تاریخ سند: 26 اسفند 1353
موضوع: حزب رستاخیز ملی ایران
متن سند:
از: 20 ﻫ 12 تاریخ:26 /12 /1353
به: 341 شماره: 24034 /20 ﻫ12
موضوع: حزب رستاخیز ملی ایران
ساعت 1000 روز 22 /12 /53 حسین شاه حسینی. علی اردلان. ابوالفضل قاسمی و حبیباله ذوالقدر به منزل اللهیار صالح رفتند. پس از صحبتهای پراکنده یکی از حضار از صالح پرسید نظر شما راجع به حزب رستاخیز ملی ایران1 چیست؟
نامبرده پاسخ داد اغلب آقایان کارمند دولت هستند و ممکن است چنانچه مخالفتی بشود تضییقاتی برایشان به وجود آید، ولی اگر بتوانند عضو نشوند بهتر خواهد بود.
شاه حسینی خطاب به صالح گفت من نظر جنابعالی را که گفتید ما باید به عقیده خود ایمان داشته باشیم مانند سیدالشهداء که در راه عقیده اش ایستادگی کرد به تمام دوستان گفتم. صالح گفت حقیقت همان است که قبلاً گفتهام. ما نباید زود تسلیم شویم و فوراً داخل حزب شویم. این ملاقات در ساعت 1130 خاتمه یافت.
نظریه یکشنبه. خبر صحت دارد.
نظریه چهارشنبه. نظری ندارد.
توضیحات سند:
1. حزب رستاخیز، در اسفندماه سال 1353ش، به دستور محمدرضا پهلوی تشکیل و تشکلهایی چون: حزب ایران نوین، حزب مردم، حزب پان ایرانیست و حزب ایرانیان در آن ادغام شدند و پس از چندی، عضویت در این حزب، برای همهی مردم ایران اجباری اعلام شد. محمدرضا پهلوی در سخنانی که بیشتر شبیه به گفته مجانین بود، به این مناسبت گفت: «هر کسی باید جزو این حزب بشود و تکلیف خود را روشن بکند. اگر نشد، از ایران بیرون رود. اگر نخواستند بیرون بروند، جایشان زندان است.»
اولین دبیرکل این حزب، امیرعباس هویدا بود که پس از چندی، جای خود را به جمشید آموزگار داد. در سال 1355، محمد باهری جانشین آموزگار شد و در مرداد سال 1356ش، دوباره این صندلی را به جمشید آموزگار داد و چند روزی هم در سال 1357، جواد سعید به عنوان دبیرکل این حزب برگزیده شد، که به زودی مجبور به استعفاء شد.
اولین واکنش مخالفت با این دیکتاتوری، 10 روز پس از تشکیل حزب رستاخیز، توسط امام خمینی(ره) صورت گرفت که طی استفتایی، عضویت در آن را حرام اعلام نمود: «نظر به مخالفت این حزب با اسلام و مصالح ملت مسلمان، شرکت در آن بر عموم ملت حرام و کمک به استیصال مسلمین است ... »
منبع:
کتاب
اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد دوم صفحه 539