ماه دوباره به شیراز بازگشت. از سال 1333 ق به نجف اشرف مهاجرت نمود و در نزد بزرگان مراجع و فقهاى نجف درس خواند.
در سال 1354 ق به منظور زیارت مرقد امام رضا (ع) به ایران آمد و طى اقامت خود در مشهد، مبارزه سرسختانهاى علیه رژیم رضا خانى شروع نمود و در اجتماعات علماء و فقهاى ایران، با مرحوم آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائرى(ره) جهت تصمیمگیرى علیه رژیم پهلوى، نقشی ارزنده ایفاء نمود و در حادثه قیام مسجد گوهرشاد با مرحوم آیتالله حاج آقا حسین قمى و مرحوم آیتالله سید یونس اردبیلى نیز اقداماتى نمود؛ تا این که از سوى رژیم پهلوی، به همراه دیگر علماء و فقهاء، دستگیر شد و مدت چهار ماه در زندان بود، که پس از آزادی، مجدداً به نجف مراجعت کرد.
ایشان در سال 1396 ق به ایران بازگشت. آیتالله شیرازی از ابتدای نهضت اسلامى به رهبرى امام خمینى(ره)، در این راستا فعالیت داشت و چه در زمان حضور در نجف اشرف و چه در وقت سکونت در مشهد مقدس، در مبارزه علیه رژیم پهلوى تا پیروزى انقلاب اسلامى ایران فعالیت نمود. ایشان پس از پیروزى انقلاب اسلامى تا زمان رحلت، در مشهد مقدس اقامت داشت و سرانجام در سن 95 سالگى، در سال 1363 ش به جوار رحمت حق شتافت.
منبع:
کتاب
احسان نراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 551