استطاعت حج
متن سند:
استطاعت حج:
اگر ما باشیم و قرآن و سنت همین نیست اگر ما باشیم با عقلمان و این قرآن و این سنت نمی‌فهمیم که باید عقلمان و روحمان و مالمان با توجه به وضع مسلمانان مستطیع باشد نه با توجه به شخص خودم بی‌انصافی نکنید، قضاوت بر اساس حق پس اگر ما تابع حکم عقل باشیم و تابع مبانی قرآن و سنت باید بگوییم که استطاعت بر سه قسم است: یکی استطاعت عقلی و یکی روحی و سوم مالی. توضیح: استطاعت برای عقل یعنی چه؟ عقل کی مستطیع است؟ مستطیع یعنی توانا عقل کی تواناست؟ عقل وقتی به حدی رسید به حدی که خدا می‌گوید و پیغمبر می‌گوید این مستطیع است. آن وقت که آن وظایفی که مربوط به عقل ماست همه‌اش انجام شود آن وظایف چیست اولین وظیفه و آخرین وظیفه شناخت یعنی شناخت حق از باطل شناخت توحید از طاغوت، شناخت مصالح از مفاسد، شناخت خوبیها از بدیها، تشخیص راه و چاه، راه و بیراه، دوست و دشمن خوبی‌و بدی، شناخت مصالح و مفاسد زندگی عامه مسلمانان رسالت عقل است.
استطاعت روحی: روح کی مستطیع است و توانا و نیرومند آن وقتی که وظیفه راستینش را عمل کند وظیفه راستین روح یعنی وظیفه حقیقی، با توجه که من اینجا نیستم، تو اینجا نیستی من و تو دو نفر مسلمان مربوط به یک میلیارد مسلمان در همه عالم هستیم با توجه به این من کی روحم تواناست. آن وقتی که تاب تحمل تمام مشکلاتی که در راه مکتبم پیش می‌آید داشته باشم. مکتب چیست؟ توحید........... و یک عقلی که نمی‌فهمد نه مصالح خود را نه مفاسد خود را نه مصالح امت را یک عقلی که مسلمانان را نشناخت، دشمنانشان را و دوستانشان را، یک عقلی که راه را از چاه و حق را از باطل بازنشناخت، دشمنانشان را و دوستانشان را، یک عقلی که راه را از چاه و حق را از باطل بازنشناخته مستطیع است؟ و پس از اینکه عقل و روح آن رسالت و وظیفه راستینشان یعنی توانایی را پیدا کردند، در مال ما کی استطاعت حاصل می‌شود؟ با توجه به اینکه من مربوط به این منطقه و استان نیستم شما هم نیستید. آنها هم که در دهات نیجریه زندگی می‌کنند آنها هم نیستند. همه اهل یک خانواده‌اند، اگر اموال‌این خانواده خواست مستطیع بشود کی مستطیع می‌شود. عقل را بازش کن تا بفهمد به کتاب مراجعه کن و به سنت کی مستطیع است وقتی با این مال من و تو و میلیونها نفر مثل من و تو وقتی با این مال خواسته‌های مسلمانان تأمین شد مشکلات حل شد یا اگر حل نشده در راه حل شدن است اگر این اموال ما مشکلات توحیدی مصائب اسلامی را حل کرد یا دارد حل می‌کند، اگر فقرها، کمبودها، جهالتها، دشمنیها، اختلافات این همه بدبختیها را که همه پول می‌خواهد، پول و قدرت اگر از پول من و تو حل شده یا در راه حل شدن باشد یعنی بخواهیم حلش بکنیم آن وقت این مال مستطیع است. اگر زیاد آمد ولی زیاد نمی‌آید مگر زیاد می‌آید؟ بعد از اینکه استطاعت عقلت و مالت و روحت به پایان رسید و کامل شد برو آنجا. نه قبلش اگر قبلاً بری مستطیع نیستی. این منطق عقل است. منطق قرآن هم هست. منطق سنت هم هست.*
توضیحات سند:
* این برخلاف منطق قرآن و سنت است. تصویری که مهدی هاشمی از استطاعت دارد، نه آن است که در قرآن و سنت و فتاوای فقها و مفسران وحی آمده. بلکه در کلام معصومین(ع) برای زائر خانه خدا سه نوع استطاعت لازم شمرده شده است: الف) استطاعت و داشتن قدرت مالی جهت مخارج سفر حج. ب) استطاعت و سلامتی بدن برای انجام درست اعمال. ج) استطاعت طریقی یعنی باز بودن راه و رسیدن به آن مکان. افزون بر آنکه وجوب حج از احکام شرعی و دستورات الهی است و جزئیات آن را نیز شارع مقدس معین می‌کند. گذشته از این مسایل، امور مختلف حج و آثار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و حتی معنوی آن به حدی است که هرگز تعطیل شدنی نیست و در احکام دین آمده است. بر این اساس اگر در سالی بر اثر فقر مسلمین کسی نتوانست به حج برود، بر حاکم اسلامی واجب است از بیت‌المال مسلمین افرادی را به حج اعزام کند تا این مراسم مهم عبادی، سیاسی تعطیل نشود.
منبع:
کتاب
بن‌بست - جلد اول / مهدی هاشمی ریشه‌های انحراف صفحه 160