تاریخ سند: 5 خرداد 1349
گزارش جلسه روز سهشنبه پنجم خرداد ماه/1349 (26 می 1970)
متن سند:
کلوپ روتاری شمال تهران هتل ونک
بولتن هفتگی شماره 213
جلسه هفتگی کلوپ روتاری شمال تهران در ساعت 13 در هتل ونک تشکیل گردید.
در این جلسه 40 نفر از اعضاء حضور داشتند و 13 نفر غایب بودند و 16 نفر به علت مسافرت و بیماری در جلسه شرکت نداشتند.
میهمان حاضر غایب مسافر بیمار
16 نفر 40 نفر 13 نفر 14 نفر 2 نفر
جمع اعضاء: 69 نفر
اظهارات رئیس کلوپ:
روتارین دکتر دولتآبادی ریاست کلوپ روتاری شمال تهران به حضار و میهمانان خیرمقدم گفتند و سپس سخنران را معرفی نمودند.
اخبار هفته کلوپ:
روتارینهایی که در این جلسه غایب بودند:
روتارین دکتر امانی، روتارین مهندس اشراق، روتارین دکتر قاهری، روتارین همایون، روتارین دکتر هروی، روتارین کهنیم، روتارین تیمسار سپهبد خادمی، روتارین معینی، روتارین متوجه، روتارین مرادپور، روتارین مهندس پوزشی، روتارین رستار، روتارین مهندس شکوه.
معرفی سخنران هفته:
روتارین دکتر دولتآبادی چنین اظهار داشتند:
سخنران امروز ما جناب آقای اعظمی سنگسری هستند که تحصیلات ابتدایی را در سنگسر و سپس در تهران ادامه دادند و بعد در رشته زبانشناسی و زبان انگلیسی به تحقیق و مطالعه پرداختند.
ایشان علاوه بر انجام وظایف اداری عهدهدارتدریس زبان انگلیسی در آموزشگاه پرستاری والاحضرت اشرف بودند.
از بدو تأسیس خیریه داروپخش ایشان به عنوان معاون اداری و ریاست دبیرخانه در بنگاه مزبور انجام خدمت میکنند.
جناب آقای اعظمی با توجه به علایقی که به باستانشناسی و زبان و تاریخ ایران دارند تاکنون دو مقاله تحقیقی درباره گاهنامه باستانی سنگسری و جشنهای ملی در سنگسر به رشته تحریر درآوردهاند که هر دوی آنها در مجله بررسیهای تاریخی ستاد بزرگ ارتشتاران درج گردیده است و همچنین تحقیقاتی در زمینه زبان و دستور زبان سنگسر به عمل آوردهاند و 15000 واژه سنسگری ثبت کردهاند که به سه زبان سنگسری، فارسی و انگلیسی با همکاری ایرانشناسان آلمانی و آمریکایی تهیه شده و در آینده انتشار خواهد یافت.
مطالعات دامنهدار و تبحر ایشان در امر سکهشناسی سبب گردیده است که به عضویت انجمن سلطنتی سکه¬شناسی انگلستان برگزیده شوند.
موضوع سخنرانی ایشان تحول سکه در ایران از آغاز شاهنشاهی هخامنشی تا اوایل دوره اسلامی است.
سخنران هفته:
جناب آقای اعظمی اینطور آغاز سخن کردند:
با اجازه خانمها و آقایان محترم و تشکر فراوان از جناب آقای دکتر دولتآبادی و جناب آقای دکتر بهشتی و اعضاء محترم کلوپ روتاری که از بنده برای سخنرانی درباره مسکوکات ایران دعوت فرمودهاند باید به عرض برسانم که موضوع صحبت یعنی «تحول سکه در ایران در طول چهارده قرن» و «آغاز شاهنشاهی هخامنشی تا اوایل دوره اسلامی» مطلبی است بسیار مفصل که محتاج به ساعتها گفتگوست اما با فرصت بسیار کمی که در اختیار است سعی خواهد شد با ذکر مقدمهای کوتاه رئوس مطالب را آن هم به اختصار و فهرستوار معروض دارم و امیدوارم که به علت نداشتن وسیلهای برای نمایش نمونه سکهها ملالآور نباشد.
