صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

متن سند:

تحت سرپرستی عالیه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی اسامی اعضاء شورای مرکزی جشن شاهنشاهی ایران 1ـ جناب آقای حسنعلی منصور ـ نخست وزیر محترم 2ـ جناب آقای قدس نخعی1 ـ وزیر محترم دربار و رئیس شورای مرکزی 3ـ جناب آقای سناتور جواد بوشهری ـ نایب رئیس شورای مرکزی 4ـ جناب آقای عباس آرام ـ وزیر محترم امور خارجه 5ـ جناب آقای دکتر عبدالعلی جهانشاهی2 وزیر محترم فرهنگ 6ـ جناب آقای امیرعباس هویدا وزیر محترم دارائی 7ـ جناب آقای دکتر جواد صدر وزیر محترم کشور 8ـ جناب آقای دکتر فرهنگ شفیعی3 وزیر محترم پست و تلگراف و تلفن 9ـ جناب آقای دکتر محمود کشفیان4 وزیر محترم راه 10ـ جناب آقای نصرت اله معینیان ـ وزیر محترم اطلاعات 11ـ جناب آقای باقر پیرنیا5 ـ استاندار محترم فارس 12ـ جناب آقای دکتر جهانشاه صالح6 ـ رئیس محترم دانشگاه 13ـ جناب آقای دکتر رضائی ـ معاون محترم نخست وزیر و سرپرست سازمان جلب سیاحان 14ـ تیمسار ارتشبد حجازی ـ رئیس محترم ستاد بزرگ ارتشتاران 15ـ تیمسار سرلشکر پاکروان ـ معاون محترم نخست وزیر و رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور 16ـ تیمسار سپهبد نصیری ـ ریاست محترم شهربانی کل کشور 17ـ تیمسار سپهبد مالک ـ فرمانده محترم ژاندارمری کل کشور 18ـ جناب آقای سناتور مهندس شریف امامی ـ نایب التولیه محترم موقوفه بنیاد پهلوی 19ـ جناب آقای پهلبد ـ معاون محترم نخست وزیر و رئیس هنرهای زیبای کشور.
20ـ تیمسار سپهبد آق اولی ـ رئیس محترم هیئت مدیره انجمن آثار ملی.
21ـ تیمسار سرلشکر دکتر ایزدپناه ـ معاون محترم وزارت فرهنگ و رئیس سازمان ترتیب بدنی و تفریحات سالم 22ـ جناب آقای شجاع الدین شفا7 ـ سخنگوی محترم دربار شاهنشاهی 23ـ جناب آقای دکتر ضیاءالدین شادمان ـ شهردار محترم تهران 24ـ جناب آقای سمیعی ـ رئیس کل محترم بانک مرکزی 25ـ جناب آقای محمد رضی ویشکائی8 ـ مدیرعامل محترم بانک رهنی 26ـ جناب آقای حسن مشحون ـ مدیرعامل محترم اداره باستانشناسی 27ـ جناب آقای سناتور مطیع الدوله حجازی دانشمند محترم 28ـ جناب آقای استاد سعید نفیسی9 29ـ جناب آقای سناتور دکتر رضازاده شفق 30ـ جناب آقای احسان یار شاطر مدیرعامل محترم بنگاه ترجمه و نشر کتاب 31ـ جناب آقای تیمسار سپهبد جهانبانی ـ 32ـ جناب آقای دکتر مهدی بیانی ـ رئیس محترم کتابخانه سلطنتی و منشی جلسات شورای مرکزی 33ـ جناب آقای مهندس محسن فروغی 34ـ جناب آقای دکتر حسین خطیبی ـ رئیس محترم دفتر امور داخلی مدیرعامل جمعیت شیروخورشید 35ـ جناب آقای دکتر بدیعی ـ رئیس دفتر امور فرهنگی و باستانشناسی 36ـ جناب آقای محمدتقی مصطفوی ـ رئیس محترم دفتر مرکزی 37ـ جناب آقای غلامحسین جباری ـ نماینده محترم دفتر امور هنری 38ـ خانم ارتشبد حجازی ـ نماینده محترم شورای مرکزی بانوان 39ـ جناب آقای امیر معز ـ رئیس محترم دفتر انتشارات و تبلیغات 40ـ جناب آقای غلامرضا برزگر ـ رئیس دفتر نظارت امور مالی و حسابداری 41ـ تیمسار سرتیپ نبی اله همایون ـ رئیس دفتر امور ارتش و...
