تاریخ سند: 13 خرداد 1337
رونوشت قسمتی از اطلاعیه 862 – 13/3/37
متن سند:
رونوشت قسمتی از اطلاعیه 862 – 13 /3 /37
13370313
در این جلسه در اطراف شخصیت سیدضیاءالدین طباطبائی بحث شده و دکتر بقائی1 به طور استهزاء گفته است ایشان از نوابغ میباشند و چنانچه کسی بخواهد رشد فکری سید را بسنجد بایستی کتاب شعائر ملی2 را که از تألیفات او میباشد مطالعه نماید و دکتر ریاضی در پاسخ دکتر بقائی با عصبانیت اظهار نموده طباطبائی یگانه رجل سیاسی کشور ایران است و اهانت به ایشان روا نمیباشد.
سپس دکتر بقایی از عملیات خلاف برادر سیدضیاءالدین طباطبائی صحبت نموده و گفته است وی مبلغی در حدود ۹۰۰ هزار ریال در کربلا بنام اصلاحات از مردم ساده پول گرفته و حیف و میل نموده است و دکتر ریاضی پاسخ داده عمل برادر سید چه ربطی با او دارد و سید در سعادتآباد به کار خود اشتغال داشته و متعرض احدی نمیباشد.
توضیحات سند:
1- دکتر مظفر بقایی کرمانی: در سال ۱۲۹۰ در کرمان بدنیا آمد. پدرش میرزا شهاب رئیس فرقه دموکرات کرمان که در دوره چهارم به نمایندگی مجلس شورای ملی رسید. مظفر در ۱۸ سالگی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و قبل از گرفتن درجه دکترا در تعلیم و تربیت و فلسفه به ایران بازگشت وی از اعضای حزب اتحاد ملی- حزب کار و حزب دموکرات ایران بود. در سال ۱۳۲۶ به عنوان کاندیدای حزب دموکرات کرمان به مجلس ۱۵ راه یافت او بخاطر مخالفت با قرارداد تکمیل نفت گلشائیان و حملاتش علیه ارتش بخاطر مداخله در انتخابات عمومی محبوبیت وسیعی کسب کرد. در آذر ۲۸ به اتهام توطئه علیه ارتش شاهنشاهی دستگیر و زندانی شد و توسط یک دادگاه مدنی محاکمه و تبرئه شد در شهریور ۲۸ اولین شماره روزنامه شاهد با شعار "ما برای راستی و آزادی قیام کردهایم" توسط بقایی و یارانش به چاپ رسید.
بقایی در اردیبهشت ۱۳۳۰ حزب زحمتکشان ملت ایران را با کمک خلیل ملکی و دیگر انشعابیون حزب توده تأسیس کرد. در اردیبهشت ۳۱ خلیل ملکی بعلت اختلافاتی که با بقایی بر سر اداره حزب پیدا کرد از حزب زحمتکشان انشعاب کرد.
بقایی طی اطلاعیهای که در روزنامه شاهد منتشر کرد علت اخراج خلیل ملکی را کمونیست بودن او عنوان کرد در پی این اطلاعیه حزب زحمتکشان به دو گروه منشعب شد حزب زحمتکشان ملت ایران به رهبری بقایی و حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم) به رهبری خلیل ملکی. در ماجرای کاخ مرمر که در اسفند ۱۳۳۱ اتفاق افتاد بقایی حمایت علنی خود را از شاه اعلام کرد. در اول اردیبهشت ۱۳۳۲ سرتیپ محمود افشار طوس رئیس شهربانی دولت مصدق به قتل رسید در مردادماه ۳۲ بقایی به اتهام دخالت در قتل افشار طوس دستگیر شد و تا کودتا و سقوط دولت مصدق در زندان عشرتآباد بود.
در ماجرای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نیروهای دکتر مظفر بقایی از زمره افرادی بودند که به خانه مصدق حمله بردند آنان در عملیات کودتا نقش فعال داشتند و مطبوعات پس از کودتا بقایی را یکی از رهبران قیام ملی علیه دولت دکتر مصدق عنوان میکردند. بقایی که امیدوار بود بعد از کودتا به نخستوزیری برسد وقتی خود را در این زمینه شکست خورده دید سخنانی علیه زاهدی بیان داشت و در روزنامه شاهد حملاتی به دولت زاهدی کرد.
وی در اواخر ۱۳۳۳ بوسیله زاهدی دستگیر شد و در مرداد ۳۳ به اراک تبعید شد و در دی ماه ۱۳۳۳ به صورت تبعید به زاهدان فرستاده شد و در آذر ۲۴ به تهران بازگشت.
در اسفند ۳۹ دوباره به زندان رفت و در شهریور ۴۰ آزاد شد. در سال ۴۰ وی رهبر نگهبانان آزادی و حزب زحمتکشان بود و در همین سال فعالیتهایی علیه انتخابات فرمایشی سال ۳۹ انجام داد. در سال ۱۳۵۰ به بقایی از طرف ساواک اجازه داده شد تا حزب زحمتکشان را دوباره سازمان دهد. در سال ۵۳ بقایی یک نامه سرگشاده خطاب به شاه در انتقاد از تأسیس حزب رستاخیز ایران بعنوان یک اقدام غیرقانونی و غیر معمول نوشت. بقایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیتهایی علیه انقلاب کرد و در ۲۷ دی ماه ۱۳۶۴ به دعوت منصور رفیعزاده عامل سیا به آمریکا سفر کرد و پس از بازگشت به ایران دستگیر شد و در ۲۶ آبان ۱۳۶۶ در بیمارستان مهر تهران درگذشت.
۲- شعائر ملی: سید ضیاءالدین طباطبانی پس از بازگشت از تبعید در سال ۱۳۲۲ جزوهای به ضمیمه رعد امروز در مهرماه همان سال منتشر ساخت که نظرات خود را در موضوعات مختلف بیان داشت. این جزوه که عنوان «شعائر ملی» داشت مورد مضحکه قاطبه مردم واقع گشت.
منبع:
کتاب
سیدضیاءالدین طباطبایی صفحه 71
