صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : فعالیت های فراماسیونری1

تاریخ سند: 23 اسفند 1343


موضوع : فعالیت های فراماسیونری1


متن سند:

شماره : 11157 /326 ساعت 1830 روز گذشته جلسه عادی لژ تهران2 به ریاست دکتر پرویز کاظمی و معاونت دکتر محمدحسن توران و دکتر نصراللّه هنجنی با حضور اعضای لژ از جمله اشخاص مشروحه در برگ پیوست در محل باشگاه جدید واقع در خیابان شاهرضا تشکیل گردیده است.
در این جلسه صورتجلسه مورخ 24 /11 /43 و صورتجلسه کمیته تحقیق و امور عمومی لژ قرائت گردیده و سپس تشریفات خاص برای ورود بهمن حکمت.
محمد کیوان.
مهندس حمید بهزاد به لژ تهران انجام گرفته و در ضمن نسبت بالحاق مهندس شریف امامی ورود دکتر بهمن امینی.
مهندس پرویز کیهان و دکتر توانا و حسین نجفی به لژ اخذ رأی به عمل آمده است.
ضمنا مصطفی عامری صندوقدار لژ از اعضای لژ مذکور تقاضا کرده که مبلغ 2400 ریال حق عضویت خود در باشگاه رازی3 واقع در خیابان شاهرضا کوچه بنایی تلفن 46607 را که از باشگاههای وابسته به فراماسیونری است به تحصیلدار باشگاه بپردازند و یا به حساب شماره 42236 بانک بازرگانی شعبه مرکز بنام دکتر کاظمی و مصطفی عامری بریزید.
بخش 321 با استفاده از اسامی برای اعضای 12223 لژ تهران فیش تهیه شود.
کمیته احزاب 25 /7

توضیحات سند:

1ـفراماسونریFreemasonery سازمانی کاملاً مخفی و گاه نیمه مخفی که با استفاده از روابط پیچیده و پنهانی میان اعضای خود، از نفوذ و قدرت فراوانی در امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشورهای مختلف برخوردار است.
کلمه «فراماسون» کلمه ای است با ریشه فرانسویFranc maconکه در زبان انگلیسی Free masonگفته می شود.
این عبارت معنای لفظی بنّای آزاد دارد و در تشریح بیشتر آن گفته اند «افزارمند یا بنّایی که آزاد بوده و با ابزارهایی مانند تبر، چکش، گرز و اسکنه روی سنگهای تراش بردار کار می کرده.
با توجه به این که چنین سنگی در زبان انگلیسی Freestoneفرستین نام دارد، فریمیسین نامیده می شده است.
نیز احتمال داده اند که بدین گونه به افزارمندان «آزاد» Free می گفتند، زیرا که در روزگار حاکمیت نظامهای فئودالی آنان آزاد بودند که به هر نقطه ای از کشور که خدماتشان مورد نیاز بوده سفر کنند و به کار پردازند.
» از آنجا که این افزارمندان از هنری پراهمیت و مورد نیاز جامعه بهره مند بودند، اسرار حرفه و هنر خود را درمیان خویش نگاه می داشتند و از طریق نشانه ها و علامتهای قراردادی میان خود ارتباط بر قرار می کردند.
این شرایط خود به خود موجب تشکیل انجمنهای صنفی مخفی میان ایشان می شد.
در تاریخ جهانی فراماسونری از این گونه انجمنها با لقب «فراماسونری عملی» یاد می کنند.
این گروههای صنفی از آنجا که دارای تخصصهای ویژه بودند و از این راه درآمدهای خوبی می اندوختند، اندک اندک در زمره اقشار مهم و با نفوذ اجتماع درآمدند و هم اینان در پایه گذاری تمدن بورژوازی اروپا پس از رنسانس تأثیر بسیار داشتند.
