تاریخ سند: 16 مرداد 1347
موضوع: جلسه سخنرانی خانه ایران در برکلی
متن سند:
گزارش خبر
به: ۳۱۵ شماره: 1160 /315
از: آمریکا تاریخ: 16 /5 /47
موضوع: جلسه سخنرانی خانه ایران در برکلی
در تاریخ 27 /4 /47 به مناسبت روزهای ۳۰ تیر و ۱۵ خرداد جلسه سخنرانی در خانه ایران (برکلی) تشکیل گردید این جلسه از ساعت ۱۴۳۰ شروع شد ابتدا ولی سیادت با اعلام برنامه و اسامی سخنگویان جلسه را افتتاح کرد و بعد از وی دکتر حیدر رقابی1 درباه ۳۰ تیر2 سخن گفت هدف گفتههای نامبرده این بود که روز سی تیر یکی از بزرگترین روزهای تاریخ ایران است و این روزی است که ملت ایران به جهانیان ثابت کرد اگر یک ملت به پیروی و راهنمایی یک رهبر ملی و حقیقی بخواهد حقوق از دست رفته خویش را به دست بیاورد. خیلی ساده است ولو اینکه قربانیهای فراوانی بدهد نامبرده گفت هدف اصلی و واقعی از انقلاب ۳۰ تیر از بین بردن حکومت قوام نبود بلکه برانداختن بساط سلطنت بود ولی به واسطه اشتباهات جبهه ملی خیانت یک عده از سران وقت جبهه منجمله بقایی متأسفانه در آن روز ملت به. هدف اصلی مؤثر خود نرسید و اضافه کرد موقعی که مردم در بهارستان جمع شدند و پیروزی کامل را به دست آورده بودند و میخواستند که به پیروزی نهایی برسند بقایی با زبانی مخصوص گفت چون ما به حفظ حکومت مشروطه قسم خوردهایم لذا باید قسم خودمان را نگهداریم و بعد از این سخنرانی بقایی مردم مثل جسد بیروح شدند و بدون نتیجه نهایی و قطعی به خانههای خود برگشتند و از فردای آن روز شعارهای یا مرگ یا مصدق به هم شاه هم مصدق تبدیل شد نامبرده در سخنرانی خود به اینکه سلسله پهلوی چطور و چگونه روی کار آمد اشاره کرد و گفت حتی فامیل رضاخان پهلوی نبود بلکه پهلوی فامیل محمود پهلوی بود و دولت انگلستان او را مجبور کرد که خود را به نام محمود محمودی معرفی نماید و رضاخان به عنوان رضاشاه پهلوی شناخته گردد بعد از یک سری صحبت گفت اگر متوجه شده باشید از روز سی تیر به هیچ وجه در ایران اسمی برده نمیشود زیرا دستگاه از این روز میترسد و میداند که این روز سرمنشأ و سرچشمه انقلاب ملی و ثمربخش خواهد بود لذا سعی میکند اسم این روز را از افکار عامه به خصوص طبقه جوان و مردان مبارز فردا دور دارد و اضافه کرد متأسفانه اغلب فارغالتحصیلهای دبیرستان امروزه درباره این روز تاریخی و انقلاب اصیل و ملی اطلاع کافی ندارند و نمیدانند که اثر این روز در تاریخ معاصر ایران حتی از انقلاب مشروطیت نیز بیشتر است. وظیفه ما است تا بکوشیم و آنها را در اینباره روشن نمائیم زیرا دستگاه به خوبی از اینکه این روز تاریخی باعث واژگون شدن آن خواهد شد اطلاع دارد و برای همین است که بینهایت از این بابت در بیم و هراس است وی افزود شما فقط شکنجهها و فشار دستگاه را برای خود و ملت ایران میبینید در صورتی که او خود دروغ و شکنجه است. شاهنشاه آریامهر شبها در خواب داد میزند و بارها بیدار میشود و از این بابت رنج و عذاب میبرد و شخصی است روح و جسماً مریض او خوب میداند روز تاریخی ۳۰ تیر چه ثمراتی بخشیده و لو اینکه اگر تاکنون به نتیجه قطعی و نهایی خود نرسیده است او میداند بهترین نتیجه و ثمر روز ۳۰ تیر همین حضور شما در این خانه ایران است و میداند همین شما خواهید بود که دستگاه جبر و ستم او را واژگون خواهید کرد گذشته از تشکیل این جلسه و جلسات متعدد نظیر این یکی دیگر از ثمرات روز تاریخی ۳۰ تیر وجود اشخاصی چون شمسآبادی و کلهر میباشد و اینها هستند که خواب را از جسم محمدرضا پهلوی ربوده و در عوض ترس و وحشت را جانشین آن کردهاند.
