تاریخ سند: 7 شهریور 1357
گزارش خبر موضوع : محمدابراهیم حاج هاشمی فرزند حسین
متن سند:
نامبرده بالا بعد از نماز ظهر روز 4 /6 /37 مصادف با 21 ماه مبارک رمضان در
مسجد ابوالفضل شهرکرد بمنبر رفت و ضمن وعظ اظهار داشت همانطوریکه
دیروز وعده دادم امروز پیرامون حکومت و مدیریت در جامعه صحبت میکنم که
یک رهبر باید چگونه رهبر و راهنمای یک جامعه باشد.
پس از شکست آلمان
سران دول و دانشمندان آنان تصمیم گرفتند که برای تشخیص یک رهبر یا یک
رئیس جمهور باید اول از سلامت جسم و روح او مطمئن شده و سپس او را انتخاب
کرد حال بیائید مملکت ما را به بینید که چگونه یک شخص جلاد و مریض و آلوده
بگناه رهبری مملکت ما را میکند اولاً رهبر باید از خانواده نجیب و اصیل باشد
دوما باید لیاقت داشته و باسواد و سالم باشد و حال اینکه هر گردنه زنی آمده رهبر
مملکت ما شده و 50 سال بدوش این ملت با ظلم و ستم حکومت کرده و بعد هم
پسرش جای او می نشیند یادشده پس از ادای سخنان مشابهی ادامه داد چطور این
حکومت ظالم برادران رضائی و طلبه های قم و جوانان بیگناه را کشته و عده ای در
پای منبر با گفتن کلمات صحیح است اظهاراتش را تائید مینمودند و در پایان حاج
هاشمی ضمن انتقاد از استاندار اضافه نمود چندی قبل طلبه ای را در شهرکرد
بازداشت نموده اند دلم میخواست آقای استاندار اینجا بود تا میگفتم خجالت
نمیکشی استاندار یک شهر مسلمان هستی ضمنا سخنرانی ایشان با فرستادن
صلواتهای ممتد برای خمینی خاتمه یافت و سپس عده ای با استفاده از شلوغی
مجلس مبادرت به پخش اعلامیه نمودند.
نظریه شنبه ـ سخنانی حاج هاشمی همه علیه شخص اول مملکت بود ضمنا
یکبرگ اعلامیه مذکور بپیوست تقدیم میگردد.
نظریه یکشنبه ـ 1ـ اظهارات شنبه مورد تائید است ـ مستدعیست مقرر فرمائید
درباره نامبرده بگزارشات 9754 /19 ه ـ 19 /5 /37 و 9833 /19 هـ ـ 1 /6 /37
و 9834 /19 ه ـ 1 /6 /37 و مفاد تلگراف پیروی مراجعه نمایند ضمنا یادشده
پس از پایان منبر خود بلافاصله با استفاده از ازدحام و شلوغی از منطقه خارج
گردیده است.
دلگشا
نظریه چهارشنبه ـ 1ـ نظریه یکشنبه مورد تائید است 2ـ چون دستگیری نامبرده
در روز قتل وسیله مأمورین انتظامی بمصلحت نبوده وی با استفاده از موقعیت و
ظاهرا بعنوان رفتن بروستای شهرک (چهار کیلومتری شهرکرد) پس از پایان منبر
وسیله اطرافیان خود از حوزه استحفاظی این سازمان خارج شده است.
توضیحات سند:
* امروز گروهی از مردم
امیدیه در خوزستان علیه
رژیم سلطنتی شاه اعتراض
کرد.
ساواک در بولتن خود
نوشت : «در ساعت 0100 روز
4 /6 /37 حدود 300 نفر از
اهالی بخش صنعتی امیدیه
آغاجاری در مسجد امیدیه
مشغول انجام فرایض دینی
بوده اند.
در این هنگام حدود
30 نفر جوان با دادن شعار
درود بر خمینی وارد مسجد
شده و سعی در تحریک
سایرین داشته اند.
پیشنماز
مسجد افراد مذکور را به
سکوت دعوت نموده و این
افراد مجددا در ساعت 0300
متعاقب خاموش شدن
چراغ های مسجد تحریکات
خود را آغاز و از مسجد خارج
شده و در یکی از خیابان های
امیدیه اقدام به آتش زدن
اتومبیل یکی از کارگران
شرکت نفت ایران نموده اند.
خسارت وارده به این اتومبیل
جزئی گزارش شده است.
»
(جمهوری اسلامی، ش 77،
ص 7)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 10 صفحه 150