42ـ جناب آقای دکتر امیر اصلانی ـ رئیس محترم دفتر امور خارجی 43ـ جناب آقای مهندس سیحون ـ رئیس محترم دانشکده هنرهای زیبا

توضیحات سند:

1ـ حسین قدس نخعی فرزند علی اکبرزاد در سال 1273 ش به دنیا آمد.
در ایران و انگلیس تحصیل کرد و در سال 1296 به وزارت امورخارجه پیوست.
او که در سفارتخانه های ایران در لندن و واشنگتن کار کرده بود، با حضور در ایران، مراحل ترقی را طی کرد تا اینکه به وزارت امورخارجه رسید.
برخی مشاغل وی به این شرح است : «1327 رئیس اداره سوم سیاسی و بعدا مدیرکل ـ 1329 معاون وزارت خارجه در کابینه رزم آرا ـ سفیرکبیر در عراق، ژاپن، چین تایپه، لندن و امریکا ـ وزیر خارجه در کابینه های جعفر شریف امامی (1339) و علی امینی (1340) ـ 1343 وزیر دربار» حسین قدس نخعی که دارای طبع شاعری نیز بود و مجله ماهانه قدس را در جوانی منتشر می کرد، ضمن وابستگی به بیگانگان، در تشکیلات فراماسونری جهانی ـ لژ سحر ـ نیز عضویت داشت.
مشارالیه در یک ارزیابی ساواک، چنین معرفی شد : «فردی شاهدوست و میهن پرست، مردم دار و محتاط و با زیردستان رفتار خوبی دارد و قوه خلاقیت و ابتکار متوسط دارد.
سابقه سوء سیاسی ندارد و طرفدار رژیم سلطنتی و سیاست غرب (انگلیس) و با فراماسونرها و عامیون مربوط است.
در زمان افول امینی وی یکی از کاندیداهای مطرح برای نخست وزیری بود.
» اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 1ـ عبدالعلی جهانشاهی در مهر 1303 ش در تهران متولد شد، تحصیلات خود را در مدارس اقدسیه، انتصاریه و دارالفنون تهران به پایان رسانید و لیسانس خود را از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دریافت کرد و در دوره های مطالعاتی متعددی شرکت کرد.
از آن جمله یک دوره مطالعاتی در واشنگتن در زمینه حسابداری اقتصاد ملی و آمار را طی کرد و خدمات اداری را نیز از وزارت دادگستری در مشاغلی چون بازرسی قضایی و ریاست دادگاه تهران شروع کرد.
وی تاریخچه 30 ساله بانک ملی ایران را تألیف کرد و درآمد ملی ایران را پایه گذاری کرد و در سال 1340 ش سرپرستی نخستین برآورد رسمی درآمد ملی ایران را برعهده گرفت.
وی از 19 شهریور 1341 ش به معاونت بانک ملی منصوب شد و در اسفند 1342 ش به وزارت اطلاعات و جهانگردی و به مدت یک سال ریاست دانشگاه ملی ایران (شهید بهشتی کنونی) را بر عهده داشت و مدتی عضو هیأت مدیره، بانک جهانی و نیز نمایندگی دولت شاهنشاهی در بانک مزبور بود.
جهانشاهی از 1342 ش به عضویت انجمن بین المللی تحقیق بر درآمد و دارایی ملی برگزیده شد و در 1343 ش در کابینه حسنعلی منصور وزیر مشاور گردید وی همچنین به مدت سه سال از سوی هیئت وزیران به ریاست کل بانک مرکزی ایران برگزیده شود و در 21 فروردین 1351 ش به عنوان نماینده اصلی دولت ایران در صندوق بین المللی پول معرفی گردید وی در بهار 1366 ش درگذشت.
3ـ فرهنگ شفیعی فرزند ابراهیم در سال 1304 ش در تهران متولد شد.
در تهران تحصیل کرد و از دانشکده حقوق تهران، لیسانس قضائی گرفت و در سال 1322 به فرانسه رفت و پس از طی دوره دکترای حقوق در سال 1325 به ایران بازگشت و در وزارت دارائی به کار مشغول شد.
