تاریخ سند: 5 دی 1347
موضوع : شیخ غلامحسین جعفری
متن سند:
به : 316
از : 20 ه 3 شماره : 37108 /20 ه 3
نامبرده بالا در تاریخ 30 /9 در منزل خود اظهار داشت من در ماه رمضان
خیلی ناراحت بودم وسط دو نماز صحبت می کردم یک عده از بچه ها خیلی
دلشان می خواست من جنبه های سیاسی را جلو بکشم و داغ صحبت کنم و من
هم گاهی حرف هایی می زدم بالاخره 3 الی 4 روز مانده بود به آخر ماه رمضان با
منبر رفتن سید عبدالرسول حجازی مخالفت کردند بعد اضافه نمود دیگر خسته
شده ام منتها بعضی ها مرا وادار می کنند و دیگر نمی توانم عقب بکشم.
نامبرده در
پایان اشاره به وضع دکتر مهاجرانی نمود و گفت من با مهاجرانی همشهری و
رفیق هستم چند روز به ماه رمضان مانده بود آمد منزل و خیلی اصرار می کرد که
من پیش رفقا بگویم ایشان قلبا با خمینی است مهاجرانی گفت من ظاهرا برای
منافع مادی در دستگاه دولتی هستم حتی به خود شاه بدبین می باشم و روسا همه
لامذهب هستند.
جعفری افزود اگر مهاجرانی راست بگوید عوض شده و با دست
او می توان کاری کرد و قطعا منفور دولت و ملت شده است.
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ غلامحسین جعفری همدانی به روایت اسناد ساواک صفحه 331