تاریخ سند: 16 آذر 1357
موضوع: تحریکات رضا معتقدى فرزند محمدعلى
متن سند:
سند شماره (482)
به: 311 تاریخ گزارش: 16 /9 /57
از: 2ه 1 شماره گزارش: 4694 /2ه 1
موضوع: تحریکات رضا معتقدى فرزند محمدعلى
نامبرده بالا مدیر فروشگاه بزرگ شهرستان سارى بوده و یکى از عناصر قدیمى و فعال حزب منحله توده مىباشد صبح روز 14 /9 /57 به مغازه فردى به نام یوسفزاده که مغازه تعمیر ماشین تایپ و فتوکپى دارد رفته و از وى مىخواهد که به عنوان همبستگى و همدردى با مردم مغازه خود را ببندد و یوسفزاده از بستن مغازه خوددارى و در نتیجه این دو نفر با یکدیگر مشاجره لفظى پیدا مىکنند.
نظریه شنبه: خبر صحت دارد و رضا معتقدى یکى از عناصر سابقهدار و منحرف شهرستان سارى مىباشد.
نظریه جمعه: ضمن تائید نظریه شنبه رضا معتقدى از عناصر سابقهدار وابسته به حزب منحله توده بوده و در این موقع که حزب توده از احساسات مذهبى مردم به نفع خود بهرهبردارى مىنمایند. مشارالیه نیز با توجه به افکار و عقاید کمونیستى خود ظاهرا به فعالیتهاى خود چهره مذهبى مىدهد و با مراجعه به مغازه افراد آنان را وادار به بستن مغازهها مىنماید. شوهر خواهر یادشده به نام جهانگیر محسنىافشار1 یکى از متعصبین مذهبى افراطى شهرستان بابل مىباشد که چندى قبل به همین اتهام دستگیر و مدتى در بازداشت بود. یادشدگان از دوستان و عناصر مرتبط با دکتر طبرىپور بوده که وى نیز از عناصر افراطى مذهبى است و گرداننده صندوق قرضالحسنه مىباشد. اعمال و رفتار افراد فوق تحت مراقبت مىباشد.%
نظریه 2 ه باتوجه به این که اخیراً جمعه رأسا موجب درگیرى با رئیس شهربانى استان را فراهم کرده و این که رضا معتقدى احضار و در حضور چهارشنبه و جمعه با او مصاحبه شده است و همچنین یوسفزاده نیز احضار و این که موضوع برخورد خود را با معتقدى نوشته است و جمعه کرارا ارتباط نزدیک معتقدى را با رئیس شهربانى همه جا متذکر مىشده است در صورتى که نسبت آنان بسیار است لذا تنظیم این گزارش تردید بسیار فراوان دارد. ضمناً منبع مذکور وسیله جمعه اداره مىشود.
فیش به نام فوق بررسى و ارائه [شود] قاسمپى 5 /10[ /57]
توضیحات سند:
1. جهانگیر محسنىافشار فرزند رحمتاله در سال 1303 در بابل به دنیا آمد. براساس سند بیوگرافیک ساواک بابل مورخ 9 /9 /57، «نامبرده از افراد متعصب مذهبى و از طرفداران سرسخت خمینى بود و تحریک کننده اصلى فعالیتهاى مذهبى در بابل سابقا یکى از اعضاى جبهه ملى ایران بود وى به چوب فروشى اشتغال داشت یاد شده در برخى از وقایع و تظاهرات بابل در سال 56 و 57 با ایادیش در قریه هفتتن چوبهاى دستى جهت مبارزه و تخریب تهیه و در داخل کیسههاى گونى ریخته و به شهر آورده و در مسجد جامع بین ایادیش پخش و توزیع کرد که اکثر تخریبها و آتشسوزىها با طراحىهاى یاد شده و اعضاى هیأتى به اسامى دکتر طبرىپور، محمدهادى یزدانى، مهدى مجیدى داماد نامبرده، شیخ محمدجواد حجتى و عده دیگر از متعصبین و بازاریان در شهرستان بابل انجام شد. سیستم کار اقدامات خلاف یاد شده این بود که به محض دستگیرى یکى از روحانیون که در مسیر فکرى آنان است سریعاً وسیله عوامل بازارى اقداماتى در جهت تعطیل بازار و صدور اعلامیه نموده و عدهاى را به عنوان وساطت تحریک و به عناوین مختلف از جمله خواسته جامعه روحانیت به دستگاهها گسیل که در زمینه آزادى آنان اهتمام و مجاهدت نمایند و متعاقب آن با انتشار مطالب کذب و عارى از حقیقت و در انظار، دستگاههاى دولتى را متهم به ایجاد آتشسوزى و تخریب مىنمایند. یاد شده و دیگر اعضاى طراح و گرداننده آشوبها براى جمعآورى و تشکیل دادن اجتماعات که در سطح مازندران مدت سه سال است یعنى از سال 55 تا 57 مبادرت به تأسیس صندوق قرضالحسنه نموده و از این راه کمکهاى طویلالمدت به نیازمندان ضمن وجیههالمله قرار دادن خود از این مجرا براى خود یاران و ایادى زیادى تدارک دیدهاند و در موقع لزوم از کلیه آنان به عنوان خدمت به اسلام و مبارزه با دشمنان دین در آشوبها و آتشسوزىها و تخریب استفاده مىنمایند و اخیراً بعد از آزادى از زندان، نامبرده به مغازهداران مراجعه و آنان را وادار به بستن مغازههاى خود نموده و ایادى خود را در سطح شهر پخش که موضوع را به دیگر کسبه که پس از چند روز مغازههاى خود را باز و مشغول کسب و کار هستند یادآور شوند.» براساس گزارش دیگر ساواک، «وى به اتهام شرکت در تظاهرات مورخه 1 /7 /57 مردم بابل که در آن حدود 800 نفر شرکت داشته و با در دست داشتن پلاکاردهاى مذهبى ضمن تظاهرات از جاده جدید شاهى (مسجد نوشیروانى) به طرف خیابان شاه (بازار) حرکت و سرانجام با پرتاب گاز اشکآور از سوى مأمورین متفرق شدهاند وسیله مأمورین شهبانى دستگیر و در 29 /7 /57 از زندان آزاد شد و در 16 /10 /57 قرار منع پیگرد نامبرده صادر شد.» اسناد ساواک، پروندههاى انفرادى
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران(ساری)، جلد 2 صفحه 330