برخی از مشاغل وی که در انگلستان دوره علوم اداری را طی کرده بود، به این شرح است : «1332، مشاور عالی سازمان طبقه بندی مشاغل ـ سرپرستی و ریاست سازمان خدمات اداری ـ معاون اداری وزارت پست و تلگراف و تلفن در کابینه شریف امامی در سال 1339 و حفظ این سمت در کابینه های امینی و علم ـ 1342 وزیر پست و تلگراف و تلفن در کابینه حسنعلی منصور» فرهنگ شفیعی که در آبان ماه 1343 به علت برخی ملاقات ها با مقامات داخلی و خارجی و پس از مسافرت به امریکا، از پست وزارت کنار گذاشته شده بود، پس از آن به شغل تجارت روی آورد و به علت مشکلاتی که پیدا کرد، مدتی نیز به زندان رفت.
وی در شهریور ماه سال 1357 به اتفاق رحیم علی خرم به پاکستان رفت و از نعمت اله نصیری که سفیرکبیر شاه در کراچی بود، تقاضای گذرنامه کرد که نصیری هر دو را به ایران بازگرداند و راهی زندان کرد.
فرهنگ شفیعی، چند روزی پیش در زندان نماند و پس از آزادی به فرانسه رفت و در آنجا به زندگی پرداخت.
4ـ محمود کشفیان فرزند ابوالقاسم [آقاجان] در سال 1309 ش در تهران تولد یافت.
از دانشگاه تهران در رشته حقوق سیاسی فارغ التحصیل و سپس از دانشکده حقوق شهر پاریس موفق به اخذ درجه دکترای اقتصاد گردید.
اواخر سال 1329 ش به فرانسه رفت و در اواخر پائیز 1332 به ایران مراجعت کرد.
او عضو اتحادیه دانشجویان ایرانی در فرانسه بوده است.
وی مشاغل زیر را تا تصدی وزارت مشاور در کابینه هویدا برعهده داشت : مشاور وزارت اقتصاد، مشاور شورای عالی اقتصاد، رئیس کل بررسیهای اقتصادی در شورای عالی اقتصاد، عضو هیأت مدیره و رئیس شرکت بیمه، معاون وزارت کار، استاد دانشکده بازرگانی، قائم مقام دبیر کل شورای عالی اقتصاد، عضو هیئت مدیره و قائم مقام شرکت بیمه ایران، وزیر راه در کابینه حسنعلی منصور و وزیر مشاور و دبیرکل سازمان امور اداری و استخدامی کشور در کابینه هویدا.
در یکی از اسناد ساواک آمده که او عضو سازمان سیا بوده و خانمش آمریکایی و در سفارت آمریکا اشتغال داشته است.
او علاوه بر آنکه از مؤسسین کانون مترقی بود عضو هیئت اجرایی حزب ایران نوین نیز بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ممنوع الخروج شد.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 5ـ باقر پیرنیا فرزند ابوالحسن در سال 1298 در تهران متولد شد.
پس از طی دوره ابتدایی و گرفتن دیپلم، به دانشگاه تهران راه یافت و از دانشکده علوم لیسانس ریاضی و از دانشسرایعالی لیسانس علوم تربیتی دریافت کرد و در سال 1319 در وزارت دارائی استخدام شد.
باقر پیرنیا از دوستان نزدیک علم بود که با حمایت او مناصب مهمی بدست آورد.
نامبرده در وزارت دارایی در مسؤولیت های مختلف از جمله، معاون پیشکاری استان نهم، سرپرست پیشکاری استان نهم، رئیس دارائی مشهد، نماینده ایران در صندوق بین المللی پول و معاونت اقتصادی وزیر دارایی بکار پرداخت.
