د. فعالیت کتابخانه سیاسی
متن سند:
د. فعالیت کتابخانه سیاسی
جدا شدن کتابخانه سیاسی از دفتر تبلیغات اسلامی و تمرکز آن زیر نظر آقای منتظری و طیف فکری مهدی هاشمی موقعیت خوبی را برای این طیف فراهم نمود تا با بهرهبرداری همه جانبه از امکانات بالقوه و بالفعل آن نسبت به جذب و آموزش طلاب جوان سرمایه گذاری نمایند. فعالیتهای این کتابخانه منحصر به فعالیتهای متداول کتابخانهها در سرویس دهی به مراجعین نبوده بلکه به عنوان یک پایگاه آموزشی مرتبط با مراکز فرهنگی و آموزشی در درون و بیرون از حوزه، فعالیتهای گستردهای از قبیل، برگزاری کلاسهای آموزش سیاسی، برگزاری سمینارهای به اصطلاح علمی، تنظیم سیر مطالعاتی برای اعضا و ... را تدارک دیده و لااقل به ادعای مسئول کتابخانه به یک هزار نفر از اعضای رسمی آن سرویس میداده است.
قبلاً اشاره شد که این کتابخانه حدود نیم میلیون جلد از محصولات فرهنگی گروهکهای الحادی و التقاطی و ضد انقلاب را از طریق دادستانی انقلاب اسلامی جمعآوری کرده و با جدا شدن از دفتر تبلیغات بدون دلواپسی از پیآمدهای منفی دسترسی طلاب مبتدی به این نوع کتابها و جزوات، سخاوتمندانه و بدون قید و شرط آنها را در اختیار مراجعین و اعضا خود قرار میداد تا - به اصطلاح - به آنها را از لحاظ سیاسی توانمند نماید.
ایجاد ارتباط با دانشگاهها و مراکز علمی و آموزشی کشور را از دیگر فعالیتهای کتابخانه سیاسی میتوان نام برد. این کتابخانه که خود را نماینده جناح مترقی و کارآمد حوزه در عرصه فعالیتهای سیاسی، آموزشی میشناخت از هر فرصتی برای تقویت این رابطه و بهرهگیری از امکانات و تجربیات مراکز علمی و دانشگاهی بهره میگرفت. حوزۀ نمایندگی آقای منتظری در دانشگاهها نیز بستر مناسبی برای این کار به شمار میرفت و به عنوان یکی از کانالهای ارتباطی کتابخانه با دانشگاه عمل مینمود.
البته این حرکت همچون بعضی از نوآوریها و خلاقیتهای این جریان که میتوانست موجب بهینهسازی و تحرک بیشتر طلاب جوان گردد فی حد نفسه حرکت مفید و مورد نیازی بود که خلأ آن در حوزه مشهود بود و به همین دلیل در ابتدای امر با اقبال عدۀ زیادی از طلاب مواجه گردیده است؛ لکن مطلق نگری و نگاه افراطی و جناحی آنها به موضوع منجر به ارتباط گیری با جریانهای تندرو و عناصر جنجالی با پیشینۀ منفی در دانشگاهها گردید و زمینهساز حضور بعضی از این عناصر به عنوان استاد در کتابخانه سیاسی و حوزۀ علمیۀ قم شد.
مهدی هاشمی در این رابطه میگوید:
«توی جناحبندیها آقای... [مسئول آموزش کتابخانه] خیلی چپ حرکت میکرد و چپ فکر میکرد و لذا با کل جناح چپ ارتباط برقرار میکرد. در خود کتابخانه سیاسی حالا ارتباط ـ با آنها میآمدند و یا این میرفت ارتباط ـ داشت.
جناح چپ مثلاً فرض کنید تیپ بابک زهرائی که اینها به کتابخانه سیاسی مراجعه میکردند و هم شیخ.. [مسئول کتابخانه] و هم آقای.... [مسئول آموزش] تحویلشان میگرفتند و بحث میکردند روی مسایل با اون نوری که مسئول روزنامۀ صبح آزادگان بود مثلاً همان محمدی که توی دانشگاه هست. محمدی نمیدانم چی هست که از این تیپهای سابق مجاهدین خلق است که الان دانشگاه کار میکند آخوند هم هست. محمدی نمیدانم چه اون مثلاً ارتباط داشت. همین طوسی [منظور دکتر رئیس طوسی]1 .........»2
وی در جایی دیگر میگوید:
«مراوده افرادی مانند بابک زهرائی و... به کتابخانه و نشستهای آنها با شیخ.. و.. همان زمان مورد اعتراض خیلی از دوستان قرار گرفت.»3
ایجاد هستههای تشکیلاتی و محفلی توسط برخی از افراد شورای کتابخانه سیاسی و برقراری ارتباط با گروهها و جناحهاتندرو استانها خصوصاً استان اصفهان از دیگر فعالیتهای این کتابخانه است.»