قدرت نفوذ جایگاه بنّایان آزاد در جامعه اروپا تا آنجا رسید که بسیاری از ثروتمندان و قدرتمندان اروپا با آن که بنّا و معمار نبودند در انجمنهای این صنف عضو می شدند و با ایشان ارتباط بر قرار می کردند.
رفته رفته انجمنهای مخفی بنّایی به انجمنهایی بدل شد که بنّایان در آن در اقلیت بودند و بیشتر اعضای آن را ثروتمندان و قدرتمندان تشکیل می دادند.
با گسترش روز افزون انجمنهای فراماسونری (که در اصطلاح «لژ»های فراماسونری خوانده می شدند) ضرورت ایجاد یک تشکیلات منظم و منسجم که محصول اتحاد لژهای مختلف باشد، احساس شد.
از این رو در سال 1717 م (1096 ش) چهار لژ مهم انگلستان طی یک گردهمایی مهم که در لندن برگزار شد با اتحاد خویش لژ اعظم انگلستان را تشکیل دادند.
همچنین در این گردهمایی مواد مهمی نیز به تصویب رسید.
از جمله این که حقوق فراماسونری از این تاریخ به بعد فقط به گروه بنّایان عملی محدود نخواهد بود، بلکه هر فردی که لیاقتش در لژهای قانونی به اثبات برسد می تواند به مسلک ماسونی در آمده و از حقوق آن استفاده کند.
و این اعلام رسمی آغاز دوره ای جدید در تاریخ فراماسونری بود که اصطلاحا فراماسونری نظری یا نمادین خوانده می شود.
بعدها لژهای اعظم دیگری در کشورهای مختلف اروپا از جمله فرانسه، اسکاتلند، آلمان و اسپانیا تشکیل شد.
لژهای فراماسونری که متأثر از افکار دوره رنسانس اروپا و برابر با نیازهای روزگار خود شعار «آزادی، برابری و برادری» را برگزیده بودند، در اروپا قدرت فراوانی یافته و در صدر قوای استعمارگر اروپایی به کشورهای پیرامونی و مستعمره نیز راه یافتند.
در کشورهای مستعمره لژهای فراماسونری با جذب اقشار مختلف مردم خصوصا روشنفکران و نخبگان جامعه از ایشان برای تثبیت نفوذ و قدرت استعماری خود بهره می جستند.
در کشور ما نخستین لژ فراماسونری در سال 1324 ق مطابق با 1907 م تحت عنوان «لژ بیداری ایران» در تهران شکل گرفت.
پیش از این تاریخ بسیاری از ایرانیان در خارج از کشور به عضویت لژهای فراماسونری در آمده بودند و حتی برخی از ایشان چون میرزا ملکم خان ناظم الدوله به تلاشهایی نافرجام برای تشکیل یک لژ فراماسونری در ایران دست زده بودند.
اما لژ بیداری ایران نخستین لژ وسیع و قانونی فراماسونری بود که به شکل مخفیانه در ایران آغاز به کار کرد.
این لژ ماهیتی فرانسوی داشت و تحت نظر لژ شرق اعظم (گرانداوریان) فرانسه فعالیت می کرد.
بعدها در دوره حکومت پهلوی پدیده فراماسونری در ایران گسترش بسیاری پیدا کرد و لژهای متعددی با هویتهای فرانسوی، انگلیسی، اسکاتلندی، آلمانی و احتمالاً آمریکایی در شهرهای مختلف تأسیس و فعالیت می کردند.
از آغاز شکل گیری رسمی پدیده فراماسونری در ایران تا پیروزی انقلاب اسلامی، بیشتر دولتمردان و سیاستمداران ایران وابسته به لژهای فراماسونری بودند و به عبارت دیگر بخش مهمی از سیاست و دولت در ایران توسط ماسونها اداره می شد.
فراماسونها معمولاً در ظاهر بر موازین اخلاقی و انسانی بسیار تأکید می کنند و لژهای خود را انجمنهایی علمی ـ اخلاقی به شمار می آورند.
