صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

مجله فردوسی : یک بررسی و تفسیر جالب و خواندنی درباره وقایع اخیر خاورمیانه عربی آنچه می خوانید تجزیه و تحلیلی جالب و متکی بر آخرین اطلاعات و گزارش های جنگ اخیر اعراب و اسرائیل می باشد.مفسر ما فرامرز برزگر ضمن این بررسی نظرات خود را نیز در مورد طرفین جنگ و همچنین سیاست های جهانی در این مسأله تشریح کرده است

تاریخ سند: 23 خرداد 1346


مجله فردوسی : یک بررسی و تفسیر جالب و خواندنی درباره وقایع اخیر خاورمیانه عربی آنچه می خوانید تجزیه و تحلیلی جالب و متکی بر آخرین اطلاعات و گزارش های جنگ اخیر اعراب و اسرائیل می باشد.مفسر ما فرامرز برزگر ضمن این بررسی نظرات خود را نیز در مورد طرفین جنگ و همچنین سیاست های جهانی در این مسأله تشریح کرده است


متن سند:

تأثر شکست : ساعت 9 شب جمعه نوزدهم خرداد جمال عبدالناصر رئیس جمهوری مصر، طی نطقی مفصل و تأثرانگیزی به افسانه وجودی خویش پایان داد.
وی که به قول خود بالاخره پس از یازده سال فرصت آن را پیدا کرده بود که با مردم صادقانه و صریح حرف بزند اعلام داشت که در جنگ با اسرائیل شکست های فاحشی نصیب دولتش شده و سپس مسئولیت همه این شکست ها را در قبال ملت مصر برعهده گرفت و از همه عناوین و سمت ها و مقامات خویش دست شست و در ردیف مردم عادی در آمد تا شاید امکان تلافی این مصائب را بیابد.
بلافاصله پس از او، مارشال عبدالحکیم عامر رئیس ستاد و دستیار درجه اول او و همچنین وزیر دفاع مصر از مقام خویش استعفا دادند و همکاران آنان نیز کنار رفتند و از کمیته افسران جوان آزاد که ناصر اقدامات آن را علیه ژنرال نجیب رهبری کرد و مدت یازده سال با ارائه تز وحدت اعراب در پناه شعله مبارزه با اسرائیل اداره کرده بود کسی باقی نماند.
زکریا محی الدین که ناصر وی را بجای خود معرفی کرد یک دیپلمات قدیمی، مدبر، محتاط و معتدل و دارای تمایلات کاملاً غربی است و با تصدی او گمان می رود که تغییرات مهمی در روش سیاسی مصر و اوضاع داخلی آن کشور پدید آید تا لحظاتی که این مقاله نوشته می شود، استعفای ناصر در گرو تصویب مجلس ملی و همچنین صاحب تز را از بین برده است.
عبدالناصر، در آخرین نطق خویش قبل از شروع جنگ با اسرائیل از احتمال پیاده شدن قوای امریکا در خاورمیانه عربی با کلمات ابدا، ابدا، یاد کرد او پس از شکست بزرگ خود و به ویژه در 48 ساعت تصویب قطعنامه آتش بس شورای امنیت بر حکومت خود بیمناک شد و «نه استعفا و ابراز صداقت» تنها راهی بود که وی و مصر را از خطر یک کودتا یک هرج و مرج شدید نجات می داد.
عبدالناصر که 49 سال داشت با یک کودتای آرام علیه رئیس و رهبر خود ژنرال نجیب روی کار آمد و به علت ادامه «تز» وحدت عربی و مبارزه با اسرائیل، مصر را که یک کشور آرام و مستعمره و پر از ماجرای های عاشقانه فاروق و فساد رهبران سابقش بود به یک کانون فعالیت های سیاسی مبدل ساخت لیکن این فعالیتها متأسفانه بجای پیشرفت در جهت وحدت حقیقی اعراب، از طریق ایجاد تحریک و تشنج و کودتا و توطئه در کشورهای عربی بیش از پیش آنان را متفرق و