دوره اول ـ پیش از اسلام
1- مقدمه ـNumismatics به معنی سکهشناسی یا تحقیق درباره تحول آن از کلمه یونانی Nomisma یعنی سکه گرفته شده است.
نظر اکثر محققین بر این است که سکه ابتدا در کشور لیدی در آسیای صغیر ضرب شده و چگونگی پیدایش آن به این صورت بوده است که ساکنین قدیم آنجا هم در دادوستد به طریق پایاپای عمل میکردند و گاهی از اشیائی چون صدف، قطعات چرم و چوب به عنوان نشانه¬ای از قیمت استفاده مینمودند به تدریج این اشیاء جای خود را به قطعات فلزی و سلاح جنگی دادند و چون اشیاء فلزی بیشتر مورد قبول بود و در همه جا مردم از آن استقبال میکردند به این فکر افتادند که میلهها و حلقههای آهنین – مفرقی – نقرهای و طلا را به وزن و اندازههای مختلف به کار برند و استفاده از آن به حدی رونق یافت که در قرن هفتم پیش از میلاد در زمان اولین پادشاه لیدی به نام Gyges احتمالاً بازرگانان مهاجر Mycenae اولین سکهها را ضرب کردند.
این سکهها دارای شکلی شبیه لوبیای بزرگ و از یک طرف صاف و از طرف دیگر دارای خطوط غیرمنظمی بودند.
پادشاهان لیدی رفته¬رفته به اهمیت سکه پی بردند و ضرب آنها را در تحت فرمان خود گرفتند و شکل روی سکه را اصلاح کردند به نوعی که در زمان کرزوس Croesus (561-546 پیش از میلاد) آخرین پادشاه لیدی که مغلوب کوروش کبیر اولین شاهنشاه هخامنشی گردید.
روی سکه اشکال زیبایی داشتند اما هنوز هم در پشت سکه شکلی را منقوش نمیکردند اولین سکههای این دوره از فلزی به نام Electrum (مخلوطی طبیعی از طلا و نقره) و بعداً از طلا و نقره به طور جداگانه بوده است.
متداولترین شکل روی سکه در این زمان سرشیر و گاو مهاجم را در مقابل هم نشان میدهد.
2- دوره هخامنشی ـ ساتراپیها ـ آغار این دوره، شکست کرزوس و فتح سارد به دست کوروش بزرگ در سال 546 پیش از میلاد و پایان آن کشته شدن داریوش سوم در سنه 330 پیش از میلاد است.
گرچه در موزه بریتانیا سکهای منسوب به کوروش موجود است اما Numismatist ها و مورخین شروع ضرب سکه را در ایران به داریوش بزرگ (521-486 پیش از میلاد) نسبت میدهند.
تا آنجا که معلوم است در زمان هخامنشی مسکوکات ایران در دو Denomination ضرب میشده است.
یکی سکه نقره که آن را Shekel و به یونانی Siglos (جمع Sigli) میگفتند و آن از لحاظ قیمت 2 /1 "دریک" یعنی پول طلا بوده است کلمه Darik که نوع دوم پول آن روزگاران است مقتبس از نام "دارا" یا "داریوش" به معنی "سکه شاهی" بوده و در کلیه متصرفات ایران آن زمان و حتی در آن سوی مرزهای ایران به عنوان Standard و Principal Curreccy مورد قبول بوده است.
-شکل Obverse یا روی سکه در هر دو Denomination شاه را در حال حرکت نشان میدهد که بر دستی کمان و بر دستی دیگر زوبین و گاهی دشنه دارد و بر دوش او ترکشی است.
- Reuerse یا پشت سکه دارای فرورفتگی و از هر نوع شکلی عاری است.
چهره شاه در تمام سکهها متوجه راست است.
-در بعضی ساتراپیهای ایران نیز فرمانروایان محلی که از شاهزادگان و بزرگان پارس یا ماد بودند اجازه ضرب سکه داشتند.
مثلاً در آسیای صغیر و شهرهای یونانی تحت اشغال ایران و همچنین صور و صیدا به نام Datames و Farnabazu Tiribazu سکه ضرب شده که بسیار زیباست.
در این سکهها Expression چهره ساتراپیهای ایران که متوجه راست است به خوبی نمایان است سر آنها را کلاه خود و گاهی نوعی خود تاج مانند زینت داده است.
