تاریخ سند: 5 تیر 1353
موضوع:گفتگوی دوستانه در مدرسه علمیه قائمی
متن سند:
رونوشت گزارش خبر شماره 9488/ه1 ـ5 /4 /1353
منبع7986
موضوع:گفتگوی دوستانه در مدرسه علمیه قائمی
اخیراً چند نفر از اهالی آبادان منجمله حاج عبدالکریم، سید علی محدث شغل روحانی، حسین دهناوی صاحب بنگاه معاملات املاک، محمد رضا موسوی ماجدی، حبیباله مباشری دبیر دبیرستان انصاری و شیخ عبدالرسول قائمی در اتاق اختصاصی خود قائمی دور هم جمع و مشغول صحبت بودند که موضوع حج به میان آمد و حبیباله مباشری به قائمی گفت تلفنی به برهانی (روحانی) درباره ثبتنام درّی رئیس دبیرستان بزرگمهر آبادان در لیست حجاج سال جاری توصیه کنید و با مذاکره تلفنی که قائمی با برهانی انجام داد ابتدا گفت محل نیست ولی بعداً بنا به اصرار قائمی قرار شد که اسم وی را منظور نماید. سپس قائمی گفت سهمیهای که برای آبادان تعیین شده کم است به منصور امینی کارمند شرکت نفت بگوئید که با نمایندگی روزنامه کیهان گفته شود فوراً با تهران تماس گرفته این موضوع را (سهمیه افرادی که میتوانند از آبادان به حج بروند) در روزنامه چاپ کنند. آنگاه حبیباله مباشری اظهار نمود مردم غیرت ندارند زیرا حج نمیرفتند و سر و صدا بلند میشد تا اینکه حاجیها را آزاد میگذاشتند. یکی از حاضرین اظهار داشت امسال مردم کمتر از سال گذشته به مکه میروند و مباشری ضمن تائید اظهارات وی گفت کمکم میخواهند مردم را نگذارند به مکه بروند و در این مورد قائمی گفت سازمان اوقاف در نظر دارد منبریها را نیز زیر نظر خود بگیرد و هر کسی را خواستند منبر برود و همچنین پیشنمازهای مساجد1 نیز تحتنظر اوقاف باشند و یکی دیگر از حاضرین بنام حاج عبدالکریم گفت چند سال پیش هم صورتی از اثاثیه و امام جماعت و خدام مساجد را برداشتند. قائمی گفت آن سال کار به امسال ندارد و اضافه کرد اگر عمرشان کفاف کند. مباشری و سید علی محدث و حاجی عبدالکریم اظهارات قائمی را (عمرشان کفاف کند) را تائید کردند.
نظریه شنبه: بنظر میرسد منظور قائمی از گفتن جمله (اگر عمرشان کفاف کند) شخص اول مملکت بوده است که در لفافه آنرا بیان داشت.
نظریه یکشنبه: با توجه به سابقه قائمی اظهارات فوق از جانب وی بعید بنظر نمیرسد و کماکان از اعمال و رفتار و تماسهای او با سایر روحانیون و افراد متعصب مذهبی مراقبت لازم به عمل میآید نتایج حاصله به موقع به استحضار خواهد رسید.
نظریه سهشنبه: نظریه یکشنبه مورد تائید است.
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تائید است.
اصل در 161123 است در پرونده 53678 بایگانی شود.
توضیحات سند:
1. نقش مساجد در انقلاب اسلامى: سه مرکز عمده در روند انقلاب اسلامى در آگاهى دادن به مردم نقش تعیینکنندهای داشتند؛ این نقش در تعمیق و گسترش آرمانها و شعارهاى انقلاب اسلامى در میان اقشار مختلف مردم آنچنان بود که پیروزى انقلاب را سالها به جلو انداخت و به مردم وحدت و یکپارچگى بخشید.
این سه کانون عبارت بودند از: مسجد، حوزه علمیه و دانشگاه.
مسجد در اسلام، جایگاهى به وسعت یک مکتب جامع و زنده و موقعیتى به پهنه آرمانهاى یک رسالت جهانى و ظرفیتى به فراخى همه بشریّت و مقامى به بلنداى تکبیر و تسبیح خدا دارد و طبق نصوص اسلامى، مساجد خانههاى خدا در زمیناند.
در بینش اسلامى، تفکر و درنگ نمودن در مسجد سودمندتر از آرمیدن در بهشت است؛ مسلمان تا در مسجد است در حال عبادت و پرستش خدا است.
در صدر اسلام حرکتها از مسجد آغاز و سازماندهى مىشد و نیروها از مسجد بسیج مىگردیدند و مشکلات در آن حل و فصل مىشد و ملت مسلمان ایران با الهام از این تفکر بنیادین اسلامى، در جریان انقلاب اسلامى، با حضور فعال در مساجد، مساجد را به حالت پرتحرک و سرنوشتساز دوران صدر اسلام بازگردانید و روحانیت انقلابى در سنگر محراب و منبر به تبیین تفکّر سیاسى اسلامى و نشر اهداف نهضت و افشاگرى در زمینه فجایع رژیم ستمشاهى و آثار شوم سلطه خارجى و توطئههاى استکبار جهانى به ویژه آمریکا و صهیونیسم پرداخت و مساجد در این مقطع به صورت مراکز نیرومند پشتیبان انقلاب و ستاد عملیاتى رهبر انقلاب اسلامى تبدیل شد.
تولد جمهورى اسلامى ایران توسط آراء مردم در مسجد صورت گرفت و مساجد سنگرى شدند در برابر نفوذ منافقین و کفار. در جریان جنگ تحمیلى عراق علیه ایران، مرکز بسیج نیرو و امکانات مردم ایران براى جبهههاى جنگ گردید.
منبع:
کتاب
آیتالله عبدالرسول قائمی به روایت اسناد ساواک صفحه 348