مغشوش نمود و خشم و کینه بسیاری از دُول و ملل عربی و غیرعربی را برانگیخت و فقط طی یازده روز اخیر و با برداشته شدن قدم عملی او در راه مبارزه با اسرائیل رؤیای طلایی وی اجبارا و برای مدتی محدود و معدود جامه حقیقت پوشید و حکومت های عربی پیرامون وی گرد آمدند که قابلیت رهبری او بروز نکرد و ناصر ناچار شخصا در نطق استعفای خویش اعتراف کرد که امر وحدت اعراب قبل از او بوجود آمده و بعد از او ادامه خواهد یافت و گناه و مسئولیت بزرگ او آن را محو نمی کند و بدین طریق به شکت و محو خود اذعان نمود.
اتحاد اعراب افسانه «اتحاد اعراب به رهبری مصر، که در زیر لوای جهاد مقدس علیه یهودیان» بوجود آمده بود و مدت یازده سال توأم با نام ناصر دوام یافت بدین ترتیب پایان پذیرفت.
و از این به بعد اعراب و یهودیان باید فرمولهای زندگی در کنار یکدیگر را پیدا کنند.
دیپلماسی جهانی که آنان را رها کرده بود تا خود، خویشتن را آزمایش نمایند.
ناگهان با همه وجود پر از مکر و فسون خویش به صورت یک عامل موعظه گو درآمد.
بلی باید از این «حادثه» عبرت گرفت و نگذاشت که جنگ سومی هم در خاورمیانه عربی بین اعراب و اسرائیل رخ دهد.
و در این میانه، دیپلماسی جهانی، در کرملین و کاخ سفید یک چهره داشته است.
قیافه ها ساده و حق به جانب بود، پشتیبانی ها تا آنجا صورت گرفته که لطمه به روابط فیمابین نزند، و سرانجام به قدر کافی اسلحه نیز در این گیرودار تلف شده است تا این «پیران دیر» بتوانند قراردادهای طولانی و معتبرتری برای فروش سلاحهای مدرن و البته به خاطر جنگی که ظاهرا منبعد هرگز روی نخواهد داد منعقد سازند.
چنانکه هفته گذشته نوشتیم، محال بود جنگی که در خاورمیانه عربی شروع شده به یک جنگ انهدامی و مهیب تبدیل شود، چنین جنگی هرگز روی نمی داد و روی نخواهد داد، مصر بیهوده نقشه «فلسطین اشغال شده» را به جای اسرائیل چاپ کرد و مدت یازده سال از نان و آب مردم کشید تا سلاح انهدامی بسازد یا بخرد مصر هرگز نمی توانست و اگر نیروی اتمی هم می داشت، دم از نابود ساختن اسرائیل بزند، ضربات سرنوشت او و آن عده از ملل خاورمیانه عربی را که زیر علم «اتحاد عربی» او سینه زدند محکوم کرد.
منبعد با اسرائیل به عنوان یک واقعیت روبرو شوند آنرا درک کنند و با آن بسازند.
اسرائیل نیز احمقانه بود اگر تصور می کرد که می تواند قوا و موجودیت ملل عربی را منهدم کند.
توافق های جهانی حقایق، همیشه لازم نیست مخالف و روبروی هم باشند، بلکه چه بسیار در کنار یکدیگر قرار می گیرند و مدتهای مدید، بدون تضاد و تصادم عمده ای به زندگی تقریبا مشترک و مرتبطی ادامه می دهند، نمونه بزرگتر عرب و اسرائیل در جهان ما قدرتهای جهانی امریکا و شوروی بوده اند و هستند.
کاملاً آشکار است که آنان از نابود کردن یکدیگر صرفنظر کرده اند و روز به روز فرمولهای مشترک و وسیع بیشتری برای تفاهم مضاعف می یابند بطوری که امروزه هیچ مسئله سیاسی جهانی را بدون در نظر گرفتن حقیقت توافق شوروی و امریکا نمی توان حل کرد البته توافقهای قدرتهای جهانی بدون تردید همواره به ضرر دُول و ملل کوچک است لیکن اگر این ملل تزهای غلط و تعصب آمیز ارائه ندهند.
