تاریخ سند: 15 شهریور 1357
موضوع: سخنرانی سجادی در مسجد حظیره
متن سند:
از: 26/ ﻫ تاریخ: 15 /6 /1357
به: 312 شماره: 4160 /26 ﻫ
موضوع: سخنرانی سجادی در مسجد حظیره
نامبرده بالا در مورخههای 31 /5 و 5- 6- 7- 8 /6 /37 در مسجد حظیره بعد از نماز عصر به منبر رفته ضمن سخنرانی ابتداء حادثه سینما رکس آبادان را به دولت منتسب نموده و اعلام داشته: مردم فریب این حرفها را نخورید. با تغییر تاریخ میخواهند سر شما را کلاه بگذارند و از حاضرین خواست تا دست از رهبر خودشان آیتاله صدوقی برندارند و اضافه نمود رهبر ما ملت آیتاله خمینی است و با بستن چند قمارخانه و کازینو کار درست نخواهد شد1 و ما آشتی نخواهیم کرد یعنی جای آشتی نگذاشتند. این همه مردم بی دفاع را در شهرستانها کشتند. روحانیون را تبعید و زندانی کردند، حال دم از آشتی میزنند2 و اکثر روزها شخصی به نام کلانتری پای منبر ایستاده و شعارهای ضدمیهنی و اهانت آمیزی به کد 66 میدهد.
نظریه شنبه: نظری ندارد.
نظریه یکشنبه: واعظ مذکور بنا به دعوت شیخ محمد صدوقی به یزد آمده و در اکثر مجالس خود از وضع موجود انتقاد مینماید که اعمال و رفتار وی کماکان تحت کنترل میباشد. ضمناً منظور از کلانتری، شیخ محمود کلانتری زارچی3 میباشد که تا کنون چندین مرتبه دستگیر و زندانی شده و سوابق وی نیز قبلاً به استحضار رسیده است.
نظریه سهشنبه: نظریه یکشنبه مورد تائید است.
نظریه 26/ ﻫ: نظرات فوق مورد تائید میباشد.
روحانیون
افخمی پدرام فر
توضیحات سند:
1. جعفر شریف امامی، که یکی از رؤسای اصلی فراماسونری درایران با درجه 33 بود، پس از انتصاب به نخست وزیری، برای آرام نمودن تظاهرات، دست به اقداماتی زد که یکی از آنها، بستن قمارخانهها و کازینوها بود. در این موقع، امام خمینی(ره) در تاریخ ششم شهریورماه سال 1357ش، در پیامی به مردم، به مقابله با این عوامفریبی پرداخته و فرمودند: « ... تاریخ پر شرف اسلام را در مجلسین تغییر دادهاند و امر شاه و وزیر در مقابل مجلسین ارزش قانونى ندارد و این امر پوچ، شاهد بزرگى است بر نیرنگ شیطانى شاه. امر بىارزش به بستن قمارخانهها، نیرنگ دیگرى است براى اغفال جناح روحانى. در محیطى قمارخانهها را به خاطر احترام به اسلام مىبندند که تمام مراکز فحشا به قوّت خود باقى و بر خلاف مقررات اسلامى و آیات قرآنى، ستمکارى و قتل و غارت امرى عادى براى دژخیمان شاه شده. در محیطى گفته مىشود آزادى دادیم که بهترین فرزندان عزیز اسلام و ایران در حبس و زیر شکنجه شاهانه و در تبعید به سر مىبرند. در محیطى دم از احترام علماى اسلام مىزنند که علماى اسلام در حبس غیر قانونى و در تبعیدگاهها- بدون مجوز- به سر مىبرند. اشخاصى دم از تعظیم شعائر مذهبى و احترام روحانیت و احکام اسلام مىزنند که در طول نیم قرن شریک جرم دستگاه بوده و قوانینى که بر خلاف احکام اسلام بوده تصویب نمودهاند. ملت ایران از این رژیم و تمام مهرههاى آن که خدمت صادقانه به جنایتکار اصلى نموده و مفتخر به آن هستند متنفر و آنها را لایق هیچ مقامى نمىدانند. آنان در محیطى احترام به روحانیون اسلام را اعلام نمودهاند که کثیرى از مساجد سرتاسر ایران را بسته و خطبا را از گفتار ممنوع کردهاند.
در محیطى «حکومت آشتى ملى» را اعلام مىکنند که توپها و تانکها و مسلسلها توسط ارتش و سایر مأموران در شهرستانها مشغول سرکوبى ملتى است که حقوق اولیه بشر و اجراى احکام اسلام را خواستار است. آشتى کنیم و خون عزیزان اسلام را هدر دهیم! آشتى کنیم و به رژیم ظالمانه و خیانتکار پهلوى سر فرود آریم! چگونه روحانیون با رفتن احکام مسلّمه اسلام و به غارت رفتن مخازن کشور و کشتارهاى بىرحمانه رژیم، به پاس آنکه گفتهاند «ما به روحانیون احترام مىگذاریم»، آشتى کنند و این ننگ ابدى را براى خود در تاریخ ثبت کنند؟!. .» صحیفه امام، ج 3، ص 499
2. اصل: میزند
3. اصل: زراچی
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 4 صفحه 198