تاریخ سند: 22 آذر 1357
شهربانی بابل
متن سند:
شماره: 13 ـ 32 ـ4ـ 1 /04 تاریخ: 22 /9 /1357
شهربانی بابل
محترماً مقام عالی را آگاه میسازم:
ساعت 11 مورخه 22 /9 /1357 سرکار ستوان دوم حسینزاده و ستوان سوم [ناخوانا] ضمن معرفی دو نفر به نامان:
1ـ محمدهادی یزدانی فرزند احمد، 41 ساله شغل سقط فروشی واقع در چهارشنبه پیش دارای تلفن شماره 3827 با سواد اهل و ساکن بابل و باغ خانه پیش.
2ـ علی پورروحانی فرزند غلامرضا سن 14 ساله که در مغازه پدرش که تعمیرکار سماور و چراغ است کار میکند ساکن سید جلال مؤمن آباد چنین گزارش داد که ساعت 9 جاری جهت گشت و برقراری نظم و امنیت در سطح شهر با خودروی زیل و پیکان شهربانی با تعدادی از مأمورین ژاندارم و شهربانی از شهربانی خارج در حدود ساعت 1045 در خیابان چهارشنبه پیش مشاهده مینماید که کودکی با در دست داشتن تعداد 32 برگ از عکسهای آیت الله خمینی مشغول پخش در مغازهها میباشد که فوراً توسط مأمورین او را جلب و کودک چنین اظهار داشت که اسم من علی پورروحانی فرزند رضا است و این عکسها را شخصی به نام حاجی یزدانی به من داد تا آنها را بین مردم پخش نمایم.
بدواً از محمدهادی یزدانی فرزند احمد بازرسی بدنی1معمول اشیاء ممنوعه و مضره ای همراه نداشت در تحقیق ضمن برگ بازجوئی پیوست چنین اظهار میدارد:
«در حدود دویست عدد عکس آیتالله خمینی را از قم خریداری و چون در مغازه نخواستم به کسی بفروشم به لحاظ این که چون در مغازهها تنها هستم و این کار را خلاف شغل خودم میدانم به این معنی که میگویند او در مغازه عکس فروشی هم میکند، عکسها را به بابل آورده به همسایه مغازهام به نام محمدرضا پورروحانی که روزنامهفروش است داده که دانهای 15 ریال بفروشد و هیچ هدفی جز این نداشتهام.»
عنوان شد شما دقیقاً در چه تاریخی و به چه منظور به قم رفتهاید که در پاسخ میگوید: «سه روز به محرم مانده چون مغازه بسته بود جهت زیارت به قم مشرف و روز یکشنبه دوم محرم مغازه را باز کردم و حدوداً سه روز در آنجا بسر بردهام ضمناً آنجا مغازهها کاملاً بسته بود و عکسها را از فروشندهای در کنار خیابان دانهای 10 ریال خریدهام.»
در پاسخ این که عکسها را به چه منظور از قم آوردهای میگوید: «بعضی از دوستان بازاری مانند سیدخلیل طاهری در دریکنده خواروبار فروشی دارد و اخوی بنده و آقای فلاطونی موکت فروشی در چهارشنبه پیش به من گفتند از آن عکسها برایمان بیاور و من از 200 عدد عکس 5 نسخه خود برداشته و یکی را [به] بردارم دادم ولی آقای فلاطونی نگرفت بقیه را هم به آقای رضاروحانی تحویل دادم». سئوال شد چرا جهت فروش عکس آن بچه را انتخاب که وی در جواب میگوید: «من عکسها را به پدر بچه دادم که به قیمت 15 ریال بفروشد در حالیکه خود بچه میگوید عکسها را مستقیماً خودش به من داد و حدود 6 الی 7 روز است که در مغازه و یا [ناخوانا] به من عکس جهت فروش میدهد و تا به حال حدود 600 الی 700 نسخه عکس را فروختهام» که در مورد تحویل عکسها و تعداد آنها تناقض گفتار وجود دارد که در ادامه بازجوئی به این موضوع اعتراف کرده میگوید: «بله عکسها را به بچه دادهام سؤال شد که چرا فقط عکسهای آیتالله خمینی را آورده و فقط به عکس ایشان اکتفا کرده اید؟ که در پاسخ میگوید چون عکس ایشان قبلاً به طور آزاد در بازار نبوده و اخیراً عکس آیتالله در بازار آزاد شده و دلیل دیگری ندارد». در مورد تحریک و وادار نمودن مغازهداران به بستن از نامبرده سؤال شد که در جواب میگوید: «من هیچ موقع نگفته ام مغازهها را ببندند» ضمن این که پدر بچه اظهار میدارد چند روز قبل به مغازه من مراجعه نمود و مرا با وجود اینکه 8 نفر بچه و 2 نفر خودمان هستیم وادار به تعطیل نمودن کرده و گفته است که به صلاح تو است که مغازه ات را ببندی. مجدداً در پاسخ این موضوع میگوید: «من به رضا روحانی نگفتم و این امر به من مربوط نیست و شخصاً کسب و کار دارم» و در مورد سابقه کیفری یا ضدامنیتی سؤال شد که در جواب میگوید: «تا به حال هیچگونه سابقهای ندارم.»با مراجعه به پرونده مشارالیه نامبرده دارای سوابقی به شرح زیر میباشد:
1ـ طی شماره 1013ـ 15 /8 /50 متهم به تشکیل دسته و جمعیتی علیه [امنیت] داخلی مملکت اعزام به دادسرای نظامی ساری؛
2ـ طی برگ خبر شماره 13ـ 32ـ 57 ـ 6 /2 /51 تشکیل جلسه در منزل و سخنرانی در مورد ضد انقلاب سفید؛
3ـ دستگیری نامبرده توسط سازمان اطلاعات و امنیت استان مازندران طی شماره 13ـ 32ـ 57 20 /6 /52 ؛
4ـ برگ خبر شماره 1ـ 68 ـ 521 ـ 1 /2 /53 مبنی بر تشکیل جلسات و دادن کارت؛
5ـ طی شماره 1ـ 68 ـ 521 ـ 19 /10 /52 متهم به پخش اعلامیهی مضره و فعالیت به نفع خمینی؛
6ـ برگ خبر شماره 13ـ 32ـ 57 ـ 1 /3 /53 تشکیل جلسات شبانه روزی در منزل وی؛
7ـ برگ خبر شماره 13ـ 32 ـ 57 ـ 11 /1 /35 تشکیل جلسات و ارتباط با شیخهادی روحانی کله بستی و کامران کلّهبستی؛
8ـ برگ خبر شماره 13ـ 22ـ 57 ـ 13 /5 /35 شرکت در جلسات قریه رمنت به نفع خمینی و بر خلاف مقام مملکتی؛
9ـ برگ خبر شماره 13ـ 32 ـ57 ـ 16 /6 /35 تشکیل جلسات پنهانی و شرکت دادن جوانان در آنها؛
10ـ برگ خبر شماره 13ـ 32 ـ 57 ـ 7 /10 /53 تشکیل جلسه در قریه رمنت و تشویق اهالی بر علیه [امنیت] مملکت و خاندان جلیل سلطنت؛
11ـ دستگیری توسط شهربانی طی شماره 32ـ 1 /04 ـ 3 ـ18 /01 ـ 1 /5 /36 متهم به داشتن کتب مضره و ارجاع به ساواک؛
12ـ برگ خبر شماره 28 ـ 8 ـ 4 ـ 1 /04 ـ 16 /5 /36 تبلیغ در مورد خمینی در قریه رمنت؛
13ـ برگ خبر شماره 33ـ 5 ـ 1 /04 ـ 7 /12 /36 تشویق و تحریک کسبه به تعطیل نمودن مغازهها؛
14ـ دستگیری نامبرده و محمد جعفر قندی طی شماره 13ـ 32 ـ 4 ـ 1 /04 ـ 3 /7 /1357 متهم به شرکت نمودن در تظاهرات و داشتن عکس خمینی؛
متعاقباً پدر پسر بچّه به نام محمدرضا روحانی فرزند ابراهیم 45 ساله شغل تعمیرکار چراغ و سماور واقع در چهارشنبه باسواد اهل و ساکن بابل مؤمنآباد سیدجلال به لحاظ صغیر بودن فرزندش و تحقیقات بیشتر احضار در بدو امر از وی بازرسی بدنی2 معمول فاقد هرگونه اشیاء ممنوعه بوده است در تحقیق چنین میگوید: «من عکسها را از حاجی یزدانی نگرفتهام بلکه بچه من آنها را گرفته و اظهارات حاجی یزدانی را رد مینماید» ضمناً میگوید: «پسرم تا ساعت 0930 روز جاری نزد من بود و از آن به بعد دیگر از وی اطلاعی ندارم که کجا رفته و در کجا عکسها را گرفته است در ضمن چند روز قبل به مغازه من مراجعه و مرا با داشتن چندین سر عائله وادار به بستن مغازهام نمود و گفته که اگر ببندی به صلاح توست». سؤال شد که که آیا قبلاً در مورد فروش عکس با حاجی یزدانی قراردادی بسته و یا صحبتی کرده اید در پاسخ گفت: « که خیر اصلاً اینطور نبوده است».
