تاریخ سند: 19 آذر 1341
گزارش بیانات آقای فلسفی در مسجد ارک
متن سند:
محترماً معروض میدارد در ساعت 19 روز 19 /9 /41 بعد از اتمام بیانات و وعظ آقای محدثزاده آقای فلسفی به منبر رفت در اینموقع جوانی که فرزند حاج نبیاله تاجر بازار است از طرف جوانان بازرگان یک جلد قرآن مجید طلاکوب به آقای فلسفی داد و سپس مقالهای پشت میکروفن قرائت نمود که مضمونش به شرح زیر است: مردان مجاهد و مبارز همیشه و همه وقت حافظ قانون و دین و حقوق ملتاند در این حادثه اخیر جامعه و روحانیت با نیروی ملت مسلمان ثابت نمود که اسلام زنده است با اینهمه گرفتاری و خفقان عمومی علماء و روحانیون به کمک برادران خود شتافته و با اتحاد و یگانگی توانستند خواسته ملت را عملی سازند در این بین جناب آقای فلسفی مرد مبارز و غیور نهایت کوشش و فداکاری را نمود و مردم را به حقایق زندگی آشنا کرد و فکر مردم را باز نمود و مردم آماده و مهیا شدند.
کلیه طبقات مخصوصاً جوانان آزاده خدمات ایشان را میستایند و قول میدهند که همیشه پشتیبان و حامی علماء و مردان مبارز خواهند بود و اضافه نمود که جوانان بازرگان این جنبش و نهضت مقدس ملی را به مردم تهنیت میگویند و امیدوارند که با کمک هم برای گرفتن حقوق ملت نائل شوند و از مردم خواست که همیشه متحد و متفق باشند بعد از اتمام مقاله وی آقای فلسفی پس از تلاوت و تفسیر آیهای از قرآن مجید و ذکر مقدمه مختصر اظهار نمود امشب شب فرخنده و مبارکی است و این مجلس هم از هر نظر محترم است اوّل از نظر مولود حضرت علی (ع) دوّم از نظر موفقیت و کامیابی مردم در جریان اخیر، سوّم از نظر سپاسگزاری و تشکر از مسلمانان و آنهایی که به هر نحوی در حادثه اخیر زحمت کشیدند.
بعد اضافه کرد میخواهم عرایضم را در این قسمت بیان کنم اوّل در مورد حضرت علی علیهالسلام، دوّم در مورد سفر خود به قم و حادثه اخیر دولت.
سوّم تشکر و سپاسگزاری از آقایان.
در مورد حضرت علی (ع) اظهار نمود آقایان حضرت علی شجاع و آزاده بود و همیشه به مردم مسلمان میفرمود که آزاد زندگی کنید و بنده و برده دیگران نباشید و نگذارید دیگران آزادی را از شما بگیرند و شما را در زنجیر اسارت نگهدارند بعد گفت شخص آزاد و مبارز همیشه آزاد است چه در سلولهای تاریک زندان و زیر شکنجه و چه زیر شلاق باشد، تنها جسم او اسیر شده است ولی روح بزرگوار او آزاد است بعد گفت در مورد شجاعت حضرت علی من حرفی از جنگهای آن حضرت از قبیل اُحد، خندق، خیبر نمیزنم تنها یادآور میشوم که وقتی شهر مکه در دست کفار بود و همه وسایل از جمله سرباز، اسلحه و شمشیر و سایر تدارکات جنگی مهیا داشتند و شهر مدینه در دست مسلمین، در این وقت از طرف خداوند فرمان آمد که باید با بتپرستی؛ پیغمبر مبارزه نماید و یک آیهای نازل شد که میبایستی آن را در مکه بین کفار بخوانند در این موقع پیغمبر ابوبکر را مأمور این کار کرد ولی از طرف خداوند وحی شد که یک مرد مبارز و دلیر باید این کار را انجام دهد که بالاخره حضرت علی یکه و تنها در بتخانه کفار حاضر شد و آنها را جمع کرد و با صدای بلند و خشن فرمود که مرگ بر شما بتپرستان مرگ بر بتهای شما.
و مردم همه به هم نگاه کردند و طوری وحشت کرده بودند که صدای کسی در نیامد پس این شجاعت بود که علی در مقابل هزاران نفر یکه و تنها بر معتقدات آنان توهینی نمود و نترسید.
