صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

از روضه خوانی نبایستی ممانعت شود منتها مجالس روضه باید در مساجد و تکایا منعقد و با یک صورت آبرومندی از طرف اهالی اقدام نمایند.

تاریخ سند: 23 اسفند 1314


از روضه خوانی نبایستی ممانعت شود منتها مجالس روضه باید در مساجد و تکایا منعقد و با یک صورت آبرومندی از طرف اهالی اقدام نمایند.


متن سند:

13141223
ارکان حرب کل قشون
نمره 7364
نمره قبل –
مورخه-
ضمیمه-
تاریخ 23 /12 /14
عباسی
فرمانده هنگ
عطف به نمره ۱۹۶۲-20 /12 /14 حسب الامر مبارک مقرر است: از روضه خوانی نبایستی ممانعت شود منتها مجالس روضه باید در مساجد و تکایا منعقد و با یک صورت آبرومندی از طرف اهالی اقدام نمایند. مثلا برای نشستن مستمعین صندلی و نیمکت تهیه نموده و بوسیله محدثین فاضل و متخصص، روضه خوانی کنند؛ ولی سینه زنی و دسته سازیهای سابق که مخالف با شئون عزاداری می‌باشد به کلی ممنوع است.1
سرلشگر ضرغامی
رمز شود

توضیحات سند:

١-شاید بعضی‌ها چنین بیندیشند که رضاخان از کودتای ۱۲۹۹ ش تا سقوط و تبعید از ایران فردی متظاهر بمخالفت با دین بوده و همیشه با دین و شعایر دینی مخالفت می‌ورزیده است. بلکه او در ابتدای به قدرت رسیدن اتفاقا خود را فردی متدین و معتقد به دین و شعایر آن نشان می‌داده است. به طوری که حتی در عزاداریها پابرهنه، دستجات سینه زنی راه می‌انداخت و خود از میهمانان و شرکت کننده‌ها پذیرایی می‌کرد او مانند یک هنرپیشه حرفه‌ای آن چنان در این قبیل امور خود را معرفی کرده بود که حتی بعضی از مراجع حوزه علمیه نجف بر اثر این قبیل تظاهرات تصور می‌نمودند که فعلا او تنها پادشاه کشور شیعه است و باید او را تقویت کرد. لذا پس از جلوس او به تخت سلطنت به او تبریک گفتند. ولی بعدها همانها دیدند که او چقدر با دین و علما عناد دارد؛ لذا شروع به مخالفت با اقداماتش کردند. در این باره عبدالله مستوفی خاطره جالبی را تعریف کرده، می‌گوید: «در محرم سال ۱۳۴۱ قمری که با اواسط پاییز سال ۱۳۰۰ شمسی تصادف کرد از اوایل دهه اول در قزاقخانه چادر بسیار بزرگی برپا، [کرده] روضه خوانی مجللی راه انداختند... سردار سپه و افسران قشون مانند صاحب مجلس از واردین پذیرایی می‌کردند. کار بی‌سابقه، شاه[احمد شاه قاجار] هم به این تعزیه داری قزاقخانه تشریف فرما شد. و از این غریب‌تر و بی‌سابقه‌تر، وزیر جنگ و کلیه افسران هم به راه افتاده، دسته آنها هم در بازار و تکیه‌ها با سایر دسته‌ها همراه بود... من تا این تاریخ عزاداری شام غریبان را هیچ ندیده بودم، در این سال بر حسب تصادف، شب ۱۱ محرم به مسجد شیخ عبدالحسین رفتم. دسته‌جات مختلفه محلات با شمعهای گچی که در دست داشتند هر یک آمده، نوحه شام غریبان خود را خوانده و می‌رفتند یک مرتبه متوجه شدم که دسته‌ای که افراد آن لباس خاکی قزاقی بر تن دارند وارد تکیه شدند: ابتدا تصور کردم دسته قزاق است، همین که جلوتر آمدم دیدم سردار سپه در پیش و عده‌ای پنجاه، شصت نفری از افسران قزاقخانه هستند که در آن میان آقای سرلشگر...، آقایان با بازوبندهای مشکی و سر برهنه و یک شمع گچی دست گرفته نوحه: «گلمیشخ ‌ای شیعه لر... [نوحه ترکی است، یعنی آمده‌ایم‌ ای شیعیان...] را افتان و خیزان خوانده و از مجلس خارج شدند. وزیر جنگ و ستاد ارتش و شام غریبان؟! و خواندن نوحه «گلمیشخ ‌ای شیعه لر؟» آن هم با سر و بعضی با پای برهنه؟! باورکردنی نیست. مع هذا من خود شاهد و ناظر این مجلس بوده و تمام افسران شاهد منند. این اقدامات وجاهت زیادی پیدا کرده، به قدری که سردار سپه را در نظر عامه و آخوندها محبوب کرد... در سال‌های بعد هم که سردار سپه این کارها را موقوف کرد...» (شرح زندگانی من، عبدالله مستوفی، صفحات ۴۶۱ و ۴۶۲)
آری کسی که آنچنان خود را عزادار نشان داد و با پای برهنه و شمع در دست، سینه زنی می‌کرد، پس از استحکام حکومتش، آن را موقوف کرده، دستور جلوگیری از سینه زنی و عزاداری را می‌دهد و مخالفین این دستور را سرکوب و گرفتار می‌نماید...

منبع:

کتاب تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد صفحه 316

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.