و مسیر ملی و مستقل صحیح برای خویش انتخاب کنند.
و شخصیت و حیثیت ملی احراز نمایند، خواه ناخواه یک مهره نیرومند در پهنه جهان به حساب خواهند آمد که حتی در بین توافقها به طرز اصولی بر روی آنان مؤثرا حساب خواهد شد و درنتیجه بدون آنکه خون و پول و نیرویی از آنان به هدر رود همگی سهم خویش را در حفظ ثبات و پیشبرد اصول عالیه تمدن و رفاه عمومی ایفا خواهند نمود.
و به ویژه ضررها و عواقب مشئوم ناشی از توافق های بزرگ در قالب ملت آنها به حداقل و به میزان صفر تقلیل خواهد یافت.
سهل است بلکه سازشهای مزبور در پیشرفتشان نیز مؤثر خواهد افتاد و در چنین دورانهای حساس تاریخی است که قدرتهای رهبری ملی بارز و مشخص و ممتاز و بیش از پیش احترام انگیز می شوند مسیر تاریخ از این پس مسیر احساسات نیست.
مسیر عقل و کمال آدمی است که هر ملت باید لیاقت ارائه نمونه های ممتازی از آن را نشان دهد و به ویژه ملتی که دارای تمدن عمیق و عریق شرقی است.
اوتانت قربانی اول در «بحران» اخیر خاورمیانه عربی، انگلستان و فرانسه به شکل سال 1956 نبودند، ولی امریکا و شوروی هم، که شاید از همان سال پایه های اولیه یا فکرهای اولیه یک همکاری ضمنی را گذاشته بودند.
به شکل سال 1956 ظاهر نشدند «ناصر» به حال خود رها شد تا به اوج دلخواه خویش برسد، و بدین طریق او ظرف یازده روز، تلافی ده سال شکست و انتظار و عقب نشینی را در زمینه «اتحاد اعراب به دور خود» به منظور جهاد مقدس و اسرائیل در آورد و آنگاه اسرائیل ـ بدون شک ـ بر او تاخت در حالی که این کشور نیز بحال خود رها شد تا قدرت وجودی خویش را نشان دهد.
و عجبا که قطعنامه شورای امنیت با توافق کامل امریکا، شوروی و انگلیس، درست در موقعی تصویب شد که برای جلوگیری از پیشرفتهای برق آسای اسرائیل «ترمز نیرومندی» لازم بود.
و این ترمز نیز بلافاصله مؤثر افتاد.
طبعا اسرائیل برای فتح مصر و قاهره پیش نمی رفت، چنانکه ناصر به غلط قلمداد کرده بود که تصرف خلیج عقبه و تنگه تیران و غزه، مقدمه نابودی! اسرائیل است.
حدودها قبلاً معین شده بود، چنانکه گوئی رسم الخط هندسی آنها نیز پیشاپیش اجراکنندگان برنامه ها نهاده شده است.
اکنون یادآوری های تلخی لازم است.
دنیا از اینکه اوتانت دبیرکل سازمان ملل بلافاصله توصیه ناصر را شنیده و قوای سازمان ملل را فورا از منطقه اشغالی سازمان بیرون برد.
تعجب کرد، لیکن وقتی روزنامه نگاران از آقای اتانت پرسیدند که آیا فکر کرده است این عمل او ممکن است باعث بروز جنگ جهانی سوم شود؟ و دبیرکل سازمان جواب داد: نه! چنین جنگی رخ نخواهد داد چون اگر رخ بدهد اولین قربانی آن من هستم» کسی تعجبی نکرد.
اسرائیلی ها گویا از زمان «موسی» آماده جنگ بودند توافق های جهانی تا چه میزان در حوادث اخیر و جنگ اعراب و اسرائیل مؤثر بود؟ محاسبه های غلط کشورهای عربی و یک پیش بینی درباره عواقب ناشی از شکست.

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - مجله فردوسی به روایت اسناد ساواک صفحه 281


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.