و بعد رو به مردم کرد و گفت جوانان و تحصیلکردهها همه میدانید که گالیله1مرد دانشمند و فیزیکدان غرب است و شخصیت بارزی است وقتی که گفت زمین متحرک است و میگردد کشیشها با عقیده او مخالفت نموده و او را کافر معرفی کردند و گفتند یا باید توبه کنی و یا اینکه سرت را از تن جدا خواهیم کرد که بالاخره آقای گالیله با عجز و التماس و توبه تسلیم شد و برای حفظ جان خود از آنها عذرخواهی نمود ولی این حضرت علی بود که در مقابل هزاران نفر کافر میفرمود خدا یکی است و این بتها باید سوزانیده شوند همچنین در مورد شجاعت حضرت علی مفصلاً صحبت نمود.
بعد گفت آقایان من در جریان اخیر خیلی خسته شده بودم و تصمیم گرفتم که به قم بروم و رفتم و تا دو روز هم کسی از رفتن من خبر نداشت ولی روز سوّم به محض اطلاع از رفتن من به قم، تمامی آقایان علماء، طلاب، و تعدادخیلی زیاد از مردم قم به دیدن من آمدند تا بالاخره قرار شد که در آنجا به منبر بروم و من نمیدانم چطوری از محبتی که آقایان در قم نسبت به من ابراز داشتند قدردانی و تشکر نمایم.
بعد در قم با آقایان علماء ملاقات کردیم و ایشان هم از لغو تصویبنامه اخیر دولت خرسند بودند ولی به من چند نکته جزئی درباره تصویبنامه را یادآوری کردند که باید به دولت تذکر بدهم و در این مورد هم در قم اعلامیهای منتشر شده است و امّا آقایان علماء گفتند که آقای نخستوزیر دیروز در جلسه مربوط به سپاه دانش اظهار نمودهاند که هر وقت دولت بخواهد دست به اصلاحاتی بزند مواجه با اعمال مخالفین میشود و گویا نظر ایشان درباره مخالفین آقایان علماء و روحانیون است ولی من از طرف آقایان علماء و روحانیون صراحتاً میگویم که علماء علاوه بر اینکه مخالف اصلاحات دولت نیست بلکه حامی و پشتیبان اصلاحات در مملکت است آیا علماء و روحانیون و مردم با دولتی که کارخانه ذوب آهن بیاورد و اقتصاد مملکت را تأمین نماید همچنین کارخانه شیمیایی و داروسازی بیاورد و هزاران کارخانههای دیگر از جمله ماشینسازی و تراکتورسازی بیاورد و یا اینکه کشاورزی ایران را مکانیزه نماید و زندگانی دهقانان فقیر و گرسنه را تـأمین نماید و وضع اقتصادی و سیاسی مملکت را بهبودی بخشد و ملت را از قید اسارت بیگانگان آزاد کند مگر علماء مخالف این اصلاح دولت هستند ولی عملاً دیدهایم دولتهای خائن میآیند و دم از اصلاحات میزنند و کاری از پیش نمیبرند و اینست نتیجه اصلاحات آقایان که در مملکت کارخانههای شرابسازی روز بهروز زیاد میشود، مردم و جوانان هروئینی میشوند، دختران و ناموس مردم را از دستشان میگیرند، دزدی و غارت و چپاول اموال مردم به نهایت درجه رسیده، فحشاء و بادهگساری همه جا را گرفته و تعداد قمارخانهها2 و اماکن فساد خیلی زیاد شده و اینست اصلاحاتی که انجام میگیرد بنابراین اسلام همیشه طرفدار اصلاحات واقعی بوده و ما هم میخواهیم در مراکز استانها و دانشگاههای مختلف و دبیرستان و دبستان تأسیس شود.
خیابانهای مختلف و جادهها آسفالت شوند.
سدهای مختلف روی رودخانهها ساخته شود.
برای بیماران مریضخانه و بیمارستان در شهرستانها و دهات بزرگ ساخته شود.
به وضع بهداشت عمومی، وضع فلاکتبار 15 میلیون نفر رسیدگی شود.