لکن در عمل برای دستیابی به اهداف خود که از اهداف لژهای مادر ـ در کشورهای استعمارگر ـ جدا نیست، دست به هر عملی می زنند.
تشکیلات سازمانی فراماسونری در کشورهای پیرامونی به گونه ای عمل می کنند که اعضای آنها خواسته یا ناخواسته به مهره هایی برای پیشبرد اهداف بیگانگان در کشور خود بدل می شوند.
پدیده فراماسونری با پدیده صهیونیسم و تفکرات یهودی رابطه ای تنگاتنگ دارد و تأثیر این رابطه در قوانین و آداب و سنن فراماسونری به وضوح مشهود است.
ر.ک : کتاب شرح احوال رجال، ج 2، ص 554 تا 556.
2ـ لژ تهران 1541 نخستین لژ رسمی که با اجازه فراماسونری انگلیس در ایران به زبان فارسی کار می کرد لژ تهران (شماره 1541) بود.
این لژ که با صدور منشوری از طرف استاد اعظم گراندلژ اسکاتلند، در ایران رسمیت یافت، پایه اولیه ای برای تربیت و تعلیم فراماسونهای ایرانی، در تشکیل لژهای فارسی زبان شد.
تأسیس لژ فارسی زبان فراماسونری در ایران بعد از انحلال لژ همایون صورت گرفت.
اگر چه انگلیس ها اساسا چندان رغبتی نسبت به تشکیل لژ رسمی و با اجازه فراماسونری در ایران که همه تشریفات و اعمال را به زبان فارسی انجام بدهد نداشتند.
ولی هجوم و استقبال بعضی از اعضای هیئت حاکمه ایران و برخی افراد سودپرست و مقام دوست از لژ همایون تغییراتی در تصمیمات فراماسونهای انگلیسی بوجود آورد.
بخصوص که سیاست شکست خورده انگلیس در ایران بعد از جنگ جهانی دوم و حوادثی که منجر به ملی شدن صنعت نفت شد، نه تنها عوامل و طرفداران آنها را بدامن امریکایی ها انداخته بود، بلکه سختگیریهایی که از جانب دستگاه های دولتی علیه عمال و عوامل همه خارجیان در ایران به عمل می آمد، لزوم توسعه شبکه های مخفی فراماسونری انگلیسی را در کشور ایجاب می کرد.
این بار انگلیس ها به جانب سازمانی روی آوردند که در قرون گذشته همواره مورد توجه ایرانیان بود.
تاروپود این تشکیلات مخوف، و شبکه های مخفی آن با اسرار و سکوت محض و اطاعت بدون چون و چرایی که، اوامر آن از طرف مرکز «گراندلژ در انگلستان» صادر می شود، تشکیل یافته و با این مرکز پیوند و پیوستگی دارد.
اگر در قرون گذشته گاه گاهی عمال انگلیس در ایران از دستورات اربابان انگلیسی سرپیچی می کردند و حاضر به ادامه خدمتگزاری نمی شدند، حداقل منشور و فرمان تأسیس این لژ در روز 16 آبان 1336 بنام چهارده عضو لژ روشنایی و سایر لژها صادر گردید.
انگلیسی های فرصت طلب برای اینکه پایه های محکمی را برای فراماسونری در ایران بنیان نهند، چند تن از عوامل و اتباع طرف اعتماد و شایسته خود را که در لژ روشنائی در ایران فعالیت داشتند، مأمور لژهای فارسی زبانان کردند.
که از جمله کلنل استراکر ـ کریستوفر اسحق فری ـ اوانس اوانسف ـ چتایات ـ الیاس دبی و غیره را می توان نام برد.
در سال 1333 لژ روشنایی در ایران هفت نفر از فراماسونهای عضو لژ همایون را بشرح زیر انتخاب و به لژ فیحای بصره معرفی کرد : مهندس حسین شقاقی ـ سلیمان بهبودی ـ مهندس فروغی ـ دکتر کیان ـ دکتر خشایار ـ مهندس ناصر بهبودی ـ نصراللّه آذری این هفت نفر با معرفی و ضمانت شیخ احمد خزعلی که از خاندان شیخ خزعل است و با مهندس حسین شقاقی خویشاوندی سببی دارد، به عضویت لژ فیحا در آمدند.
