تاریخ سند: 1 شهریور 1357
جناب آقای محمد جعفر بهبهانیان معاون دربار شاهنشاهی
متن سند:
شماره:98 ـ 20
خواهشمند است دستور فرمائید از محل اعتبار مربوطه مبلغ پنج1 هزار و چهارصد و نه دلار و پنجاه دو پنس (52 /5409) بابت حمل کتابهای IRAN UNDER THE PAHLAVIS به نشانی زیر حواله نمایند:
HOOVER INSTITUTE
C/O MR.
JOSEPH POLMAN,
WELLS FARCO BANK,
INTERNATIONAL DIVISION,
475 SANSOME STREET SANFRANCISCO,
CALIFORNIA CA.
941144, U.
S.
A
امیر عباس هویدا
آقای منصوریان
26 /1 ـ 590 ـ 2 /6 /37
امور دربار شاهنشاهی
2 /6 /37
توضیحات سند:
1ـ در دورهی پهلوی مبالغ بسیار هنگفتی جهت تالیف کتاب راجع به سلطنت پهلوی به نویسندگان خارجی پرداخت میشد.
این کتابها از آنجایی که سفارشی بودند، نویسندگان آنها از دربار پهلوی پول دریافت میکردند.
در حقیقت چیزی جز تملق و تمجیدهای بیپایه و اساس از خاندان پهلوی و اقدامات شاه نبودند.
در این کتابها به صورتی اغراقآمیز تلاش شده است تا پیشرفتها و دستاوردهای رژیم مورد تمجید واقع شوند.
نام تعدادی از این نویسندگان در همین اسناد آمده است که خانم بلانش از معروفترین آنها میباشد.
در کنار این کتابهای سفارشی، محمدرضا پهلوی در طول دورهی سلطنتش و بعد از آن نیز دست به تالیف کتابهایی زد که در آنها به توجیه اقدامات خود و تبیین برنامهها و اهدافش در ایران پرداخته است.
کتاب پاسخ به تاریخ از کتابهایی است که وی هنگام فرار از کشور نوشته و همانگونه که از نام آن پیداست، بیانیهای در دفاع از اقدامات و فعالیتهایش در طول سلطنت میباشد.
مهمترین کتاب محمدرضا پهلوی که به عقیدهی بسیاری ناشی از هذیان قدرت مطلقهی وی بوده است « به سوی تمدن بزرگ» نام دارد.
این کتاب به چندین زبان ترجمه و در آن تصویری غیرواقعی از ایران ارائه شده است.
در اینجا نقل قسمتهایی از کتاب «سقوط شاه» درمورد این کتاب خالی از لطف نخواهد بود: «...
همینطور که سخنان شاه را گوش میکردم [فریدون هویدا] به نظرم رسید که عیناً جملات کتاب جدیدش «به سوی تمدن بزرگ» را برایم میخواند، علت آشنایی من با جملات کتابش هم این بود که در آن زمان تازه ترجمهی «به سوی تمدن بزرگ» به زبان فرانسه را ـ که به دستور او و با کمک همکارم «سهیلا شاهکار» انجام دادم تمام کرده بودم.
در پاسخ به گفتهی شاه کوشیدم تا نتایج منفی حاصل از چنین عقایدی را برایش توضیح دهم، ولی احساس کردم که بیهوده دارم وقتم را تلف میکنم.
چون شاه به «تمدن بزرگ» ابداعی خود، همچون کودکی به اسب چوبیاش عشق میورزید و آن را به صورت یک دنیای طلایی مجسم میکرد.
درحالی که «تمدن بزرگ» او به نظر من یک دنیای خیالی بیش نبود و واقعیتی را که شاه در آن میدید با «واقعیت» فرسنگها فاصله داشت.
هنوز جملاتم را تمام نکرده بودم که شاه به میان صحبتم پرید و گفت من هنوز نشنیدهام که کسی از کتابم بهجز تعریف حرفی زده باشد و اصولاً باید دانست که آنچه در این کتاب مطرح کردهام برای آیندهی کشور اهمیت فوقالعادهای دارد...
تعجب من بیشتر از این بود که شاه پس از 37 سال سلطنت هنوز به خطر چاپلوسیها و تملقگوییها واقف نشده است؟
فواد روحانی (ترجمهی انگلیسی کتاب به سوی تمدن بزرگ را انجام داده است) با سهیلا شاهکار و من، همعقیده بود که این کتاب را اگر حاصل تراوشات مغز یک مجنون ندانیم، چارهای نداریم جز آنکه مطالبش را نوعی هذیانگویی تلقی کنیم،چون شاه در کتابش به ترسیم جامعهای پرداخته بود که هرگز نمیشد در جایی نظیرش را یافت و ما آنقدر که راجع به انتشار چنین مطالبی نگرانی داشتیم، به عکسالعملهای نامطلوبی که مسلماً به وجود میآورد، فکر نمیکردیم...
.
»
فریدون هویدا، پیشین، ص 26
منبع:
کتاب
هدایای دربار پهلوی به بیگانگان به روایت اسناد ساواک صفحه 308