تاریخ سند: 9 آذر 1344
گزارش
متن سند:
گزارش 0909
محترماً به عرض میرساند. بنا به تقاضاى تیمسار سرلشگر صدوقى دادستان ارتش که وسیله سرکار سرهنگ بهزادى بازپرس شعبه 7 دادرسى ارتش ابلاغ گردید و در اجراى امر در ساعت 1000 روز جارى (9 /9 /44) باتفاق آقاى دکتر آزمون1 با تیمسار دادستان ارتش ملاقات به عمل آمد.
ایشان ضمن تشریح اهمیتى که محاکمه متهمین حادثه 21 کاخ مرمر از نظر بینالمللى بخود گرفته و تبلیغات گمراه کنندهاى که عناصر مخرب در خارج در این باره انجام دادهاند پیشنهاد نمودند چنانچه با چند نفر از متهمین به ویژه نیکخواه و منصورى طبق طرح بسیار ماهرانه و صحیحى بحث و مذاکره و ضمن امیدوار ساختن آنان بمراحم ذات اقدس ملوکانه و مقامات مسئول کشور متهمین مذکور تشویق به بیان مطالبى در دادگاه در اثبات واقعیت و حقیقت اتهام و چگونگى توطئه و فعالیتهاى مضره گردند اقدام مفید و موثرى به نفع مصالح عالیه مملکت از جهات داخلى و بینالمللى خواهد بود و اضافه نمودند که ایشان قول میدهند هرگونه تسهیلات و امکاناتى را در این مورد فراهم و موضوع را از طریق مقتضى به شرف عرض پیشگاه مبارک شاهنشاه آریامهر نیز برسانند.
به اطلاع ایشان رسید با این که این نظر را قبلاً ساواک نیز داشته و با وجود این که فرصت بسیار کوتاه میباشد معهذا پس از تصویب تیمسار ریاست ساواک اینجانبان منتهاى تلاش و کوشش شبانهروزى را در این راه به کار خواهیم برد.
مراتب جهت استحضار و صدور اوامر مقتضى به عرض میرسد چنانچه اجازه فرمایند طرح بالنسبه جالبى در مورد نحوه نزدیک شدن با متهمین و مذاکره با آنان و آمادهساختن آنها موجود است که تا حد زیادى احتمال موفقیت در بر دارد.2
تهیه کننده ـ ثابتى
به عرض تیمسار ریاست ساواک رسید ـ تاریخ 9 /9
رئیس اداره یکم عملیات ـ لیقوانى
مدیر کل اداره سوم ـ مقدم
توضیحات سند:
1 ـ منوچهر آزمون در سال 1309 در تهران به دنیا آمد. والدین او، ابوالقاسم آزمون کارمند وزارت دارایى و سپس ساواک، و عصمت نبوى نورى بودند. آزمون، دوره تحصیلات ابتدایى و متوسطه را از 1316 تا 1320 در دبستان خرد (خیابان منیریه)، از 1321 تا 1323 در دبستان نشاط (خیابان امیریه)، از 1323 تا 1327 در دبیرستان رازى (خیابان فرهنگ) و از سال 1327 تا 1335 در دبیرستان دارائى سرچشمه، سه راه امین حضور گذراند. او سپس در کنکور اعزام محصل به خارج شرکت نمود و براى ادامه تحصیل راهى آلمانغربى شد، وى در سال 1337 به عضویت سازمان اطلاعات و امنیت کشور درآمد. مسئولیت وى در ساواک استاد کمونیسم بینالملل در اداره کل آموزش بود و در سال 1346 به سمت معاون سیاسى سازمان تلویزیون ـ که ریاست آن، با مهندس رضا قطبى بود ـ منصوب شده است. و در این سمت بود که نوشتههاى آزمون به عنوان «تفسیر سیاسى» با نام مستعار دکتر منوچهر قاطع از شبکههاى تلویزیون پخش مىشد.
آزمون در 29 فروردین 1347 به سمت رئیس کل خبرگزارى پارس منصوب شد وى در 20 شهریور 1347 از ساواک به وزارت اطلاعات منتقل، و در سمت معاون فنى این وزارتخانه مستقر شد. در دیماه 1349 آزمون را رئیس حوزه 175 حزب ایران نوین مىیابیم. منوچهر آزمون در اول خرداد 1350 به معاونت وزارت کشور و مدت کوتاهى بعد، در 23 شهریور همان سال، به معاونت نخستوزیر و ریاست سازمان اوقاف منصوب شد. دوره بیست و چهارم مجلس شوراى ملى (30 خرداد 1354) به عنوان نماینده اول تهران به مجلس راه یافت. در 18 آبان ماه 1355 به سمت وزیر کار و امور اجتماعى منصوب شد. در 17 شهریور 1356 به عنوان استاندار فارس راهى این خطه شد. با اوجگیرى حوادث انقلابى و صعود دولت «آشتى ملى» جعفر شریفامامى، منوچهر آزمون در 5 شهریور ماه 1357، به عنوان وزیر مشاور در امور اجرائى به دولت راه یافت. او در این سمت به تحرکات وسیعى دست زد تا شاید اعتماد مردم را به رژیم جلب کند و زمانى که بىنتیجه بودن اقدامات خود را دریافت، در 5 آبان استعفا داد و چند روز بعد، در 9 آبان ماه، تأسیس حزب «اتحاد خلق ایران» را اعلام داشت. این دوره جدید از زندگى سیاسى آزمون دیرى نپایید. او مدت کوتاهى بعد قربانى یک تاکتیک فریبکارانه محمدرضا پهلوى شد که براى نجات تاج و تخت خود جمعى از بدنامترین چهرههاى رژیم را به عنوان عوامل نارضایتى مردم به زندان افکند. آزمون در 16 آبان ماه توسط فرماندار نظامى تهران و حومه دستگیر شد و به زندان دژبان مرکز تحویل داده شد. او در واپسین ماههاى حیات رژیم پهلوى در زندان بود و در نخستین روزهاى پیروزى انقلاب، در 20 فروردین 1358 به همراه جمعى از بلند پایهگان رژیم پهلوى اعدام شد.
براى آگاهى بیشتر به کتاب مطالعات سیاسى، کتاب دوم، پاییز 1372 ص 145 تا 189 مراجعه شود.
2- سناریویى که آزمون و ساواک ترتیب دادهبودند تا افراد متهم را با تطمیع آنان در خصوص تخفیف در مجازات و یا آزادى، مجبور سازند که در دادگاه آن گونه که آنان مىخواهند، سخن بگویند این کار به خاطر:
3 ـ همان گونه که در سند آمده آرام کردن جو بینالملى و افکار عمومى جهان است.
4 ـ دادن پاسخ مناسب به افکار عمومى داخل کشور
5 ـ قانع کردن شاه و ختم غائله
6 ـ غیر مردمى قلمداد کردن این حرکت و وابسته جلوه دادن آن به یکى از قدرتها (در آن زمان شوروى) و حال آن که ساواک خوب مىدانست که این حرکت کاملاً خود جوش و مردمى انجام شده و شمسآبادى فردى مذهبى بوده است.
7 ـ استفاده مطلوب و به خدمت گرفتن این افراد به نفع رژیم.
منبع:
کتاب
ترور شاه / حادثه کاخ مرمر به روایت اسناد ساواک صفحه 85