اینان پس از گرفتن مقام هایی که بوسیله آن بتوانند در ایران لژ تشکیل دهند، به تهران بازگشتند.
منتهی سازمان فراماسونری اسکاتلند که مقید به اجرای همه اصول و آداب و رسوم و تشریفات ماسونی است، برای اینکه تعلیم یافتگان در کارها و عملیات آینده دچار اشتباه نشوند، سه سال آنها را در لژ روشنائی پذیرفته و تحت تعلیم قرار داد.
در این مدت اینان، هم درجات بالاتری را احراز کردند و هم به رموز و تعالیم و دستورات سری و علنی آگاه شدند.
پس از اینکه این هفت نفر مورد اعتماد و اطمینان کامل انگلیسها و مرکز لژ در ادنبورک واقع شدند، تقاضای تشکیل لژ فارسی زبان را بنام «تهران» و به شماره «1541» کردند.
این لژ تابعیت انگلیسی دارد، ابتدا عبودیت و برتری و سروری لژهای انگلیسی را قبول کرد، سپس فرمان تشکیل لژ بنام آنها صادر گردید.
مؤسسین لژ مذکور، پس از انجام تشریفات عادی «لژ تهران» را در روز 15 اردیبهشت 1337 در تهران تأسیس و رسمیت آن را به همه سازمان های فراماسونری جهان اعلام داشتند.
هنگام افتتاح «لژ تهران» دو نماینده عالیقدر از طرف «فراماسون اعظم اسکاتلند» به تهران آمدند.
اعزام این دو نماینده، درجه اهمیت افتتاح لژ فارسی زبان را در ایران ثابت می کند.
پس از خاتمه تشریفات افتتاح لژ و انتخاب اولین دوره کارگردانان لژ تهران در نماینده مذکور به انگلستان برگشتند، تا گزارش کارهای انجام شده را به استاد اعظم بدهند.
چندی بعد یکی از آنها گزارش عادی و غیر محرمانه افتتاح لژ را در سالنامه گراند لژ اسکاتلند، منتشر کرد.
در این گزارش آمده بود : وقتی که فراماسون اعظم به من افتخار داد، به همراه دبیرکل برای تأسیس و تقدیس لژ تهران شماره 1541 به دعوت برادران فراماسون و به عنوان میهمان اداره کنندگان لژ به ایران سفر کنم، احساس کردم که این مسافرت بسیار جالب توجه خواهد بود.
در آنوقت من اطلاعی از اوضاع ایران و عراق نداشتم لذا این سفر را با چشم و گوش باز آغاز نمودم.
در اندک مدتی دریافتم که لژ بزرگ اسکاتلند در ایران دارای یک لژ بسیار فعال و قدیمی است که تحت عنوان و نام (روشنایی در ایران شماره 1191) خوانده می شود.
و در عرض سال گذشته برای اولین بار این لژ به عنوان سرپرست ناحیه ای این قسمت از خاورمیانه تعیین شده است که لژهای ما را در ایران، عراق و بحرین سرپرستی می کند.
اعضای لژ روشنایی در ایران را بیشتر اتباع انگلیسی، تشکیل می دهند و چند نفر امریکایی و ایرانی و ملیت های دیگر نیز در آن عضویت دارند.
سه و یا چهار سال پیش عده ای ایرانی تصمیم گرفتند که به عضویت فراماسونری درآیند، و بالاخره موفق شدند، اجازه تأسیس لژی را در تهران بگیرند.
این ها از آن دسته برادران ماسونی هستند که توانستند با قبول طریقت اسکاتلندی و تبعیت از اساسنامه گراند لژ اسکاتلندی، لژ جدیدی برای خود تأسیس کنند.
