موضوع: وضع دبیرستان کمال نارمک
متن سند:
رونوشت گزارش خبرشماره: 3۸۶۴۱ / 20هـ2 ۸/۱۲/۴۶
موضوع: وضع دبیرستان کمال نارمک
در دبیرستان کمال نارمک در حال حاضر یک حالت فوقالعادهای به نظر میرسد و دانشآموزان در حقیقت مبهوت وضع موجود هستند. دبیرستان نه مانند سابق به میل و خواسته دانشآموزان برنامههای اجرا میکنند و نه اصولاً حالت یک مدرسه ملی را دارد که دانشآموزان از مزایای آن بهرهمند گردند و دانشآموزان از وضع آن گله مند میباشند. این وضع به علت برخورد قدرتها پیش آمده است مثلاً بعضی اوقات که فرصتی پیدا میشود ایوب مسعودفر سخنرانی میکند و مطالبی شدید را مطرح میکند کما اینکه چند روز پیش در کلاس چهارم طبیعی گفته بود من از طرف دستگاه مأموریت پیدا کردم که عکس شاه را نصب کنم و در سال آینده بیش از دو هزار شاگرد در این مدرسه راه خواهم داد در حالی که ایشان میباید سکوت اختیار کند و از نشر مطالبی که باعث جبهه بندی میشود بکاهد دیگر اینکه در جریان ختم تختی ۱ دانشآموزی بنام خزائی که با دانشجویان پلی تکنیک آشنایی دارد تراکتهائی بهعنوان دعوت جهت شرکت در ختم تختی آورده و توزیع نموده بود مسعودفر میگوید خود دانشجویان تراکت آوردهاند و این امر باعث خنده عباس صاحبالزمانی که از جریان مطلع بود گردیده و میگفت مسعودفر دروغ شاخدار هم میگوید. بهطورکلی از نظر پیشرفت کار دبیرستان مسعودفر خوب است ولی بیش از حد غلو میکند و وسیلهای ایجاد میکند که جبهه بندیهائی برعلیه او تشکیل شود بزرگترین انعکاس اعمال ایشان اینست که دانشآموزان از وی میرنجند و این خود در حقیقت از دست دادن یک نیروی انسانی اساسی است بهتر است با سکوت و واقعیت و بیانات منطقی دانشآموزان را در راه لازم هدایت کند تا بهترین تفریح دانشآموزان مسخره کردن او نباشد وی در گفتارش با دانشآموزان رعایت بعضی نکات را نمیکند مثلاً به دانشآموز میگوید شب بیا باغ و یا قدرت اداری من قادر است شما را به سکوت وا دارد همیشه مطالب را با دلیل و منطق و از راه اساسی آن در میان نمیگذارد با عباس صاحبالزمانی و محمدعلی رجائی و بهطورکلی با تمام دبیران متوسل به نیروی زور و ترساندن آنان میشود و این افراد هم روی هم رفته ترسشان ریخته است. جریانات اداری و نامهها و دفتر بازرسی را جمع وجور و در جای امنی محفوظ و نگهداری نمیکند و کلیه مکاتبات دبیرستان در دسترس غلام علیرضائی حسابدار دبیرستان میباشد که در حقیقت ندیم و جاسوس مطمئن دکتر یدالله سحابی است و سیر تا پیاز را شب بشب باطلاع دکتر سحابی میرساند حتی از روی بعضی از نامهها برای سحابی نسخه برداری میکند آقای ایلخانی روز ۲/۱۲/۴۶ از فرهنگ استان برای رسیدگی به وضع مدرسه وی را افراشتن پرچم به دبیرستان آمده بود و در دفتر اشتباه تاریخ بازرسی ۵/۱۲/۴۶ درج شده بود غلام علیرضائی در غیاب مسعودفر دفتر را بیک یک دبیران نشان میداد روی این اصل مسعودفر باید در مقابل آنان در کار خود دقت بیشتری بنماید ولی اگر تذکری داده شود وی بلافاصله میگوید در بین خود شما کسی هست که تمام جزئیات را گزارش میکند و بدینوسیله ذهن کارکنان را متوجه میسازد که احتمالا مأموری در بین آنان وجود دارد.
توضیحات سند:
۱- غلامرضا تختی مرحوم غلامرضا تختی یکی از پهلوانان غیرتمند، و از کشتی گیران پرآوازه و محبوب تاریخ ورزش ایران است. که در سال ۱۳۰۹ در محله خانی آباد نو در جنوب شهر تهران در خانوادهای فقیر و متدین متولد شد. دوران ابتدای تحصیل را در دبستان حکیم نظامی و پس از آن دوران متوسطه را در آموزشگاه خزائلی سپری کرد. علاقه تختی به ورزش و بخصوص کشتی از دوران نوجوانی در او آشکار بود همین علاقه و رغبت باعث شد بسرعت مراحل قهرمانی را طی کند. تختی در سن ۲۱ سالگی در مسابقات جهانی کشتی در فنلاند موفق به کسب مدال نقره و ۵ سال بعد در ملبورن اسپانیا اولین مدال طلای خود را در جام جهانی بگردن آویخت. وی در طول دوران کشتی خود چهار مدال طلا و پنج مدال نقره در سطح بازیهای جهانی به دست آورد وی بهجز ورزش در فعالیتهای سیاسی نیز از خود تمایل نشان میداد و در جبهه ملی عضویت داشت و روابط نزدیک و خوبی با مرحوم آیتالله طالقانی داشت. تختی در میان ورزشکاران هم عصر خود از محبوبیت بسیار بالا و چشمگیری برخوردار بود که این امر به نوبه خود میتوانست در بعد سیاسی و مذهبی آن علیه رژیم شاه و حاکمیت سیاسی آن بمثابه تهدیدی تلقی شود از این رو وقتی روزنامههای وابسته به شاه خبر خودکشی او را در هتل آتلانتیک تهران منتشر کردند هیچ کس این خبر را باور نکرد و همه بالاتفاق آن را توطئه و جنایت رژیم شاه میدانستند بعضی علت مرگ مشکوک او را استقبال زیاد مردم از وی در یکی از ورزشگاههای تهران میدانند که این استقبال نسبت به ورود غلامرضا پهلوی برادر شاه در همان محل جلوه بسیار زیادی داشته است براین اساس برخی معتقدند قتل تختی این نام آور کشتی ایران به دستور مستقیم برادر شاه صورت گرفته است. رجوع شود به: جهان پهلوان غلامرضا تختی /تهران /
سیدعباس فاطمی / انتشارات جهان کتاب /۱۳۷۷
منبع:
کتاب
شهید محمدعلی رجایی به روایت اسناد ساواک صفحه 135