موضوع : سیدمحمود طالقانی
تاریخ سند: 9 آذر 1351
موضوع : سیدمحمود طالقانی
متن سند:
شماره : 8827 /8 ه 12 چندی قبل ضمن یک صحبت خصوصی بین ابوالفتح شهابی شهردار بافت و نامبرده بالا.سیدمحمود طالقانی اظهار می دارد گویا چند روز قبل مجددا یک نفر به بافت آمده و با یحیی زاده کاشانی تماس گرفته و آنها را ترسانده است چرا اینها دست از سر ما برنمی دارند و برای شماها زحمت درست می کنند و چرا باید افراد مسلمانی را که گاها از من احوالی می پرسند تهدید کنند و اضافه نمود خداوند به این مردم بی پناه رحم کند زیرا هر روز زیر چکمه مأمورین باید پایمال شوند و یک نفر از راه برسد و همه را تهدید کند و به جان و مال مردم بیفتد و کوچکترین خدمتی هم برای کسی انجام ندهد و در پاسخ اظهارات شهردار که اظهار نمود این کارها در روحیه افرادی که به شما ارادت دارند تأثیری ندارد اظهار می نماید منظور وی چند نفر نبوده بلکه می خواهد ترتیبی دهد که مردم مفلوک را به طرف خدا هدایت کند و خندید و گفت غافل از آن که بچه بهایی ها نمی گذارند که ابوالفتح شهابی اظهار می دارد خوشبختانه در بافت بهایی نمی باشد.
طالقانی عنوان می نماید اینها همه دستورات هویدا است مگر خبری نداری چند روزی قبل هم مجددا در تهران چه به سر مسلمانها آورده و آنها را اذیت و هر کدام را به دیاری فرستادند تمام منظورشان این است که پایه اسلام را متزلزل و مردم بیچاره را سرگردان کنند و متوجه شان سازند که بله فلان آیت الله امروز اسم خدا را آورده یادی از پیغمبر و علی کرده است باید رگ آخوندهای باغیرت جوش آید اسلام نباید متزلزل شود.
در پرونده طالقانی بایگانی گردد