نامبرده همچنین در مشاغل دیگری از جمله : استاندار استانهای کرمان، خراسان، فارس، رئیس حسابداری وزارت کار، رئیس حسابداری وزارت امور خارجه، متصدی امور مالی و بازرگانی و اقتصادی دولت ایران در واشنگتن، مشاور اقتصادی وزیر امور خارجه، عضو هیئت امناء دانشگاه کرج و عضو هیئت امنای دانشگاه پهلوی شیراز مشغول بکار بود که در تمام این مسؤولیت ها دزدیهای زیادی نمود و اهل زدوبند بود و در این زمینه پرونده ای سیاه دارد که در ذیل چند نمونه از آن ذکر می شود: نامبرده در سال 1336 زمانی که معاون اقتصادی وزارت دارایی بود ساختمانهایی که شرکت دارسی برای وزارتخانه ساخته بود به اسم خودش ثبت نمود و در زمانی که رئیس دارایی مشهد بود نیز دزدیهای زیادی داشت و در زمان استانداریش در استان فارس با گرفتن پول و رشوه طرح های عمرانی را به افراد واگذار می کرد و در زمان استانداریش در خراسان و مسوولیت آستان قدس گرانترین زمین های متعلق به آستان مقدس امام رضا (ع) را بین دوستان و نزدیکانش مجانی بذل و بخشش نمود، دزدیدن قرآن های بسیار نفیس و گرانبهای آستانقدس (ع).
علیرغم تمام این دزدیها در سال 1348 به عنوان استاندار نمونه شناخته شد؟! مشارالیه با پولهای فوق، مستغلات گران قیمتی در تهران و سوئیس خریداری نمود و زنش در یک قماربازی 200 هزار تومان باخت و باخت های مشابه ای نیز خودش داشته است.
باقر پیرنیا در زمینه مفاسد اخلاقی شهرتی عام داشت به نحوی که در سال 1348 با تظاهر به روزه خواری در ماه رمضان و میگساری در حالت مستی و غیرعادی به حرم می رفته است که باعث ناراحتی و اعتراض مردم شده است.
ساواک در یک ارزیابی، نامبرده را فردی : سست اراده، بی حال، عیاش و ولخرج، شب نشین و تریاک کش، در مقابل زن و مشروبات الکلی تسلیم گشادبازی و خاصه خرجها و حاتم بخشی های زیاد، و قمارباز معرفی کرده است.
مشارالیه نشان درجه 1 و 3 همایون و نشان تاج گذاری از محمدرضا پهلوی دریافت کرد و در حزب ایران نوین عضویت داشت.
6ـ جهانشاه صالح فرزند میرزاحسن خان مظفرالممالک در فروردین 1283 در شهر کاشان به دنیا آمد.
تحصیلات ابتدایی را در دبستان علمیه کاشان و متوسطه را در کالج آمریکائی تهران به پایان رسانید و برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت ابتدا از دانشگاه سراکیوز نیویورک لیسانس گرفت و سپس از دانشگاه پزشکی موفق به دریافت درجه دکتری در طب گردید.
پس از بازگشت به ایران مشغول تدریس در دانشگاه شد.
در سوابق وی می خوانیم : کارمند محاسبات کل وزارت دارائی از تاریخ 2 /4 /1303 الی 22 /7 /1304، مترجم پیمانی اداره دارائی گیلان 23 /7 /1304 الی 14 /11 /1304، معلم تشریح دانشکده پزشکی 1 /1 /1315 الی 26 /1 /1315، رئیس قسمت طبی و کفیل مریضخانه وزیری 27 /1 /1315 الی 1 /9 /1315، کفیل مریضخانه نسوان 2 /9 /15 تا آخر اسفند 1315، رئیس بیمارستان زنان 1 /1 /16 تا 26 /4 /17 رئیس بیمارستان وزیری 27 /4 /17 تا آخر اسفند 17، رئیس بیمارستان زنان، 18 /1 /18 تا 2 /8 /17، رئیس دانشکده پزشکی 3 /8 /27 تا 5 /4 /1329 وزیر بهداری با حفظ سمت ریاست دانشکده پزشکی از تاریخ 6 /4 /29 تا 16 /12 /29 رئیس دانشکده پزشکی از تاریخ 17 /12 /19 تا 31 /5 /32، وزیر بهداری با حفظ سمت ریاست دانشکده پزشکی از تاریخ 1 /6 /32 تا 2 /8 /33 رئیس دانشکده پزشکی از 3 /8 /33 تا 14 /10 /36، استاد کرسی بیماریهای زنان و رئیس بخش جراحی زنان بیمارستان زنان از تاریخ 15 /1 /36 تا تاریخ 8 /6 /39، وزیر بهداری از تاریخ 9 /6 /39، وزیر فرهنگ در سال 1340، ریاست دانشگاه از 18 /2 /42، ریاست دانشکده پزشکی از تاریخ 4 /4 /42، عضو افتخاری شورایعالی فرهنگ در تاریخ 3 /2 /30، کارشناس سازمان بهداشت جهانی، عضو هیئت اجرائیه سازمان بهداشت جهانی، مشاور بهداشت جهانی، 22 /2 /43 عضو شورایعالی فرهنگ (به عنوان رئیس مدرسه عالی)، 6 /2 /45 انتصاب به عضویت شورای مرکزی دانشگاهها توسط شاه، سال 1354 با فرمان شاه به سناتوری از تهران دوره هفتم منصوب شد.