این برادران فراماسون از ما [گراند لژ اسکاتلند ]خواستند تا اقدام به افتتاح و تقدیس لژ آنها کنیم.
ما آنها را فراماسونهایی بسیار علاقمند دریافتیم که به خوبی متوجه اهمیت کاری که می خواهند بکنند، هستند.
ولی با اینکه سه سال است آنها تقاضای منشور تأسیس لژ کرده اند، معذلک مادام که همه نکات را نیاموخته اند، نمی توانند به افتخار دریافت منشور (تأسیس لژ) نائل آیند.
آنها در طی مدتی که انتظار دریافت منشور را می کشیدند، به طور دائم معلومات فراماسونری خود را توسعه داده و شعائر ماسونیک (فراماسون بودن) و همچنین اداره لژ را به خوبی فرا گرفته اند.
برادران ما در این مدت شعائر ما را به زبان فارسی، یعنی زبانی که لژ با آن فعالیت خواهد کرد، ترجمه کرده اند.
هنگام ورود به تهران ما با استقبال شایانی روبرو شدیم و خود را در یک محیط سرمست کننده یافتیم که آکنده از برادری و دوستی و محبت بود.
ما را به محفل و معبد جدید لژ طهران راهنمایی کردند و این لژ را بسیار عالی یافتیم.
این لژ در محلی که سابقا خانه مسکونی بود، تأسیس شده و حقیقتا لژی امیدوار کننده بود.
ما این لژ جدید را تحت ریاست برادر مهندس حسین شقاقی و کمک برادران لژ روشنایی در ایران و کمکهای بی شایبه برادر شیخ احمد خزعلی استاد اعظم لژ فیحا که در بصره واقع در عراق تشکیل می شود، افتتاح و تقدیس نمودیم.
برادر خزعلی به عنوان ستون قدرتی برای برادران لژ تهران در کمک به فعالیت آنها بوده است.
لژ جدید خوشبختانه دارای دبیری فعال و پرکار چون برادر مهندس میرعبدالباقی نیز می باشد که در ایران به هر کجا که رفتیم ما را راهنمایی و همراهی کرد.
شب بعد، ما دیدار کوتاه یک ساعت و نیمی از لژ مولوی نمودیم که نسبتا لژ جدیدی است تحت نظر لژ بزرگ ناسیونال ملی فرانسه تأسیس شده است.
در اینجا ما با استقبال بسیار دوستانه و برادرانه ای روبرو شدیم و بقیه این شب را در لژ روشنایی ایران گذراندیم.
در اینجا ما گزارش دست اولی را از طرف استاد اعظم لژ استماع نمودیم و دریافتیم که نحوه کار حقیقتا عالی است.
روز بعد ما با پرواز به شیراز رفتیم.
در اینجا یک دسته فراماسونر از ما پذیرایی کردند در حالی که تا به حال در شیراز لژ تأسیس نشده است.
در طی اقامت خود از آثار کاخ تخت جمشید بازدید کردیم و شب هنگام افتخار صرف شام را بطور غیر رسمی در حضور یکی از نخست وزیران و دو تن از وزرای وی که یکی از آنها خدمتگزار اداری لژ تهران می باشد کسب کردیم.
در خاتمه نیز بار دیگر با احساساتی مسرورکننده و صمیمی و علاقه واقعی به این حرفه مخصوص «طریقه اسکاتلندی» در ایران روبرو و مواجه شدیم.
روز بعد ما با اتومبیل به اصفهان سفر کردیم.
در اصفهان نیز ما دسته ای از فراماسون ها را ملاقات کردیم و از آنجا با پرواز عازم آبادان شدیم.
در آبادان یکی از رؤسای شرکت نفت ضیافت ناهاری به افتخار ما ترتیب داد، سپس از مرز گذشته به بصره واقع در خاک عراق وارد شدیم.
در بصره عده زیادی از افراد لژ (فیحا) در سرحد از ما استقبال کردند.
