صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: شیخ حسین غفاریان

تاریخ سند: 3 بهمن 1349


موضوع: شیخ حسین غفاریان


متن سند:

از: 9/ ﻫ تاریخ:3 /11 /1349
به: 316 شماره: 13045 /9ﻫ
موضوع: شیخ حسین غفاریان

روز 26 /10 شیخ حسین غفاریان از قم به مشهد وارد و در منزل پدرش حاج باقر غفاریان خیاط که واقع است در چارسوق نوغان مقابل حمام حاج نوروز کوچه لایق دست راست کوچه سوم پلاک 27 اقامت نموده است. روز 25 /10 ساعت 16 در قطار مسافربری تهران ـ مشهد حسین غفاریان اظهار می‌نماید: «حیف از آقای خمینی که از ایران به عراق رفته. اگر به ایران بیاید دست تمام مجتهدین و مراجع را به چوب می‌بندد. من از کسانی هستم که اعلامیه‌های خمینی را مخفیانه به مشهد آوردم و حالا هم هر اعلامیه‌ای باشد به مشهد و شهرهای دیگر ایران می‌برم. چندی قبل یک اعلامیه‌ای از طرف علما و طرفداران آقا در قم مبنی بر اینکه آقای خمینی مرجع تقلید شیعیان جهان است چاپ شد و من مقدار زیادی به مشهد آوردم و از افرادی که فهمیدند از این اعلامیه‌ها صادر شده شیخ علی فصیحی بود که گویا به نوغانی گفته بود و نوغانی هم به سازمان امنیت گفته بود و دنبال آورنده می‌گشتند. من هم فرار کردم رفتم قم زیرا به ملاقات یکی از زندانیان روحانی به زندان رفتم، در زندان متوجه شدم که دنبالم می‌گردند. لذا فرار کردم وإلا دستگیر می‌شدم. گویا عوض من یک نفر دیگر را گرفته و سازمان هرچه فشار آورده بود خوشبختانه چیزی دستگیرش نشده بود.» حسین غفاریان ساعت 20 روز 25 /10 در قطار مسافربری اظهار می‌نماید: «اعلامیه‌هایی که درباره خمینی صادر می‌شود اغلب در مشهد به دست سیدمجتهدی مدرس و روضه‌خوان که ساکن کوچه ملک در خیابان نادری است می‌رسد و ایشان هم به افراد مورد اطمینان خود می‌دهند. چون مجتهدی نایب خاص خمینی است، اخیراً هم مجتهدی نامه‌ای به آقای خمینی نوشته مبنی بر اینکه وجوهاتی که از مقلدین شما به من می‌رسد، چه بکنم؟ امکان فرستادن به عراق نیست. خمینی پاسخ می‌دهد «آقای مجتهدی هر مبلغ که از بابت وجوهات از مقلدین من به شما می‌رسد اولاً مقداری را خودتان مصرف کنید و بقیه را برای زندانی‎های اهل علم که در خراسان یا قم و یا تهران گرفتار می‌شوند صرف نمایید و نگذارید در غیاب آنها به خانواده‌شان سخت بگذرد و به مقدار کافی به خانواده زندانی‎ها پول بدهید که در مضیقه نباشند.» و مجتهدی هم از این بابت به خانواده علی آقا تهرانی و حافظی که زندانی بوده‌اند کمک کرده است و به امثال اینها کمک می‌نماید.» شیخ حسین غفاریان در دنباله اظهاراتش اضافه نموده اظهار می‌نماید: «یک سوم مردم ایران از خمینی تقلید می‌نمایند ولی جرأت ندارند آشکارا به مردم بفهمانند که ما مقلد آقای خمینی هستیم.»
روز 26 /10 ساعت 19:30 غفاریان به منزل پدرش وارد شده اظهار می‌نماید: «در نظر دارم مدت ده روز در مشهد اقامت نمایم و سپس خانواده‌ام را به قم منتقل نموده، برای همیشه ساکن قم بشوم.» روز 27 /10 در ساعت 9:30 صبح غفاریان در منزل پدرش باقر غفاریان اظهار می‌نماید: «شخصی است در قم به نام شیخ حسین کبیری که خیلی شهرت و محبوبیت دارد و تمام اشعاری که در مدح خمینی سروده شده او می‌سراید. وی فردی است منحصربه‌فرد که شعرهای بسیار جالب و خوبی در مدح خمینی می‌گوید. چند بیتی را که آقای کبیری در مدح خمینی سروده است یاد دارم:
بردن نام خمینی سهل است و آسان / زجر است و زندان / ای جان به قربان خمینی
در مشهد مدرسه نواب طلبه‌ای است به نام دهشت که ایشان هم از فدائیان خمینی است و هر شب جمعه افرادی را در بین طلاب انتخاب نموده، برای تبلیغ به دهات می‌فرستد و هدفش تجلیل و تبلیغ برای خمینی است.»
نظریه شنبه: شیخ حسین غفاریان که روز 26 /10 از قم به مشهد آمده و نظرش انتقال خانواده‌اش به قم است، بنا به گفته خودش فردی است طرفدار سرسخت خمینی و از فحوای کلامش استنباط می‌شود سرسختانه برای خمینی فعالیت داشته و دارد. اعمال و رفتارش تحت مراقبت است. استنباط می‎شود با خود مقداری اعلامیه از قم آورده باشد. درصورتی‌که صحت داشته و حامل اعلامیه باشد و یا هرگونه عملی مرتکب شود به عرض خواهد رسید.
نظریه یکشنبه: انتشار خبر باعث لو رفتن منبع است، زیرا خبر را فقط در حضور منبع بیان نموده. از وی سابقه بایگانی شده به دست نیامده. اعمال و رفتار وی وسیله منبع دقیقاً تحت مراقبت است. رسایی
با پرونده محصول منبع 195 ارائه شود ـ 11 /11
فیش به نام حسین غفاریان بررسی و ارائه شود ـ 12 /11

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 06 صفحه 449


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.