سال 1356 فرح پهلوی وی را به سمت عضو شورایعالی جمعیت حمایت از آسیب دیدگان از سوختگی به مدت 3 سال منصوب کرد.
عضو شورایعالی بنگاه حمایت مادران و نوزادان، رئیس هیأت مدیره جمعیت حمایت آسیب دیدگان از سوختگی، عضو شورایعالی جمعیت ملی مبارزه با سرطان، عضو شورایعالی مرکز طبی کودکان از دیگر سمت های مشارالیه بوده است.
جهانشاه صالح از فراماسونهای مطرح بود که در سال 1335 به کمک تنی چند از دوستان خود کلوپ روتاری تهران را تأسیس که این کلوپ هسته مرکزی کلوپهای روتاری را برعهده گرفت.
وی دو مرتبه به ریاست این کلوپ انتخاب شد 36 ـ 1335 و 43 ـ 1342.
جهانشاه صالح با سازمان «سیا» همکاری داشت.
در این باره می خوانیم : «طبق اطلاع واصله مأموران سازمان «سیا» و اداره اطلاعات آمریکا در ایران با عده ای از کسانی که در آمریکا تحصیل کرده و در وزارتخانه ها و ادارات مختلف مشاغل حساسی دارند به عنوان صرف نهار را شام تماس و ارتباط داشته و ضمن تبادل نظر به جمع آوری اطلاعات لازم مبادرت می ورزند.
به عنوان نمونه رئیس اداره اطلاعات آمریکا در ایران «مستر لینج» و معاون اداره اطلاعات آمریکا در ایران هر هفته یا 15 روز یکبار با گروهها و افراد مختلف منجمله با آقای جهانشاه صالح رئیس دانشگاه تهران ...
به عنوان صرف نهار یا شام تماس و ارتباط دارند».
ساواک در سند بیوگرافی او آورده است.
نامبرده طرفدار سیاست غرب بوده و دو سال قبل از وزارتش مقدار 10 کیلوگرم هروئین قاچاق به کشور وارد کرده و از فروش آن پول سرشاری به جیب زده است.
فردی دروغگو، ریاکار و در میان همکاران و تشکیلات خود شهرت خوبی ندارد.
» ـ اسناد ساواک، پرونده های انفرادی جهانشاه صالح پس از انقلاب اسلامی در مورخه 15 /2 /59 از دانشگاه تهران پاکسازی شد که به حکم اعتراض گردید که در تجدیدنظر در جلسه نهایی 22 /12 /61 نیز به حکم قبلی مهر تایید زده شد.
وی در اول دی ماه 1375 در تهران فوت کرد.
(با استفاده از اسناد جهانشاه صالح در ساواک) 7ـ شجاع الدین شفا در سال 1297 ش در قم متولد شد.
تحصیلات ابتدایی را در قم و متوسطه را در تهران (مدرسه علمیه) به پایان رسانید.
وی تحصیلات عالی را در دانشگاه تهران، سوربن فرانسه و سن ژوزف بیروت گذراند.
نامبرده به اخذ لیسانس ادبیات از دانشگاه سوربن، دکترای افتخاری در رشته ادبیات از دانشگاه رم و دکترای افتخاری در رشته علوم انسانی از دانشگاه مسکو نایل گردید.
شفا با کار ساده ای در اداره کل تبلیغات و رادیو (مترجمی) خدمات دولتی خود را آغاز کرد و به دلیل داشتن روحیه بلندپروازی و ارتباطات به اصطلاح علمی و سخنوری و حرافی، به سرعت مراتب ترقی را طی کرد.
مشارالیه سمتهایی منجمله : ریاست اداره کل تبلیغات و انتشارات، مشاور مطبوعاتی و فرهنگی دولت، مشاور عالی وزارت کار، رایزن فرهنگی و مطبوعاتی دربار شاهنشاهی، مدیرعامل کتابخانه پهلوی و ...
