تاریخ سند: 30 آذر 1357
موضوع: دکتر على امینى
متن سند:
گزارش خبر
به: 312 شماره: 28017 /20ﻫ12
از: 20ﻫ12 تاریخ: 30 /9 /57
موضوع: دکتر على امینى
1ـ مورخه 27 /9 /57 عبداله انتظام با على امینى تماس حاصل و پس از مذاکرات عادى انتظام به امینى اظهار داشت امروز بعدازظهر صدیقى( غلامحسین) پیش من بود و او خیلى مایل بود شما را ببیند بعد امینى گفت منزل من نمیشود چون مزاحم زیاد است و انتظام به امینى اظهار داشت میرویم منزل صدیقى. امینى قبول کرد و قرار شد پنجشنبه ساعت0900 به اتفاق بروند منزل صدیقى.
2 ـ احمد بنىاحمد با امینى تماس گرفت و امینى به بنىاحمد اظهار داشت وقایع تبریز را به آن حد که مىگویند شدت نداشته بنىاحمد گفت چرا الان هم دارد و اینکار را سرهنگ عمید (یا امین) معاون فرماندارى نظامى شروع کرده و آمده بین مردم و خودش هم آذربایجانى است بعد سربازها خواستهاند تیراندازى کنند که در این موقع سرهنگ دستهایش را بلند کرده و گفته اگر مىخواهید بزنید اول مرا بزنید و تعدادى از سربازان قاطى مردم شده و لباسهاى سویل پوشیده و قاطى مردم شدهاند و بعد هم آنها را دور کردهاند سپس بنىاحمد افزود با آقایان روحانیون که تماس گرفتم آقاى قاضى و دیگران میرفتند خیابان که به اصطلاح کنترل داشته باشند و الان هم جمعیت میرود به سمت شمس تبریزى و فکر میکنم به صورت آرام متفرق شوند.
3 ـ امینى در بعدازظهر 27 /9 مجدداً با بنىاحمد تماس گرفت و از بنىاحمد سئوال کرد چه خبر؟ بنىاحمد اظهار داشت یک عده 500 ـ600 نفرى از مسجد جامع تبریز راه افتادهاند و آمدند به خیابان کورش و گویا یکى دو افسر جلوى جمعیت را مىگیرد و تیراندازى میشودو یک نفرهم کشته میشود در این موقع مردم یکى از افسران را زده و تعدادى سرباز که در داخل کامیونها بوده اسلحهها را ریختهاند و آمدهاند پائین و به داخل مردم رفتهاند و مردم هم رفتهاند به داخل کامیونها و حرکت کردهاند تا اواسط خیابان کورش میروند در این موقع تانکها میرسند و یک عده سینههایشان را باز کرده و مىگویند که بزنید و در تانکها هم یک عده سرباز بودهاند و آمدهاند پائین و مردم رفتهاند روى تانکها بعد یک عده تانک دیگرآمده در میدان شهردارى و آنها هم به همان کیفیت و البته یک عده در همان برخورد اول زخمى شدهاند و گفتهاند از مردم چهار نفر واز افسران و درجهداران 8 نفر کشته شدهاند و افزود مثل اینکه یک عده از سربازان از خودشان راهم زدهاند.
4 ـ امینى با دکتر معینزاده تماس و پس از احوالپرسى معینزاده به امینى اظهار داشت آقاى انتظام که قبول کردند امینى در جواب گفت او مشغول میشود بعد معینزاده گفت من دیشب پیش ایشان بودم (شاهنشاه آریامهر) و گفتیم اگر انتظام قبول کند ما اکیپى که فرستاده بودیم (منظور منطقه نفتخیز و اعتصابیون) به آنها گفتهاند ما ده روزه برمیگردانیم روى6 میلیون و افزود با آن بالائىها که صحبت کردیم آنها گفتند ما زیر بار مینا نمیرویم ولى مینا، نابغ و دیبا حاضرند زیر چتر انتظام قسم بخورند. بعد معینزاده ادامه داد وگفت دیروز پیش سنجابى بودیم و به غلط کردن خودش راضى شده بود و ما گفتیم حالا خیلى دیر شده و سنجابى گفت میخواستم چراغ سبز را از آقا (منظور شاهنشاه) بگیرم و ما گفتیم شما مرعوب شدهاید و خیلى مفصل با او صحبت کردیم که مىآیم حضورتان و خواهم گفت.
نظریه یکشنبه: مفاد خبر مورد تأیید است.
نظریه سهشنبه: نظریه یکشنبه تأیید مىگردد.
نظریه چهارشنبه: نظریه سهشنبه مورد تأیید است.
منبع:
کتاب
علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 633