3- اسکندرمقدونی و جانشینان او از 330 تا 255 پیش از میلاد سکههای این دوره که به دوره سلوکید مشهور است در Obverse شکل را به طور نیمرخ متوجه راست نشان میدهد و در Reverse نام فرمانروا شکل خدایان یونان و عقاب و غیره را.
سکهها از مس و نقره و طلاست و Denomination رایج آن به این شرح است.
Drachm
Tetradrachm
Obol (Obolus) که ریشه کلمه «پول» است.
4- دوره اشکانی یا Parthian Period- این دوره که با قیام اشک اول علیه حکام یونانی در سال 250 پیش از میلاد در هیرکانیا آغاز شده و با قتل اردوان پنجم در سال 226 میلادی به دست اردشیر اول ساسانی پایان مییابد.
یکی از جالبترین دوران Numismatic ایران است.
روی سکه چهره شاه را به طور نیمرخ متوجه چپ و گاهی روبرو نشان میهد که طرفین سرا و بعضی اوقات دارای ماه و ستاره و گاهی فرشته پیروزی است.
پشت سکهای یک¬درمی هر شاهی به احترام اشک اول او را نشسته بر اورنگ شاهی، خود بر سر و کمان بر دست نشان میهد و در کنار او عبارت یونانی Arzakoy به معنی متعلق به آرشاک یا اشک نوشته شده است.
- اولین سکهها شاه را با کلاه¬خود و بعداً با سر برهنه در حالی که نواری نیمتاج مانند در محل تلاقی موی سر و پیشانی بسته شده و دنباله نوار پشت سر آویزان است نشان میدهد مندرجاً سکههایی را میبینیم که در آن شاه دارای افسر است.
- اشکال پشت سکه در Tetradrachm ها و مسکوکات مسین مختلف است مثلاً سر اسب-عقاب- بره- قلعه و غیره.
اولین سکههای اشکانی که بسیار زیباست در نقطه نامعلومی در هیرکانیا و احتمالاً در شهر "صد دروازه" و بعدها پس از تصرف سلوکیه تیسفون در آن شهر و در همدان نیز ضرب شده است.
نام بعضی از پادشاهان را به طور کامل به خط یونانی با لقب "شاهنشاه" به آن زبان و برخی را به خط پهلوی و بعضی را با حروف اختصاری به خط پهلوی اشکانی در پشت سکه و دک برای بلاش یا ولخش به خط پهلوی در روی سکه.
مطلب بسیار جالب این است که از این دوره هیچ سکه طلا به دست نیامده و واحد پول نقره بوده که به شکل Drachm یا Tetradrachm یا Obol در جریان بوده و به طوری که اشاره شد پول مسی نیز به اندازه یک¬درمی و در Denomination کوچکتر رواج داشته است.
آخرین سکههای این دوره به نام "آرتاوازد" پسر اردوان پنجم است که در سالهای 227 و228 میلادی مدعی سلطنت ایران بوده و چند بار با اردشیر مصاف داده است.
شکل و خط سکههای پایان دوره اشکانی Stylized شده و زیبایی را از دست میدهند.
در این دوره بعضی از حکام محلی که دستنشانده شاهنشاهان اشکانی بودهاند مثلاً در ایلام از مس سکه ضرب کردهاند که به صورت یکدرمی و چهاردرمی بوده است.
در پارس نیز نوادگان پادشاهان هخامنشی با لقب "فراته دارا" یا نگهبانان آتشکده استخر نوعی استقلال محلی داشته و سکههایی از مس و نقره به¬جای گذاشتهاند که آخرین آنها از پاپک جد اردشیر، سر سلسله ساسانیان است.
نوع اول این سکهها مشهور به "ایلامید" و نوع دوم مشهور به "پرسیت" است.
5- دوره ساسانی از 226 تا 651 میلادی- گرچه سکه¬های نقره این دوره از لحاظ وزن و عیار تفاوتی با سکههای اشکانی ندارد ولی شکل آن به کلی تغییر میکند.
روی سکه چهره شاه را گاهی با ملکه و گاهی با ولیعهد و گاهی نیز با هر دو متوجه راست و ندرتاً روبرو مشاهده میکنیم که تاج زیبایی بر سر دارد.