را عهده دار بود.
ساواک در سند بیوگرافی او آورده است : «فردی عیاش و خوشگذران، بی قیدوبند و زن باره است به طوری که به وسیله زن می شود همه نوع اسرار از او درآورد.
زن اولش «بنان خانم قانع» خواهر سرتیپ جهانگیر ارفع عضو تبلیغات بود که شفا پس از ...
مجبور شد او را بگیرد.
» در گزارش دیگری ساواک چنین آورده است : وابسته مطبوعاتی ایران در پاریس (پرویز عدل) در نامه ای (احتمالاً در سال 1340) به وزیر دربار مطالبی در خصوص سوءاستفاده شفا اظهار داشته از جمله به چند فقره شکایت، کلاهبرداری و صدور چک بی محل، ارتباط وی با سفیر کبیر مصر و سوءاستفاده هایی در خارج از کشور اشاره کرده و خواستار رسیدگی به وضع وی شده است : در گزارش دیگری از ساواک آمده است : «در سال 1338 چون میزبانی و راهنمایی مخبرین در مراسم ازدواج شاه و فرح به عهده او بود، وی مبلغ بیست هزار لیره از مخبر روزنامه معروف «پاری ماچ» رشوه می گیرد تا به او اجازه تهیه عکسهای مناسبی از مراسم فوق الذکر را بدهد.
» یکی از وابستگان دربار در سال 1340 اظهار نمود که قرار بوده شفا به علت سوءاستفاده مالی و ولخرجیهایش در تهیه مقدمات جشنهای 2500 ساله و سوء رفتار و اخلاق در مسافرتهای خارج از کشور، از سمت خود عزل گردد.
وی به خاطر عنایت شاه و وفاداری و چاپلوسی و تملق گویی هایش به اخذ نشان تاجگذاری مفتخر گردید.
شفا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در اروپا علیه جمهوری اسلامی دست به اقدامات سوء تبلیغی زد و از جمله کارهای وی می توان به کتابی تحت عنوان «جنایت و مکافات» که در خارج از کشور چاپ شده اشاره نمود.
اصولاً شفا فردی ضد دین (ضد اسلام) بود و شدیدا مقهور اندیشه غرب و به ویژه اباحه گری (لیبرالیسم) می باشد.
ـ اسناد ساواک، پرونده های انفرادی 8ـ محمدرضی ویشکائی فرزند سیدمرتضی در سال 1297 ه ش در رشت متولد شد.
پدرش مستشار دیوانعالی کشور بود و با رجال کشور آشنایی داشت.
محمد رضی، تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در شهرهای رشت و تهران سپری کرد و از دانشگاه تهران، لیسانس فلسفه و ادبیات گرفت.
در سال 1319 در وزارت دارائی استخدام شد و در مشاغل زیر، فعالیت کرد : کارمند کارگزینی ـ رئیس اداره اضافات و ترفیعات ـ رئیس کارگزینی شهرستان ها ـ رئیس کارگزینی مرکز ـ معاون کل مالیات های غیرمستقیم ـ معاون کل املاک واگذاری و خالصه ـ معاون کل مالیات های مستقیم ـ رئیس اداره نظارت وصول درآمد ـ رئیس اداره کل خالصه ـ رئیس اداره کل حسابداری وزارت فرهنگ ـ پیشکار دارائی خوزستان ـ پیشکار دارائی فارس ـ مدیرکل بودجه ـ مدیرکل کارگزینی وزارت دارایی ـ مدیرکل مالی وزارت دارایی ـ بازرس دولت در بانک ملی.
مشارالیه که به واسطه ارتباط پدرش با رجال، نردبان ترقی را طی کرده بود، پس از آنکه در سال 1334 به مدت سه ماه و نیم در امریکا دوره تست بودجه را سپری و گواهینامه دریافت کرد، در سال 1336 به معاونت ثابت اداری وزارت دارایی رسید و در سال 1339 در کابینه شریف امامی، وزیر گمرکات و انحصارات شد.
دیگر مشاغل و فعالیت های وی به این شرح است : رئیس هیئت مدیره فروشگاه فردوسی ـ رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل بانک رهنی (1343) ـ عضو هیئت عامل سازمان برنامه 1347 (با پیشنهاد هویدا و فرمان محمدرضا پهلوی) ـ خزانه دار بنیاد پهلوی (1349) ـ و...