این بود خلاصه گفتههای رقابی نامبرده چند روز قبل به شمال کالیفرنیا آمده و گویا خیال دارد در دانشگاه برکلی به تدریس مشغول گردد بعد از وی مصطفی چمران ساوهای درباره روز ۱۵ خرداد سخن گفت نامبرده سخنرانی خود را با قرائت یک جمله از قرآن مجید شروع کرد و بعد نیز مرتب از گفتههای حضرت امام حسین برای تأیید سخنان خود مثال میآورد از قسمتهای مهم سخنرانی وی یکی این بود که روز ۱۵ خرداد را در حقیقت روحانیان به این صورت بیرون نیاوردند بلکه شاه از آنجائی که از مخالفت روحانیون میترسید و میدانست که آنها آخرین مبارزان ظاهری و نیرومند در مقابل او هستند لذا میکوشید تا بهانه به دست آورد و آنها را منکوب نماید و اضافه کرد در حقیقت تظاهرات روزهای محرم ساکت و بدون خونریزی طراحی شده بود و سران و کارگردانان این تظاهرات نیز به وسیله خود مأمورین و جاسوسان سازمان امنیت (خبر رسیده بود که یک عده از طرف سازمان امنیت مأمور خواهند شد که در تظاهرات شرکت نمایند و بهانه به دست پلیس بدهند) و به همین واسطه بود که قرار شده بود اگر کسی خواست به جایی حمله کند و شعارهای زننده بدهد که وسیله برای تجاوز پلیس و قوای شاه گردد او را فوراً از خودشان دور کنند و به دست پلیس بسپارند وی اضافه کرد متأسفانه این عده آمدند و نقشه خودشان را عملی کردند تا جائی که ملت از رفتار وحشیانه قوای شاه به ستوه آمد و دیگر خواستند به این دستگاه ظلم و ستم خاتمه دهند و قریب ۵ الی ۹ هزار نفر به شهادت رسیدند نامبرده افزود که شاه نمیدانست عاقبت کار به اینجا خواهد کشید و اختیار از دست او و دستگاهش خارج خواهد شد و مردم دست به قیام و جهاد ملی خواهند زد. نامبرده گفت من به آن عده از دوستان که با دیانت و مذهب مخالفت دارند توصیه مینمایم که مخالفت شما با متدینین و مذهب مثل مخالفت محمدرضا پهلوی نباشد زیرا او با اینکه سران مذهبی ایران را که با دستگاه ظالمانه او مخالف هستند و میکوشند او را سرنگون سازند به این طریق رفتار میکند و آنها را به زندان انداخته و تبعید میکند و در عوض خودش از دعای تبریک عده آخوند خائن و بیسواد برخوردار است و برای فریب ملت و گمراهی عده زیادی هر کجا که بخواهد برود در فرودگاه قبل از پروازش در گوش او دعای سفر میخوانند و در جلوی مرقد مطهر حضرت امام رضا در مقابل دوربینهای تلویزیون و عکاسی خم و راست میشود و با نماز خواندن مثل گربه زاهد به عوامفریبی میپردازد پس شما اگر میخواهید با دین مخالفت کنید با این قسمتهایش مخالفت نمائید و در خاتمه سخنانش به اقدامات آیتالله خمینی و زندان و تبعید او اشاره کرد.
توضیحات سند:
_____
1. مرحوم دکتر حیدر رقابی فرزند احمد متولد ۱۳۱۰ از شعرای معاصر باتخلص «هاله» میباشد. در دوران دانشجویی خود در دانشگاه تهران در زمره مبارزین بود و در حزب ملت ایران عضویت داشت. وی در آمریکا پس از فراغت از تحصیل به تدریس فلسفه در دانشگاه کالیفرنیا پرداخت. نامبرده پس از پیروزی انقلاب اسلامی شدیداً گرایش مذهبی یافت و به عنوان یک عضو هیأت علمی برجسته و باسواد در کمیسیونهای تخصصی ستاد انقلاب فرهنگی عضویت داشت. در ایامی که امام در فرانسه بودند شیفتگی خاصی نسبت به امام یافت و پس از آن نیز کرسی استادی را رها کرد و به ایران آمد. وی نقش مؤثر و ویژهای نیز در برقراری ارتباط رهبران سرخپوستان با امام خمینی ایفا نمود. از جمله آثار وی میتوان به:
١. سایهای بر سیمای امام خمینی
۲ـ سرخپوستان و انقلاب اسلامی
٣ـ فلسفه تاریخ
۴ـ مصدق و موازنه منفی
5ـ فلسفه دنیای سوم
۶ـ شاعر شهر ما و چند کتاب دیگر به زبان آلمانی اشاره کرد.
2. ـ سیام تیر ماه ۱۳۳۱ در دوره نخستوزیری مصدق توطئههای دشمنان هر روز گسترش مییافت. دربار نیز که در رأس توطئه گران داخلی قرار داشت همه کوشش خود را برای کارشکنی علیه مصدق به کار میگرفت. مصدق با مشاهده این توطئهها برای اینکه بتواند بر اوضاع کشور تسلط بیشتری داشته باشد، از شاه خواست وزارت جنگ را به او بسپارد، اما وی به این درخواست مشروع تن در نداد و مصدق استعفا کرد. شاه بلافاصله قوام السلطنه را به نخستوزیری منصوب کرد. با انتشار خبر نخستوزیری قوام، مردم به مخالفت برخاستند و آیتالله کاشانی طی اعلامیهای مخالفت صریح خویش را با قوام اعلام داشت و گفت که اگر قوام ظرف چهل و هشت ساعت کنار نرود، اعلام جهاد خواهد کرد و خود پس از پوشیدن کفن پیشاپیش مردم به میدان خواهد آمد. به دنبال اوجگرفتن مبارزه در روز سیام تیرماه، مردم به خیابانها ریختند. مقاومت مردم، قوام را ناگزیر به استعفا کرد و بار دیگر مصدق به نخستوزیری رسید.
منبع:
کتاب
شهید سرافراز دکتر مصطفی چمران به روایت اسناد ساواک صفحه 138