تنوع تاج در این دوره بسیار جالب است و به طوری که سکه¬ها حاکی است هر شاهی دارای یک یا چند تاج بوده است.
به علاوه چه در متن سکه و چه در حاشیه به نقش ستاره و ماه زیاد برمی¬خوریم.
در اوایل دوره ساسانی نام شاه را روی سکه به این ترتیب به خط پهلوی مینوشتند:
"مزدیس بغ ملگان ملگا ایران و انیران مینوچتری من ایزدان" به معنی
مزداپرست خدایگان شاهنشاه ایران و آن سوی ایران مینوچهر از ایزدان
در اواخر دوره ساسانی به ذکر نام شاه مثلاً خسرو و عبارت «افزود» یا «پیروز» اکتفا میکردند.
- پشت سکه محل ضرب را با حروف اختصاری مثلاً برای بیشابور برای استخر و برای همدان نشان میدهد و همچنین سال ضرب سکه را مثلاً [ناخوانا] برای یک [ناخوانا] و برای بیست که گاهی به صورت هزوارش است یعنی اعداد آرامی را به خط پهلوی به حرف مینوشتند و به پهلوی میخواندند.
مثلاً مینوشتند [ناخوانا] و میخواندند [ناخوانا] سه یا و میخواندند چهار و یا و میخواندند پنج با آغاز سلطنت هر پادشاهی مبدأ تاریخ تجدید میشد و روی سکه مثلاً مینوشتند «یک» برای سال اول سلطنت انوشیروان دو و غیره.
- به علاوه پشت سکه علامت آتشکده را نشان میدهد که بیشتر در طرفین آن دو نفر ایستادهاند و کار نگهبانی آن را به عهده دارند در اوایل دوره ساسانی از این دو نفر یکی پادشاه و دیگری ملکه و گاهی بزرگ هیربدان است و در اواخر آن دوره هر دو هیربد یا نگهبان آتش مقدس میباشند.
- Denomination سکهها در این دوره دینار، پول طلا و درهم، پول نقره و Obol درم بوده.
سکههای مسی هم ضرب کردهاند و پول "راخواسته" میگفتند که در شاهنامه فردوسی به کرات آمده است.
- پول ساسانی رایجترین وسیله داد و ستد در قسمت اعظم دنیای آن زمان بوده و در هر شهری از ایران ضرابخانه یا ضرابخانههایی وجود داشته است که ابتدا به وسیله کارگزاران شاهی اداره میشده و بعدها به اجاره میدادهاند.
در دوره خسرو پرویز تعداد ضرابخانه از هر دوره دیگر بیشتر بوده است و حتی امروز سکههای زمان او را مانند سکههای رایج فعلی به مقدار زیاد میتوان یافت هرچه به پایان دوره ساسانی نزدیکتر میشویم شکل روی سکه نازیباتر میشود.
دوره دوم – بعد از اسلام
6- سکههای عرب ساسانی ـ از سنه 31 هجری (651 میلادی) یعنی سال کشته شدن یزدگرد تا 65 هجری (685 میلادی) بعد از فتح ایران به دست اعراب در سال 21 هجری در زمان خلیفه دوم و پس از کشته شدن یزدگرد در سال 31 هجری.
فاتحین عرب که از خود سکه نداشتند همچنان از پول رایج ساسانی استفاده میکردند این است که از آن تاریخ تا دوره عثمان -23 تا 35 هجری- و دوره حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) - 35 تا 40 هجری- سکههای نوع ساسانی را با اسم خسرو پرویز و یزدگرد میبینیم که فقط در حاشیه آن عباراتی مانند ربیالله یا بسمالله یا بسمالله¬ربی به خط کوفی دیده میشود و تاریخ یزدگردی که با جلوس آخرین شهریار ساسانی آغاز شده همچنان ادامه مییابد و بدان وسیله است که میفهمیم سکه در زمان کدام یک از آخرین خلفای راشدین ضرب شده است.
از سال 41 هجری با جلوس معاویه ابن ابی سفیان فقط اسم خلیفه را آن هم به خط پهلوی در متن سکه مینوشتند.