از فرزند نامبرده فوق به نام علی پورروحانی فرزند رضا 14 ساله که در مغازه پدرش کار میکند در حضور پدرش بازجوئی ضمناً هیچگونه اشیاء ممنوعهای همراه نداشته است3 در پاسخ تحقیقات چنین میگوید: «روز جاری که توسط مأمورین دستگیر شدم حدود 44 عدد عکس را از حاجی یزدانی تحویل گرفتم که دانهای 15ریال بفروشم و من هم آنها را معمولاً به مغازهداران و دهاتیها میفروشم». از وی سؤال شد که چند روز است که عکسفروشی میکنی در پاسخ میگوید: «حدود 6 الی 7 روز است که مرتباً حاجی یزدانی به من عکس میدهد و من تاکنون تقریباً 500 الی 600 عدد عکس فروختهام و معمولاً آنها را از مغازه و یا منزل وی تحویل میگیرم. عکسها را دانهای 5 /13 ریال به من میفروشد و من هم آنها را دانهای 15 ریال و گاهی 20 ریال میفروشم». در مورد سؤال آیا تا به حال چیزهای دیگری از قبیل اعلامیه مضره و مانند آن از حاجی یزدانی تحویل گرفتهای که در جواب گفته: «خیر تا به حال به جز عکس آیتالله خمینی چیز دیگری دریافت نکردهام. در روز جاری هم در مغازه وی عکسها را گرفته و عکسها تا به حال بیش از 2000 عدد بوده است زیرا که حدود 600 الی 700 عدد آن را خودم فروختهام».
علیهذا پروندهای حاوی 12 برگ و 32 نسخه عکس آیت الله خمینی به پیوست جهت صدور هرگونه اوامر مقتضی به عرض میرسد.
ریاست دایره اطلاعات ستوان دوم عرفانیان 22 /9 /1357
دفتر: اطلاعات پرونده مربوطه به انضمام سوابق پیوست با نامبردگان جهت هر گونه پیگرد و تحقیقات لازم به سازمان اطلاعات و امنیت بابل ارسال و اعزام و بهره را نیز آگهی دارند.
رئیس شهربانی بابل سرهنگ 2 طرقی
توضیحات سند:
1. در گزارش بازرسی بدنی مورد اشاره آمده است: «فقط تعداد سی و پنج ریال پول نقد همراه داشت که با حضور امضاء کنندگان ذیل ورقه به نامبرده مسترد که عین مراتب صورت مجلس گردیده است. ستوان دوم مهدی عرفانیان سرپرست اطلاعات 22 /9 /1357. سرپاسبان احمد عبدی متصدی دفتر اطلاعات. متهم محمدهادی یزدانی»
2. در گزارش بازرسی بدنی مورد اشاره آمده است: «فقط تعداد یکصد و هشتاد و پنج ریال وجه همراه داشت که مبلغ یک صد ریال آن اسکناس بیست ریالی و هفتاد و پنج ریال آن خرد بوده است که عین وجه ذکر شده به صاحبش مسترد مراتب با حضور مأمورین امضاء کنندگان ذیل ورقه صورت مجلس گردیده است. 1ـ ستوان دوم مهدی عرفانیان سرپرست اطلاعات 22 /9 /1357؛ 2ـ سرپاسبان احمد عبدی مأمور اطلاعات؛ 3ـ سرپاسبان حاجی علیزاده مأمور اطلاعات؛ 4ـ پاسبان یکم [ناخوانا] مأمور اطلاعات. اظهارات فوق مورد گواهی اینجانب محمدرضا پورروحانی ولی فرزندم میباشد و صحیح است.»
3. در گزارش بازرسی بدنی مورد اشاره آمده است: «دارای وسائل زیر در جیب نامبرده بوده که عیناً با حضور امضاء کنندگان ذیل ورقه صورت مجلس و کلیه آن در زیر تحویل صاحبش گردیده است 1ـ اسکناس یک هزار ریالی 1 عدد 2ـ اسکناس پانصد ریالی 5 عدد 3ـ اسکناس دویست ریالی 7 عدد 4 اسکناس یک صد ریالی 11 عدد 5ـ اسکناس پنجاه ریالی 11 عدد 6ـ اسکناس بیست ریالی 5 عدد 7ـ مقدار هفتاد و پنج ریال پول خرد 8ـ فتوکپی پول برق یک برگ 9ـ دفترچه دسته چک شمارههای حساب 1640 و دفترچه پس انداز بانک صادرات به شماره 3389 یک جلد 10ـ دفترچه صندوق قرضالحسنه به شماره 6702 یک جلد 11ـ دفترچه صندوق قرض الحسنه به شماره 4321 یک جلد 12ـ دسته کلید 13ـ شانه 14ـ پیچ گوشتی یک عدد 15ـ ناخن گیر 3 عدد 16ـ فندک سیگار یک عدد 17ـ قاب عکس کوچک بغلی یک عدد 18ـ [ناخوانا] 19ـ جا سیگاری کوچک بغلی یک عدد 20ـ زنجیر 1 عدد 21ـ قبض برق یک برگ 22ـ برگ سررسید صندوق قرض الحسنه و کارت مربوطه دو برگ.
1ـ ستوان دوم مهدی عرفانیان سرپرست اطلاعات؛ 2ـ سرپاسبان احمد عبدی مأمور اطلاعات؛ 3ـ سرپاسبان حاجی علینژاد مأمور اطلاعات؛ 4ـ پاسبان یکم علی محمد [ناخوانا].. [اثر انگشت] محمدرضا پورروحانی متهم»
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 11 صفحه 126