تاریخ سند: 22 تیر 1342
روز 20/4/42 حاج حسین خادمى فرزند سید ابو جعفر یکى از روحانیون طراز اول اصفهان به منظور پیوستن به جمع علماء1 به تهران عزیمت نموده است.
متن سند:
تهران ـ اداره کل سوم تاریخ:22 /4 /42
شماره: 417
روز 20 /4 /42 حاج حسین خادمى فرزند سید ابو جعفر یکى از روحانیون طراز اول اصفهان به منظور پیوستن به جمع علماء1 به تهران عزیمت نموده است.
صـدقـى
عیناً رمز و مخابره گردید
شرف الدین
توضیحات سند:
1ـ پشتیبانى و حمایت علماى اعلام و روحانیون عالیقدر ایران از قائد بزرگ اسلام، تنها به صدور اعلامیه، تلگراف و نامه محدود نگردید، بلکه از علماى طراز اوّل حوزههاى علمیه قم و مشهد تا علماى عالى مقام شهرستانها به منظور نشان دادن حد اعلاى همآهنگى و اتحاد با قائد بزرگ، یکباره از جا برخاسته به سوى مرکز شتافتند و رسما از رژیم شاه خواستار آزادى بىقید و شرط ایشان شدند بسیارى از علماء و روحانیون تهران نیز در محل معینى اجتماع کرده به طور دسته جمعى خود را به شهربانى تهران معرفى نمودند و اعلام داشتند که یا امام خمینى را فوراً و بدون قید و شرط آزاد نمائید و یا اینکه ما را همانند ایشان به زندان گسیل دارید که همگى دستگیر و روانه زندان شدند. یکى از این «مهاجرین» حضرت آیتاللّه میلانى است که از مشهد به تهران هجرت نمود تا به همراه بقیه «مهاجرین» موجبات آزادى امام خمینى (سلاماللّه علیه) را فراهم آورد رژیم شاه تلاش زیادى نمود که مهاجرین به شهرهاى خود باز گردند و چنین وانمود شود که قائد بزرگ آزاد گردیده است تا مسئله فیصله یابد، امّا وجود مهاجرین در تهران و عدم بازگشت آنان به مراکز خویش، بزرگترین دلیل و نشانه عدم آزادى امام بود که مىتوانست بار دیگر خشم و احساسات تودهها را برانگیزد. از این رو رژیم سخت آنان را تحت فشار قرار داد که تهران را ترک گویند و به مراکز خود بازگشت نمایند و با فشار مداوم و روزافزون بدون ایجاد سر صدا مهاجرین را یکى پس از دیگرى از مرکز خارج نمود و سرانجام چند تن از علماى طراز اوّل قم و مشهد را که پس از چندین ماه سرگردانى و اقامت در مرکز نمىخواستند دست خالى و بدون آزادى حضرت امام به مراکز خود بازگشت نمایند، در صبحدم 15 مهرماه 42 تحتالحفظ به مشهد و قم فرستاد و بدین ترتیب مهاجرت تاریخى علماى ایران پایان پذیرفت.
ر.ک: بررسى و تحلیلى از نهضت امام خمینى، سیّد حمید روحانى، صص 594 ـ 553
منبع:
کتاب
آیتالله حاج آقاحسین خادمی به روایت اسناد ساواک صفحه 20