از این دوره سکههایی به نام معاویه – یزیدبن معاویه- زیادبن ابی سفیان- عبیداله زیاد والی بین النهرین در واقعه کربلا و همچنین عمرابن عبیدالها و حجاجبن یوسف و سایر حکام عرب به دست آمده است و این وضع تا زمان عبدالملک ابن مروان که در تاریخ 27 رمضان 65 هجری به خلافت رسیده است ادامه مییابد اما در طبرستان فرزندان دابویه از شاهزادگان ساسانی همچنان تا سال 144 هجری به سبک ساسانی و بعد از آنها حکام ایرانی و عرب خلفا تقریباً تا سال 179 هجری به روش عرب ساسانی سکه میزدند این سکهها نیم درمی است و آغاز تاریخ آن مرگ یزدگرد است که مشهور به yazgirdi Era posyt میباشد.
7- سکههای اسلامی – از عبدالملک ابن مروان نیز سکههایی به سبک عرب ساسانی به دست آمده است اما هم اوست که این سکهها را منسوخ مینماید.
(به روایتی به اشاره امام باقر علیهالسلام) و سکهها به شرحی که عرض میشود رنگ اسلامی به خود میگیرد گرچه نام سکهها همچنان مثل دوره ساسانی دینار و درهم است و ضرابخانههای ساسانی نیز کماکان به کار خود ادامه میدهند.
- روی اولین سکههای اسلامی به خط کوفی – در متن "لا اله الا الله وحده لا شریک له"- و در حاشیه سال و محل ضرب سکه ذکر شده است.
- پشت سکه در متن نوشته است –"الله احد الله الصمد لم¬یلد و لمیولد و لم¬یکن له کفواً احد"- از سوره اخلاص.
و در حاشیه "محمد رسول الله ارسله باالهدی و دین الحق لیظهره علیالدین کله و لوکره المشرکون"- از سوره التوبه آیه 34 – سکههای اموی از لحاظ تنوع بسیار غیر جالب و به جز در مورد سال ضرب و جای ضرابخانه تقریباً یکنواخت میباشد و این وضع تا سال 127 هجری یعنی جلوس مروان دوم ملقب به حمار ادامه مییابد.
دوره عباسی
در این سال است که ایرانیان تحت لوای ابومسلم خراسانی قیام میکنند و به حمایت از خاندان پیغمبر اسلام برخواسته عبدالهح سفاح را نامزد خلافت میکنند و در سال 132 هجری با قتل مروان حمار و به خلافت نشستن عبدالله دوره جدیدی از سکههای اسلامی رایج در ایران آغاز میشود.
- از قیام ایرانیان به یاری خاندان پیغمبر نیز سکههایی به دست آمده که در شهرهای ایران ضرب شده و دارای عبارت شعار سیاسی به این مضمون است «قل لا اسئلکم علیه اجرالاّالمودۀ والقربی» که منقول از قرآن مجید – آیه 23 سوره شوری- و به این معنی است "بگو از شما پاداش برای او به جز حمایت از بستگان نمیخواهم".
- در اولین سکههای عباسی روی سکه نوشته است «لا اله الله وحده لا شریک له» و در پشت سکه «محمد رسول الله» و گاهی «محمد نبی الله».
بعدها علاوه بر ذکر محل و سال ضرب در قسمت obsrsves در حاشیه خارجی سکه این عبارت نیز اضافه شده که باز منقول از قرآن مجید – از سوره الروم آخر آیه 4- است.
«لله الامر من قبل و من بعد یومئذ یفرح المؤمنون بنصرالله» یعنی «گردش امور از قبل و بعد در دست خدا بوده و مؤمنین به نصرت خدا شادند.
» که حاکی از غلبه بنیعباس بر کشورهای اسلامی است.
8- اینک چند سکه جالب از دوره اسلامی
یک – به طوری که میدانیم امام هشتم شیعیان به ولایتعهدی مأمونبن هارونالرشید منصوب شده بودند از آن حضرت از سال 201 هجری سکههایی به جای مانده که تقریباً مانند سایر سکههای اسلامی آن دوره است اما در پشت سکه این عبارت نوشته شده است: -لله-محمد رسولالله - المأمون خلیفۀاله- مما امر به الامیر الرضا ولیعهد المسلمین علیبن موسیبن علیبن ابیطالب ذوالریاستین".
