تاریخ سند: 3 دی 1357
گزارش خبر موضوع : حسین سرفراز
متن سند:
حسین سرفراز که یکی از روزنامه نگاران ایران میباشد و قبلاً در روزنامه
رستاخیز و رستاخیز جوانان مقاله مینوشت و از هر یک ماهیانه مبلغ 15 هزار
تومان رسما حقوق دریافت میداشت و علاوه بر آن از بنیاد پهلوی و هواپیمائی
ملی هما و دربار نیز ماهیانه مبالغ هنگفتی بمنظور جلوگیری از درج اخباری که بر
خلاف مصالح مقامات این وزارتخانه ها و مؤسسات بود دریافت میداشت و اخبار
آنها را آنطوریکه مقاماتشان میخواستند در روزنامه درج مینمود اکنون انقلابی
شده و مقاله ای در مورد
هویدا در روزنامه جوان
نوشته است این شخص از
افرادیست که هر طرف باد
بیاید بهمان طرف میرود
مثلاً بعد از روی کار آمدن
آموزگار در بین
روزنامه نگاران و محافل
بشدت از آموزگار انتقاد
مینمود ولی بعدا که حق و
حسابش رسید بنفع
آموزگار تبلیغ میکرد و
زمانیکه سندیکای
نویسندگان و مخبرین
جراید اعلامیه ای بعنوان و
بر علیه آموزگار انتشار
دادند وی متقابلاً شروع به
جمع کردن امضاء از
مخبرین جراید برای خنثی کردن این اعلامیه مینمود.
1
ملاحظات منبع :
اقدامات اینگونه افراد بهر نحوی که باشد خواه در مسیر سیاست دولت و یا مقاصد
دیگر نمیتواند اثر مطلوبی در افکار عمومی بویژه روزنامه نگاران داشته باشد
چون اینها چهره واقعی خود را نشان داده اند و مورد اعتماد نیستند.
توضیحات سند:
1ـ حسین سرفراز در 1312 ش
در داراب به دنیا آمد.
تحصیلات ابتدایی و متوسطه را
در زادگاه و شهر شیراز خواند و
در رشته تاریخ و جغرافیا از
دانشگاه تهران لیسانس گرفت.
نخستین بار با هفته نامه آژنگ
همکاری کرد.
در آن جا شعر و
نقد ادبی چاپ می کرد.
بعدها در
نشریه آتش قصه می نوشت.
در
سال 1336 به واسطه گفت و
گوی مطبوعاتی با اسداللّه علم،
علی امینی و اردشیر زاهدی که
همگی در مجله روشنفکر چاپ
شدند مطرح شد و در سال
1338 به عضویت هیات
تحریریه مجله امید ایران در آمد
و چندی بعد معاون سر دبیر
بالاخره در سال 1339 سردبیر
این نشریه شد.
در سال 1343 با
همین سمت اخیر در سپید و سیاه
کار کرد.
در سال 1345 شش ماه
سردبیر خوشه بود.
بعد از آن بار
دیگر به سپید و سیاه بازگشت و
همکاری با مجله خواندنیها و
تهران مصور را نیز به کارنامه
روزنامه نگاری خود افزود.
سرفراز از پایه گذاران
سندیکای نویسندگان و
خبرنگاران مطبوعات بود.
چند
دوره عضو هیات مدیره و
بازرسی و زمانی هم ریاست
هیات مدیره را به عهده داشت.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 22 صفحه 106