مهدی هاشمی در این رابطه میگوید:
«آقای... [مسئول آموزش کتابخانه] در رابطه با بچههای خودشان یک کار نیم تشکیلاتی داشت یعنی با همین (آقای)....و...و...و... اینها هوای همدیگر را داشتند. مثلاً اصفهان میرفتند دور هم دیگر مینشستند. طرح مطالعات داشتند، کتاب بخوانند فلان و این طور نبود که از همدیگر منفک باشند. یک حالت اینطوری بینشان بود که توی خطوط اصفهان خودشان یک جناح محسوب میشدند و.....»4
وی همچنین میگوید:
«در تصمیمات آیندهمان گسترش کتابخانه سیاسی در سطح مراکز استان بود که با حمایت حزبالله که آن هم به قراری که نوشتم طرح عمومی گسترش را داشت، در شهرستانها فعال گردد. جلسات هماهنگی و برنامهریزی این حرکت به طور هفتگی از آقایان ..... و اینجانب و احیاناً آقایان ... در بعضی مراحل تشکیل مییافت.»5
مهدی هاشمی در اعترافی دیگر ضمن اشاره به دو حرکت همسوی کتابخانههای سیاسی در کشور در کنار حزبالله از تندروهای خود و دوستانش اظهار ندامت میکند و مینویسد :
« تصمیمات آیندهمان این بود که به موازات رشد حزبالله در استانهای کشور، کتابخانه سیاسی را نیز فعال سازیم تا از جذب نیروهای داغ و پر تحرک کشور برای تعلیم و تربیت را که یکی از اهداف استراتژیکمان بود عملی گردانیم ولی اکنون از آن همه فداکاری و بیتوجهی به مبانی نظام و تندرویها و افسار گسیختگیها رهآوردی جز افسوس و حیرت نداریم.»6
اعتراضات یکی از مدرسین مدارس تحت پوشش آقای منتظری در خصوص ویژگیهای مسئول کتابخانۀ سیاسی و تدریس فلسفه تاریخ توسط دکتر عبدالکریم سروش در کتابخانه مزبور قابل توجه است:
«.. ایشان [مسئول کتابخانه سیاسی] را در اواسط سال گذشته که برای ثبت نام در کتابخانه سیاسی رفته بودم، دیدم و با ایشان در مصاحبهای که خود ایشان از من مصاحبه میکردند، آشنا شدم؛ اما حقیقت آن است که در اولین برخورد نحوۀ تحلیل او و بیان مطالب که گویی تنها مبارز جهان ایشان است و... انقلاب از وجود ایشان تراوش کرده و با دیدن نوعی غرور و جود بزرگ بینی در ایشان کاملاً نظرم برگشت و لذا فقط در کلاس درس فلسفه تاریخ آقای سروش که در کتابخانه برگزار میکرد شرکت کردم و این درس مجموعاً دو روز طول کشید. به طور کلی از آنجا که ایشان را خیلی مغرور و منحرف دیده بودم کم کم از نظرم افتاد؛ به طوری که واقعاً یک تنفر قلبی نسبت به ایشان پیدا کردم. و یک بار هم به ایشان گفتم که اگر قرار باشد در حوزه روی مسایل سیاسی کار شود این کار شما، نیست و این روش هم که شما در پیش دارید این هم روش قابل قبول برای طلاب نخواهد بود.»7
توضیحات سند:
1- دکتر رضا رئیس طوسی یکی از فعالین سازمان مجاهدین خلق (منافقین) تا سال ۵۹ بوده که پس از این مقطع از سازمان جدا شده و کتاب روند جدایی را در همین رابطه نوشته است. وی مدتی به عنوان استاد در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران فعالیت داشته که به دلیل سابقه نفاق حضور وی در دانشکده تنشهایی را به دنبال داشته است نامبرده اخیراً در جریان برخورد با عناصر ملی، مذهبی جزء دستگیر شدگان بوده است .
2- پرونده مهدی هاشمی، ج ۸، ص ۷0
3- همان
4- پروندۀ مهدی هاشمی، ج 8، ص 70
5- همان، ج 9، ص 25
6- همان، ج 6، ص 6
7- پروندۀ یکی از از اساتید مدارس تحت پوشش، ص 35
منبع:
کتاب
بنبست -جلد چهارم / مهدی هاشمی رویکرد سیاسی به حوزه علمیه قم صفحه 109