گرچه سال شهادت حضرت را 202 هجری ذکر میکنند در کلکسیون بنده سکههایی به نام ایشان موجود است که در شهرهای ایران در سالهای 203 و 204 هجری ضرب شده و با این Numiamatic Evidence باید به اصلاح تاریخ مبادرت کرد.
دو – حسن صباح و جانشینان او از سال 483 هجری زمان ملکشاه سلجوقی (465- 485 هجری) تا سال 653 هجری بر قلعه الموت و تعدادی از قلاع دیگر در داخل ایران دست یافته و به دعوت ایرانیان به تشییع و مبارزه با خلفا و سلاجقه اشتغال داشتند از این دوره سکهای در کلکسیون بنده موجود است که به نام محمد بن بزرگ امید (532-557 هجری) جانشین دوم حسن میباشد و در کرسی دیلم یعنی خود قلعه الموت در سال 555 هجری ضرب شده و منحصر بفرد است.
- روی این سکه در متن نوشته شده "لا اله الا الله – محمد رسول الله – محمدبن بزرگ امید - و در حاشیه "ضرب هذالدنیر بکرسی الدیلم سنه خمس و خمسین و خمسماه".
- در متن پشت سکه برخلاف سکههای اسلامی رایج نوشته است – "علی ولی الله- المصطفی لدین الله - نزار" اشاره به نزار پسر المستنصر خلیفه فاطمی مصر که به دست برادر خود المستعلی معدوم شده و اسمعیلیه ایران از هواخواهان او بودهاند و در حاشیه "صلوات الله علیه و علی احفاده الاکرمین و ائمه الطاهرین" که تعلق به پیروان حسن صباح را که به ناحق به ملاحده مشهورند به خاندان پیغمبر ثابت میکند و ذکری از خلفای بغداد و پادشاهان سلجوقی در آن نیست.
سه – برای حسن ختام از سکههایی از نیاکان پر ارج خاندان پهلوی یاد کرده به عرایضم پایان میدهم.
به طوری که میدانیم شجره نسبت خاندان جلیل سلطنتی ایران به "باو" از نوادگان کیوس فرزند قباد و برادر انوشیروان عادل میرسد که از سال 45 هجری یعنی 14 سال پس از مرگ یزدگرد سوم به شاهی مازندران رسیده است.
فرزندان او که به "ملوک جبال" مشهورند در سه دوره به شرح ذیل و به مدت 7 قرن یعنی تا سال 750 هجری در حکومت مازندران باقی بودند.
1- کیوسیها از باو 45 هجری تا سرخاب 466 هجری
2- اسپهبدیها از حسامالدوله شهریاربن قارن 466 هجری تا نصیرالدوله شمسالملوک رستم¬بن اردشیر 606 هجری
3- کینخواریها از حسامالدوله اردشیربن کینخوار از 635 هجری تا فخرالدوله حسن¬بن کیخسرو 750 هجری (مدت سلطنت حسامالدوله شهریاربن قارن 37 سال بوده است)
از دو دوره اول سلطنت این خاندان چند سکه در کلکسیون بنده موجود است که از همه مهمتر دینارهایی به نام حسامالدوله شهریاربن قارن مؤسس دوره اسپهبدی است که در "سارویه" ساری فعلی در زمان دو پادشاه سلجوقی یعنی رکنالدین ابوالمظفر برکیارق و غیاثالدین ابو شجاع محمد فرزندان ملکشاه اول در فاصله بین 487 و 503 هجری ضرب شده است.
سخنرانی جناب آقای اعظمی بسیار مورد توجه و تحسین حضار قرار گرفت و روتارین دکتر دولت آبادی از طرف اعضاء کلوپ از ایشان تشکر کردند.
این جلسه در ساعت 45 /14 پایان یافت.
توضیحات سند:
1ـ مهدی کهنیم فرزند یعقوب در سال 1278 ه ش در رشت متولد شد.
نامبرده از بازرگانان یهودی و با نفوذ رژیم پهلوی بود و مدتی هم مدیرعامل شرکت لوازم دفتری و ماشینهای دفتری بود.
کهنیم از اعضای فعال جمعیت فراماسونری لژهای سقراط، امید و مهر و عضو کلوپ روتاری تهران نیز بود.
ر.ک: اسناد ساواک، پروندههای انفرادی
منبع:
کتاب
کلوپ روتاری به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 254