شامگاهان ما در جلسه لژ شرکت کردیم، در حالی که برادر شیخ خزعلی روی صندلی مخصوص قرار داشت، مراسمی بسیار عالی به زبان عربی انجام پذیرفت.
روز بعد ما از بغداد به سوی اسکاتلند پرواز کردیم.
در خاتمه و بطور خلاصه من عقیده دارم که فراماسونری هم اکنون در ایران بر پایه های مستحکم استوار است.
این پایه می تواند توسعه خوبی گردد.
3ـ باشگاه رازی تا پایان سال 1339 جلسات لژهای تهران و کورش در محل لژ (لایت) واقع در کلیسای انجیلی تهران در خیابان قوام السلطنه تشکیل می شد.
در این سال محمد جواد مستوفی زاده مقاطعه کار نفت و کنسرسیوم که سرمایه هنگفتش را از راه انجام مقاطعه کاری و خدمت به شرکت نفت ایران و انگلیس بدست آورده بود، محلی در خیابان انقلاب برای شعبات لژ «روشنایی در ایران» خریداری کرد که سپس به محل جدید منتقل شد.
محمدجواد مستوفی زاده همواره به برادران ماسون خود می گفته «من بودم که شما را از آن محل کثیف نجات دادم».
محل جدید که بنام باشگاه رازی نامیده می شود، خانه بزرگی است که طبقه فوقانی آنرا با علائم و اشکال ماسونی تزئین کرده و در این محل لژهای تهران، کورش، خیام، نور، ژاندارک، و آریا با تمام تشریفات تشکیل می شد.
هنگام تشکیل جلسات لژها، هیچیک از افراد غیر ماسون حق رفتن به طبقه فوقانی را نداشتند.
باشگاه رازی سومین سازمان نیمه مخفی لژهای ماسونی انگلیسی و فرانسوی است که در سال 1340 تقاضای تشکیل و ثبت آن از وزارت کشور، ثبت اسناد و شهربانی شده و موافقت این سازمان های دولتی در تاریخ 12 اردیبهشت 1340 اعلام شده است.
فراماسونهای عضو لژهای انگلیسی برای اینکه محل تشکیل لژهای خود را از نظر مردم و سازمانهای دولتی مخفی کنند، با استفاده از مقررات تأسیس باشگاه ها و مجامع متشابه مصوب سال 1304 هیئت دولت، تقاضای ثبت مؤسسه مذکور را نموده اند.
تقاضای تأسیس لژ از شهربانی بوسیله دکتر علی شین پرتو تسلیم شده است.
او در تقاضا نامه اش نام : محمدجواد مستوفی زاده ـ دکتر رحمت مرشدزاده ـ سرهنگ فضل اللّه مقدم و حسین رامتین را به عنوان عضو هیئت مدیره ذکر کرده و دکتر ذوالریاستین و دکتر جعفر جهان را بنام بازرسین باشگاه معرفی نموده است.
به موجب ماده هشتم مقررات سال 1304 که در سال 1309 تکمیل و تائید شده است «اعمال مقاصد و مذاکرات سیاسی و ایراد خطابه و متینگ ها و نطق هایی که جنبه سیاسی داشته باشد در کلوپها، قرائتخانه و مجامع ممنوع است و حال آنکه باشگاه رازی برای تشکیل جلسات مجمع سیاسی فراماسونی بوجود آمده و در همه جلسات نطق و گفتگو و مذاکرات سیاسی می شود.
مقررات خاص و استثنایی باشگاه رازی نموداری از طرز تفکر و چگونگی پنهان کردن مقاصد اصلی کارگردانان فراماسونی از نظر مردم و اجتماع است.
در ماده دوم اساسنامه باشگاه رازی نوشته شده: «...
منظور از تشکیل باشگاه رازی عبارتست از : ایجاد روابط دوستی بین اعضای باشگاه به منظور تعاون و معاضدت و راهنمایی یکدیگر و همفکری و تشریک مساعی آنها در امور خیریه و خدمات نوعی و علمی و فرهنگی و نیکوکاری نسبت به مردم ایران» فراماسونها برای اینکه هیچیک از غیر ماسون ها را به باشگاه راه ندهند.
