تاریخ سند: 16 مهر 1339
مقاله ایکه قبلاً در مجله خواندنیها مورخه 16/7/39 درج شده بود
متن سند:
حاکمان در زمان معزولی
همه شبلی و با یزید شوند!
یکی از مرده ها (ببخشید از کار افتاده ها) را شنیدم که با زبان درآورده
رجزخوانی آغاز کرده است راست گفته اند مرده را که رو بدهی خیلی کارها
میکند و از این راست تر بدهکار را اگر مطالبه نکنی طلبکار میشود!
رهبر سابق حزب سابق اکثریت سابق.
با استفاده و استعانت از فرمایشات
ملوکانه در مورد این اصل مسلم :
«دموکراسی بدون حزب معنی ندارد» ضمن سرمقاله ای که برای روزنامه از نو سر
راست کرده ارگان حزب نوشته بار دیگر از : «تحقق بخشیدن بخواسته های
ملت» و «بدست آوردن حقوق حقه آنها» دم زده است!
عجبا کسیکه بر خلاف نص صریح قانون اساسی و بر خلاف دستور اکید
شاهنشاه و بدون توجه بشکایت های دسته جمعی و فردی مردم و مطبوعات
انتخابات آزاد را آنطور در جهت خلاف آرمانهای ملت ایران انجام داد که نه تنها
مقام و شغل دولتی بلکه حیثیت علمی و دانشگاهی خود را هم بر سر آن گذاشت و
بقهرمان : سوگند دروغ خوری» اشتهار یافت معلوم نیست با چه مایه ای باز
می گوید: «سوگند میخورم بار دیگر در راه تحقق آرمانهای ملت ایران بکوشم!»
مردم ممکن است گول بخورند، همه هم ممکن است گول بخورند و پیوسته هم
گول بخورند کما اینکه میخورند ولی محال است از یک فرد واحد آنهم درباره
یک موضوع واحد دوبار کسی گول بخورد.
ایشان و امثال ایشان بهتر این است که از دوران بیکاری استفاده کرده از جلو
چشم مردم کنار بروند و ماموریت راحت و بی آقا بالاسری چون سفارت
واتیکان، کنگو و کوبا و جاهای «رزرو» شده دیگر گرفته دور از خلایق بنشینند و
سر بجیب فکرت فرو برند و «ایدن»1 وار، خاطرات خود را و اینکه ؛ «چرا اینکار
را نکردم و چه خوب شد فلان کار را میکردم» برای عبرت جانشینان آینده خود
برشته تحریر در آورند و اگر هم خیلی بحزب متلاشی شده خود علاقه دارند
درآمد این خاطرات را وقف گردش چرخهای روزنامه پرخرج و بیدخل حزبی و
روزنامه ارگان معاون سابقش که این روزها هم مانند آنروزها معلوم نیست با
سرمایه چه کسی می گردند صرف نمایند.
اگر ایشان هم کنار میرفتند و جایشان را بیک جراح میدادند باز ممکن بود عده ای
باور کنند که جراحی با طبابت فرق دارد و عملی که جراح انجام میدهد از عهده
طبیب خارج است ولی آدم عاقل دستور پزشکی را که سابقه بیمارکشی دارد
آنهم نه یکبار بلکه چند بار در مورد افراد سالم نمیتواند بپذیرد تا چه رسد باینکه
باور کند
راست است دموکراسی بدون حزب نمیشود و حزب هم خود بالذات عیبی ندارد
هر عیب که هست در طرز حزب سازی و حزب بازی شماست چنانکه دیدیم و
امیدواریم دیگر نبینیم.
ع.
امیرانی
توضیحات سند:
1ـ رابرت آنتونی ایدن در
سالهای 1935 تا 1955 بیشتر
اوقات وزیر امور خارجه
بریتانیا بود و از 1955
نخست وزیر این کشور شد و تا
زمان استعفای خود در 1957
در منصب یادشده باقی ماند.
در
1961 لقب اشرافی اِرل را به او
اعطا کردند.
ایدن در شهر
دورهام متولد گردید و در کالج
ایتون به تحصیل پرداخت.
زمانی که مدرسه را ترک
می کرد، جنگ جهانی اول آغاز
شده بود.
او بی درنگ به ارتش
پیوست و در جبهه فرانسه به
نبرد پرداخت و در سال 1917
نشان شجاعت ارتش را از آن
خود ساخت.
پس از ترک ارتش
در 1919، در دانشگاه آکسفورد
به یادگیری زبانهای مشرق
زمین پرداخت.
در 1923 ایدن
به عنوان نماینده حزب
محافظه کار شهرهای وارویک
و لیمینگتون به مجلس راه یافت
و تا سال 1957 که مستعفی
گردید به عنوان نماینده مجلس
در همان حوزه انتخابیه خود
باقی ماند.
او که تمایل خاصی به
امور بین الملل داشت، در 1931
به سمت معاون وزیر امور
خارجه منصوب گردید.
در
1935 به عنوان نماینده امور
جامعه ملل برگزیده شد، سپس
در همان سال وزیر امور خارجه
انگلیس شد.
در سال 1938 به
خاطر مخالفت با خط مشی نویل
چمبرلین نخست وزیر وقت، در
رویارویی با آدولف هیتلر و
بنیتو موسولینی، از پست
وزارت کناره گیری کرد.
ایدن بر
این باور بود که این
دیکتاتورهای فاشیست غیرقابل
اعتماد هستند و هیچ
توافقنامه ای را محترم
نمی شمارند.
زمانی که جنگ
جهانی دوم در سپتامبر 1939
آغاز گردید، ایدن وزیر امور
خارجه کشورهای تحت سلطه
بریتانیا شد.
از 1940 تا 1945
وزیر امور خارجه دولت
وینستون چرچیل بود و از
1942 تا 1945 ریاست مجلس
عوام را نیز بعهده داشت.
از
1945 تا 1951 (زمانی که
حزب محافظه کار از حکومت
برکنار شد) او معاون رهبر
مخالفان بود.
در 1951 ایدن بار
دیگر وزیر امور خارجه دولت
جدید محافظه کار شد و سمت
معاونت نخست وزیری را نیز
داشت.
ایدن در حل مشاجره
ایران و انگلیس مربوط به نفت
دخالت داشت.
در تأسیس
سازمان پیمان کشورهای جنوب
شرقی آسیا نیز همکاری داشت.
در 1954 عنوان رسمی سِر را به
او اعطا کردند.
در 1955، پس
از استعفای چرچیل، ایدن به
عنوان نخست وزیر انگلیس و
رهبر حزب محافظه کار منصوب
گردید.
او در انتخابات 1956
برنده شد، اما در همان سال
بحران کانال سوئز بالا گرفت و
مصر کانال سوئز را ملی اعلام
کرد، دولت ایدن برای سیاستی
که در قبال این مورد اتخاذ کرده
بود، با انتقادات زیادی هم از
داخل و هم از خارج مواجه
گردید.
تحت فشارهای موجود،
سلامتی ایدن دچار خدشه گردید
و در ژانویه 1957 از سمت
نخست وزیری استعفا داد و جای
خود را به هاوارد مک میلان
واگذار کرد.
دایره المعارف بزرگ زرین،
تحت نظارت و سرپرستی بابک
حقایق و بابک ریاحی پور،
صص 31 و 330
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - مجله خواندنیها به روایت اسناد ساواک صفحه 27