سپس اضافه کرد که آقایان روحانیون در قم به بنده گفتند که شنیده میشود در روزنامهها مقالاتی بر علیه جامعه روحانیت و اسلام و قوانین اسلام نوشته میشود، باری من باز هم میگویم مردم بدانید که مطبوعات و روزنامهها در خفقان عمومی هستند و کسی جرأت نمیکند چیزی را بنویسد تا آن روز من که در این جریانات دولت وارد هستم به این حد پی نبرده بودم که چقدر روزنامهها و عقاید ملت ایران در سانسور و کنترل شدید قرار گرفتهاند باری هر روز مینویسند که فلان رقاصه و خواننده به کجا رفت و از کجا آمد یا فلانی به کنار دریا رفت و یا هزاران نوع از این چرندیات که خودتان بهتر میدانید ولی ملاحظه نمودید در حادثه اخیر حتی یک کلمه هم درباره این همه اراده ملت مسلمان و تجمع مسجد سید عزیزاله و اجتماع چند شبه مردم در مسجد ارک در روزنامهها نوشته نگردید حتی آن روز من در مسجد سید عزیزاله گفتم اگر آقایان حق دارید بنویسید که چند نفر بازاری صبح بعد از خوردن کله و پاچه جلو مسجد سید عزیزاله آمدند و چپق میکشیدند ولی باز هم ملاحظه کردید که کلمهای درج نگردید و تا این حد با ملت مخالفت میکنند و دشمن ملت هستند و این مقالاتی را هم که در بعضی از روزنامهها نوشته میشود صددرصد بدانید کار دولت و حیله هیئت حاکمه است که با این وضع میخواهد به قوانین اسلام تعرض نماید و ما این قضیه را به گردن دولت میگذاریم و فوراً و جداً خواستاریم که از این وضع جلوگیری شود و اگر چنانکه بنا به قول دولت در این مملکت آزادی هست و روزنامهها آزادند پس باید مقالات ملت و روحانیون را هم بنویسند و من شخصاً حاضرم مقالاتی بنویسم و میدانید که این همه مقالات بیهوده همهشان مفتی چاپ میشوند ولی ما حاضریم که پول بدهیم و لااقل در مقابل 2 مقاله دولت یک مقاله بنویسیم و مسلم است که این یک مقاله ما با 100 مقاله آنها برابری خواهد کرد و آنها را رسوا خواهد نمود.
و اما دولتی که ادعا میکند در مملکت آزادی و دموکراسی هست من میگویم مردم کدام آزادی و کدام دموکراسی.
همه میدانید مجلس شورای ملی و سنا که تنها مکان مورد اطمینان ملت است در خواب عمیق فرو رفته کبوترها در آن تخم گذاشته و موشها بچه میزایند.
گرد و خاک همه جای مجلس را پوشانیده و کرسیها پوسیدهاند.
با این وضع میخواهند چند صباحی بیشتر حکومت کنند بهتر میدانید که نفسها در سینهها حبس شده و همه به هم ظنین و بدبین شدهاند فقر و فلاکت و بدبختی همه جا را گرفته قانون اساسی لگدمال شده، مردم آزاد نیستند و آزادی ندارند همه میدانید که یک حزب بزرگ و نیرومند بدبین به نام بهائی اسلام را تهدید مینماید میدانید آنها برای خود تلویزیون دارند و سایر امکانات در دسترس آنهاست و میخواهند اسلام را بکوبند و دیدید که در جریان گذشته اعلامیه یک نفر آیتاله و پیشوای دینی را با هزار مصیبت و قاچاق به دست مردم میرسانیدند باری این است مفهوم آزادی و دموکراسی که پدران ما با نثار خون خود آن را به دست آورده بودند پس ای مردم مسلمان نخوابید کمی هم به فکر خودتان باشید و ببینید چطور زنجیرهای اسارت به گردنتان حلقه زدهاند چگونه ملت نماینده ندارد تا از درد و گرفتاری مردم آگاه باشد و جلوی این تصویبنامههای قلابی را بگیرد من میگویم که میتوانم با دلیل و استدلال این تصویبنامهها را کلاً باطل و بیارزش نمایم پس دست به دست هم بدهید و نگذارید که قانون اساسی بیش از این پایمال شده و این چنین به اسلام و قوانین اسلامی توهین شود بنابراین بروید و فوری و جداً خواستار انتخابات آزاد و ملی باشید و نگذارید دست خارجی در کار مملکت شما مداخله نماید و سرنوشت شما را به دست بگیرد با نمایندگان حقیقی ملت و اشخاصی که مورد اطمینان شماست و مسلمان است تماس بگیرید و کتباً از آنها قولنامه بگیرید که از قانون اسلام و شما ملت مسلمان طرفداری نموده و از حقوقتان دفاع نمایند و آن وقت دستهجمعی از آخوند گرفته تا کارگر و بازاری هم به آن اشخاص رأی بدهید.