محمد رضی ویشکائی که فردی متمایل به سیاست امریکا معرفی گردیده، در فعالیت های سیاسی زیر، نقش داشته است : ـ دبیر جمعیت مبارز که مؤسس آن دکتر شایگان بوده است ـ عضویت در جمعیت یاران ـ عضویت در جبهه یاران متحد ـ عضویت در کانون فارغ التحصیلان دانشگاه های کشور ـ نماینده مجلس سنا در دوره 24 از تهران مشارالیه که در تشکیلات فراماسونری به درجه استادی و درجه 18 ماسونی ارتقاء یافته بود و در لژهای سقراط، سعدی، مولوی و...
عضویت داشته و بسیاری را به جرگه ماسونی کشانده بود، در سال 1357 در کابینه شریف امامی (استاد اعظم فراماسونری) به وزارت بازرگانی رسید.
در گزارشات و ارزیابی های مختلف ساواک، فردی بلغمی مزاج و ناپاک، اهل قمار و مشروب در حد افراط و فاسدالاخلاق معرفی شده و در سال 1340 گفته اند: به همراه یوسف خوش کیش (مدیرعامل بانک ملی) با تجار یهودی ارتباط دارند.
وی در این زمان رئیس هیئت مدیره بانک رهنی بوده است.
محمد رضی ویشکائی از نشانداران حکومت پهلوی است و نشان های زیر را دریافت کرده است : درجه 4 و 3 و 2 همایون ـ درجه یک آبادانی وی در سال 1358 از بانک رهنی پاکسازی شد و در سایه دولت کریمه جمهوری اسلامی به فعالیت های اقتصادی خود ادامه و در سال 1366 رئیس هیئت مدیره شرکت سهامی عام صنعتی مرتب نو، بود.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 9ـ سعید نفیسی فرزند علی اکبر در سال 1274 ش در تهران به دنیا آمد.
تحصیلات عالی را تا درجه دکترا در رشته ادبیات فارسی ادامه داد.
نامبرده مشاغلی از جمله، منشی اول وزارت فواید عامه و تجارت، ریاست شعبه فلاحت وزارت فواید عامه، رئیس راه تهران دماوند، ریاست مدرسه عالی تجارت، استاد دانشکده ادبیات و ...
را عهده دار بود.
نفیسی مسافرتهای فرهنگی به کشورهای هندوستان، افغانستان، شوروی و...
نمود.
در گزارشهای ساواک سابقه ای در خصوص ارتباط مشارالیه با حزب توده طی سالهای 31 ـ 1328 به چشم می خورد و طبق ادعای ساواک او مؤسس سازمان جوانان حزب توده بوده و از افراد مؤثر این حزب به شمار آمده است.
در پاسخ استعلام شروع به کار دختر نفیسی (نوشین دخت نفیسی) در وزارت دربار (دفتر مخصوص فرح) نیز اشاره ای به هواداری و فعالیت پدرش با حزب توده ذکر شده است.
نامبرده در سال 1331 با درجه استادی بازنشسته شده است.
رادیو مسکو در گزارش 3 /9 /1345 خود تحت عنوان «تجلیل از استاد فقید سعید نفیسی» چنین آورده است : «دیروز در کاخ دولتی، با ملل کشورهای خارجی در مسکو جلسه هیأت مدیره انجمن فرهنگی شوروی با ایران تشکیل گردید.
اعضای هیأت مدیره برای تجلیل از خاطره استاد سعید نفیسی دانشمند معروف ایران یک دقیقه سکوت اختیار کردند ـ نقش مهمی که سعید نفیسی در امر تحکیم مبانی دوستی بین ملل دو کشور و توسعه آن ایفا نموده، ارزش بسزایی دارد، سعید نفیسی دارای آثار متعددی از جمله: آتشهای نهفته، تاریخ اجتماعی قرون معاصر، فرهنگ لغت فارسی جیبی، تاریخ تمدن ایران ساسانی، تاریخ شهریاری رضاشاه پهلوی، درفش ایران و شیر و خورشید، مسیحیت ایران بوده است.

منبع:

کتاب نصرت‌الله معینیان به روایت اسناد ساواک صفحه 131


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.