تبصره ای در ماده 15 اساسنامه گنجانیده اند که ارتباط اعضای باشگاه را با مردم قطع می کند : «اشخاصی که دوستی آنها با اکثریت میسر نبوده و یا دارای اخلاق و ایمان و تربیت و سواد و معلومات کافی نباشد، نمی توان به عضویت پذیرفت.
» فراماسون های انگلیسی برای اینکه سرپوشی بر روی اعمال خود در درون لژها بکشند و درهای باشگاه را بروی بیگانگان (ماسون ها به کسانی که فراماسون نیستند بیگانه می گویند) ببندند در اساسنامه 28 ماده ای باشگاه رازی مقررات خاصی برای عضویت ورود به باشگاه دربسته و حتی حضور در اطاقهای باشگاه قائل شده اند.
هیچکس حق ندارد، حتی به بار، رستوران و سالن باشگاه «بدون اجازه» و یا عضویت در لژ فراماسونی وارد شود.
فراماسون ها برای اینکه اداره و درآمد باشگاه رازی را که جنبه غیر بازرگانی دارد موجه و قانونی جلوه دهند، محل درآمد مؤسسه مذکور را به موجب بند 2 ماده 21 از : «کمک های نقدی اشخاص ـ امور خیریه ـ انجام خدمات ملی و نوعی ـ علمی و ادبی یا فرهنگی انجمنها و مؤسسات مربوط به این امور دانسته اند.
» نکته جالب و قابل تعمق و تأمل در تدوین اساسنامه باشگاه رازی این است که کلیه مواد مندرجه در آن، عینا و تنها با تغییر کلمه (حافظ) به (رازی) از اساسنامه باشگاه حافظ لژ همایون که محمد خلیل جواهری آنرا تأسیس و محل تشکیل اجتماعات اعضای لژ مذکور قرار داده بود، اقتباس شده است.
فراماسونهای لژهای انگلیسی برای اینکه محل استیجاری را خریداری کنند و آن را به صورت محفل و معبد فراماسونری درآورند، تصمیم گرفتند از اعضای خود مبلغ یک میلیون تومان جمع آوری کنند.
بدین منظور اعضای هیئت مدیره انتخاب شده توسط هیئت مؤسس مستعفی شدند و روز 28 اسفند 1344 ـ هیئت مدیره جدیدی بدین شرح انتخاب شدند : 1ـ مهندس حسین شقاقی ـ رئیس هیئت مدیره 2ـ محمد مجلسی ـ دبیر انجمن 3ـ مصطفی عامری ـ خزانه دار 4ـ فتح اللّه فرود ـ عضو هیئت مدیره 5ـ مهندس جمال گنجی ـ عضو هیئت مدیره : نخستین تصمیم هیئت مدیره جدید تصویب ماده ای برای جمع آوری پول و الحاق آن به اساسنامه انجمن زکریای رازی بدین شرح بود : «هیئت مدیره تصمیم گرفت به شورای انجمن پیشنهاد نماید، اشخاص صلاحیتداری که با تصویب رئیس هیئت مدیره برای پرداخت بهای ساختمان محل انجمن واقع در خیابان انوشیروان دادگر یا اهداء مبلغی شرکت کنند، عضو انجمن رازی شناخته می شوند.
» وقتی کار الحاق ماده فوق الذکر به اساسنامه انجمن فراماسونری مذکور پایان یافت، مهندس حسین شقاقی استاد اعظم لژهای انگلیسی بخشنامه ای را برای همه فراماسونهای انگلیسی فرستاد و از آنها خواست تا هر یک از آنها دو هزار تومان برای ساختمان محفل فراماسونری پرداخت نمایند.

منبع:

کتاب جعفر شریف امامی به روایت اسناد ساواک صفحه 133

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.