مردم خودتان از دین خود نگهداری کنید آزاد باشید و آزاد زندگی کنید باری چه شیرین است زندگی آزاد.
در خاتمه اظهار داشت من در موقع آمدن به مسجد دیدم همه جا چراغانی شده و همچنین سبدهای گل از طرف طبقات مختلف مردم اینجا آوردهاند باری من نمیدانم به چه زبانی از شما سپاسگزاری نمایم ولی من به شما تبریک میگویم زیرا واقعاًٌ اکنون میفهمم که هنوز هم غرور ملی در شما هست و جنبش اخیر شما و نهضت مقدّستان این موضوع را ثابت مینماید پس بدانید که در اثر جنبش و اجتماع میتوانید به هدفهای مقدس خود برسید و بدانید که همیشه روحانیون و علماء حامی و پشتیبان شما هستند در خاتمه اعلامیههای پیوست در بین مردم توزیع شد و آقای فلسفی پس از دعا در ساعت 4 /1 20 منبر را ترک گفت و مجلس ساعت 2 /1 8 پایان یافت و مردم با ختم صلواتهای بلند پیدرپی مسجد را ترک گفتند.
تعداد جمعیت در حدود 5 هزار نفر میشد که تعداد زیادی از بازاریان، دانشآموزان و دانشجویان و علماء و وعاظ و طلاب در مسجد حضور داشتند.
ا ا مختار سعیدی ادر گزارش روزانه درج گردید.
22 /9 /41
توضیحات سند:
1ـ گالیله galile ریاضیدان و فیزیکدان ایتالیایی (ولادت پیزا 1564- فوت 1642 م) او در فلورانس به تحصیل پرداخت و علوم پزشکی و ریاضیات را بیاموخت و سپس به نجوم مشغول شد و در این علم شهرت یافت.
یکی از اولین دوربینها را او اختراع کرد و به وسیلۀ آن معلوم ساخت که کرۀ ماه دارای کوههای متعدد است و همچنین کهکشان از ستارگان کوچک تشکیل شده و نیز به جز ستارگانی که با چشم میبینیم ستارگان بیشمار در آسمان وجود دارد و نیز چهار ماه (قمر) از اقمار مشتری و لکههای خورشید را، که متحرکند کشف کرد.
گالیله تحتتأثیر فرضیههای ذیمقراطیس معتقد شد که هرگونه تغییر در عالم ناشی از حرکت جزیی اتم است.
وی عقاید خود را با استدلالات ریاضی و محاسبه ثابت کرد که عالم و کاینات مبتنی بر ریاضی میباشد.
طولی نکشید که مطالعات گالیله بر مطالعات کپلر اضافه گشت و این عقیده پیدا شد که فرضیۀ قدیم مبتنی بر مرکزیت زمین نسبت به جهان مادی صحیح نیست و آفتاب مرکز منظومۀ شمسی است.
گالیله در سال 1632 م.
راجع به عقاید بطلمیوس و کپرنیک در باب حرکات منظومۀ شمسی کتاب نوشت.
سال بعد پاپ او را به رم خواست و اظهار عقیدۀ او را دربارۀ حرکت زمین دور آفتاب، کفر شمرد و مجبورش کرد که به زانو درآید و از آن عقیده استغفار کند.
معروفست که چون گالیله استغفار کرد و از جا برخاست و بیرون رفت، دیدند که با انگشت روی زمین نوشته است: «با این همه زمین حرکت میکند.
» (فرهنگ معین، دکتر محمد معین، جلد 6، صفحه 166، انتشارات امیر کبیر سال 1371)
2ـ قمار: با این که دین اسلام به شدت قمار را نهی میکند، شاید بتوان آن را یکی از رایجترین سرگرمیهای خانوادههای مرفه و اشرافی دانست که پول و وقت زیادی برای تلف کردن دارند.
اگر قمار را یک سرگرمی برای یک خانوادۀ اشرافی در نظر بگیریم، شاید بتوان از گناه آن گذشت و از اثرات آن چشمپوشی کرد، لیکن اگر این کار به صورت یک کار و عادت روزانه و با مبالغ هنگفت برد و باخت درآمد، به یک مشکل اجتماعی تبدیل خواهد شد که دیگر نمیتوان آن را نادیده گرفت.
قمار، یکی از سرگرمیهای معمول خاندان پهلوی به شمار میرفت.
برای علاقۀ شدید این خاندان به قمار، دلایل متعددی میتوان برشمرد: میل و طمع بسیار به پول، احتمال برد مبالغ بالا و دارا بودن ثروت بسیار زیاد.
اشرف پهلوی علاقۀ بسیار شدیدی به قمار داشت و حتی «به هنگامی که نمایندگی رژیم شاه در کمیسیون حقوق بشر در سازمان ملل متحد را دارا بود، هر بار که برای شرکت در این کمیسیون عازم نیویورک میشد، سر راه خود در جنوب فرانسه هم توقف میکرد تا ابتدا همراه معشوق جدیدش در کازینوها به قمارهای چند میلیون پوندی بپردازد» که البته بیشتر اوقات نیز میباخت؛ تا حدی که یک بار اسدالله علم مجبور شده بود شخصاً سی هزار دلار بابت قروض قماربازی او بپردازد.
در موردی نیز اشرف مبلغ یک و نیم میلیون تومان معادل پول ایران به بازرگانی مکزیکی در کازینوی «کان» باخته بود.
همچنین در یک نمونۀ دیگر، او به دنبال باخت در قمار در مهمانخانۀ مونت کارلو مجبور شده بود تمام جواهراتش را گرو بگذارد.
یا در 15 فروردین 1336 در یکی از قمارخانههای پاریس، در حدود 350 هزار ریال باخته بود.
او دربارۀ دوران اخراج خود از ایران به امر مصدق و توجه به قمار مینویسد: «در همین اوقات –تبعید در پاریس- بسیاری از شبهای خود را در کازینوها میگذراندم ...
پولی که داشتم سریعاً از دست رفت و ضربۀ وارده از این راه کافی بود که مرا برای مدت نسبتاً درازی از میزهای قمارخانه دور نگه دارد.
»
اسناد و مدارک متعددی دربارۀ قماربازی اشرف در هتل قدیم رامسر، کاخ اختصاصی اشرف در تهران، مهمانخانۀ مونت کارلو در فرانسه، کازینوهای مجلل آمریکایی و ...
وجود دارد.
خود محمدرضا بیشتر در جلسات قمار داخل خانواده شرکت میجست و زنان معرفی شده را به بهانۀ قمار به شبنشینی دعوت میکرد و ملکه مادر با آن پیری به قمار بیش از همه علاقه داشت.
سایر اعضای خانواده نیز سوابق فراوانی در برد و باخت داشتند.
یکی از مطبوعات پاریس با اشاره به باخت مبالغ گزاف در قمارخانۀ مونت کارلو توسط ملکۀ سابق ایران، ثریا، که اکثر اوقات خود را آنجا میگذراند، نوشته است: «در حالی که مردم ایران دارای زندگی رقتباری هستند ملکۀ سابق ایران مبالغ متنابهی دور میریزد و این وجوه فقط از سوی شاهنشاه و دولت ایران به عنوان حقالسکوت برای والاحضرت ثریا فرستاده میشود.
»
خاندان پهلوی، قمار را در سطح جامعۀ ایران گسترش داد که البته توجه چندانی به آثار مخرب و ویرانگر آن نداشتند.
افراد این خاندان در بسیاری از شهرهای ایران و حتی چند شهر اروپایی اقدام به تأسیس و دایر کردن قمارخانه، کازینو و مؤسسات بختآزمایی کردند.
شاه به تحریک اسدالله علم دستور داد چند کازینوی قمار و تفریحگاه در ایران ساخته شود و بهانۀ آن نیز جلب شیوخ ثروتمند خلیجفارس بود.
علم در خاطرات خود به نقل از هویدا مینویسد: «فساد در سطح بالای مملکت به قدری شیوع دارد که حتی از حریم شرم و حیا هم فراتر رفته است و در این مورد مثال میآورد که هماکنون در کنار دریای خزر سه کازینو به مقیاس وسیعی مشغول به کار است که یکی به خواهر شاه و دیگری به برادرش و سومی به بنیاد پهلوی تعلق دارد.
»
در دنیایی که فرهنگ و صنعت برای یافتن جایگاه برتر در سطح بینالمللی حرف اول را در روابط بین کشورها میزد و سران و مردم کشورهای جهان تلاش بیوقفهای را برای پیشرفت اجتماعی، صنعتی و اقتصادی آغاز کرده بودند، در ایران، سران مملکت به فکر خوشگذرانی و مجالس شبنشینی و پر کردن جیب خود، حتی از طریق گسترش قمارخانه و کازینو به صورت مستقیم یا تحت عناوین فریبندهای همچون مؤسسات، انجمنها و بنیادهای خیریه بودند.
همانطور که اشاره شد، یکی از این مؤسسات، بنیاد پهلوی بود که علاوه بر سلطۀ اقتصادی و مالی انگلوار بر تمام شاخههای اقتصادی جامعه، اقدام به تأسیس و ادارۀ چند کازینو و قمارخانه از جمله کازینوی آبعلی، کازینوی رامسر و غیره نموده بود.
با اوجگیری مبارزات مردم، شاه برای نقد کردن دارایی خویش و انتقال بدون دردسر آن به خارج، هتلها و قمارخانههای بنیاد پهلوی و قمارخانۀ کیش را به مبلغ پنج میلیون تومان فروخت.
توجه شخص اول مملکت و وابستگان نزدیک او به قمار، سران و صاحبمنصبان عالی رتبۀ کشوری، دولتی و نظامی را نیز از این بیماری بینصیب نکرده بود.
گزارشهای متعددی از سوی ساواک و فردوست برای شاه از جلسات قمار بزرگ وزرا و رؤسای ارتش و صاحبمنصبان دیگر تهیه شده است.
در گزارشی که فردوست برای شاه تهیه کرده، به نام اشخاصی چون زاهدی وزیر کشور؛ پرتو وزیر دادگستری؛ گلسرخی وزیر منابع طبیعی؛ سپهبد خسروانی رئیس سازمان تربیت بدنی؛ وهابزاده تاجر؛ آهنچیان تاجر؛ علی ایزدی رئیس دفتر اشرف؛ ذوالفقاری آجودان کشوری شاه؛ معصومی معاون وزارت کشاورزی؛ حدادزاده تاجر؛ القانیان، خلیلی مدیر کل وزارت منابع طبیعی، ارتشبد اویسی، امیر متقی مدیر کل وزارت دربار شاهنشاهی؛ انصاری وزیر اقتصاد؛ روحانی وزیر آب و برق؛ امیر ابراهیمی سناتور؛ خواجه نوری تاجر؛ حیدرعلی ارفع، حیدری مدیر کل هواپیمایی کشوری؛ قامس طاهباز، اسکندر ارجمند، هراتی و مهدی شیبانی استاندار مازندران اشاره شده است.
توجه به مبالغ میلیونی برد و باختهای آنان، مسائل بسیاری را نمایان میکند.
همچنین در گزارشی که ساواک تهیه کرده، علاوه بر بسیاری از اسامی پیشگفته، افراد دیگری چون سپهبد مبصر، سپهبد شفقت، فریدون سودآور، علی عبده و تقی علویکیا نیز به چشم میخورد.
باید توجه داشت که تمام افرادی که نامشان در گزارشهای پیش ذکر شده است، دارای مناصب و مقامهای بالای کشوری بودند و مسؤولیت ادارۀ بخشی از کارهای کشور به آنها سپرده شده بود؛ ولی در حالی که فقر، عقبماندگی، فساد اجتماعی و اداری، بیسوادی، سوءتغدیه، وابستگی غذایی، صنعتی و فرهنگی و ...
تمام جامعۀ ایران را فراگرفته بود؛ مسؤولین مملکتی با استفاده از سوءاستفادهها و رانتهای اقتصادی و عایدات فروش نفت و غارت سایر منابع طبیعی و به قیمت بدبختی و فلاکت عامۀ مردم و عقبماندگی ایران در تمام جنبههای سیاسی، اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی و ...
فارغالبال و بدون کوچکترین احساس گناه و عذاب وجدان، با خاطری باز و آسوده به خوشگذرانی و قمار با مبالغ چند میلیون تومانی میپرداختند.
(مفاسد خاندان پهلوی، دکتر شهلا بختیاری، صفحه 106 تا 109، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، سال 1384)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 74