تاریخ سند: 10 آذر 1353
موضوع : تلگرام علماء زاهدان
متن سند:
رونوشت گزارش خبر شماره 19474 /11هـ
در جلسهای که به منظور تقبیح اعمال حکام حکومت بعثی عراق1 در منزل آیت الله کفعمی تشکیل شده بود آقایان روحانیون زاهدان فلاحتی، موسوی، شیخ نوری ملقب به نورالهدا2 و شیخ علی مزاری داماد کفعمی و آیتالله کفعمی حضور داشتند.
ابتدا فلاحتی اظهار داشت نظر آقای معین الغربائی این است که تلگرامی در این مورد به شاهنشاه آریا مهر مخابره گردد زیرا تلگرام به آقایان آیات نتیجهای ندارد که غیر از کفعمی و دامادش دیگران موافق بودند بعد قرار شد جهت علماء هم استخاره شود که نتیجه چهار استخاره برای آیتالله میلانی در مشهد و خوانساری3 در تهران و خوئی4 در نجف اشرف و شریعتمداری5 در قم خوب آمد و وقتی برای تلگرام جهت شاهنشاه آریامهر استخاره شد (انّ هذا السّاحر علیم) 6 که برای حضرت موسی و فرعون ظالم آمده است آمد که کفعمی و شیخ مزاری شدیداً خندیدند و مزاری گفت این آیه عجیب مناسب بود در نتیجه از تلگرام شاهنشاه آریامهر منصرف شدند.
نظریه شنبه : کفعمی و مزاری نسبت به دولت و حکومت بدبین هستند.
نظریه یکشنبه : نظریه شنبه تایید می گردد و موارد فوق صحت دارد.
ضمناً فرزند غلام رضا و شیخ محمد کفعمی خراسانی در اداره کل سوم 312 دارای سابقه می باشند.
نظریه سه شنبه : ضمن تایید نظریه یکشنبه با توجه به سوابق این دو نفر احتمال صحت خبر موجود است.
نظریه 11هـ : در ماموریت هستند.
اصل در پرونده کلاسه 161129 بایگانی است.
در پرونده کلاسه 32592 بایگانی شود
توضیحات سند:
1.
حزب بعث : ریشه های حزب بعث را بایستی در سوریه جستجو کرد و این مربوط می شود به سالهای بین 1909 میلادی تا 1920 که مجامع سری تحت نام «فطاط، قحطانیه والعهد» به منظور مبارزه با تسلط عثمانی در کشورهای عربی ایجاد شد.
از 1920 که سرزمین های عربی خاورمیانه براساس تصمیمات کنفرانس «سان ییو» تحت قیمومیت انگلیس و فرانسه قرار گرفت، حزب دیگری به نام «استقدای» با زیربنای فکری ناسیونالیسم عربیسم در سوریه، اردن و عراق در جهت مبارزه با استعمار و حیات بخشیدن به هویت عرب، تشکیل شد.
از 1932 به علت نفوذ «اتحاد ناسیونالیست» که مرکب از خردهبورژوازی کارمندان، بازرگانان و دانش آموختگان بود، در اکثر کشورهای عربی خاورمیانه فعالیت خود را آغاز کرد.
در سال 1939 به علت نفوذ عوامل استعمار فرانسه در حزب و ایجاد انشعابات، حزب به نابودی کشیده شد.
از درون ویرانه های حزب ناسیونالیست، دو حزب جدید یکی به نام «حزب ناسیونالیستی عرب» به رهبری زکی ارسوزی و دیگری حزب «احیاء العرب» به رهبری میشل عفلق و صلاح الدین بیطار به وجود آمد.
این حزب پس از چند سال به حزب بعث عربی تغییر نام داد.
هدف ایدئولوژیک حزب بعث عبارت بود از «ناسیونالیسم عرب، آزادی و وحدت و سوسیالیسم» هدف سیاسی آن مبارزه با حضور استعماری فرانسه در کشورشان و ایجاد سوریه بزرگ (شامل عراق، اردن، فلسطین، لبنان و سوریه) بود.
در سال 1941 عفلق کمیته سوری کمک به رشید گیلانی در عراق را تشکیل داد.
بنابراین نخستین هدف استراتژیک عفلق، توسعه اندیشه های حزب در عراق بود.
حزب بعث در سال 1948 در عراق شکل گرفت.
این تاریخ مربوط می شود به زمان تشکیل کشور صهیونیستی اسرائیل و شدت گرفتن موج ناسیونالیسم عرب برای مقابله با تجاوز اسرائیل، دکتر سامی شوکت که یک ناسیونالیست افراطی بود، در 7 آوریل کمیته حزب بعث را در عراق تشکیل داد و در مدت کمتر از سه سال، موفق به تأسیس شعباتی در سراسر عراق گردید، ولی هنوز جرأت خودنمایی در صحنه سیاسی کشور را نداشت، تا این که در 1953 همزمان با تظاهرات مردم عراق علیه تجدید قرارداد دولت با شرکت نفت عراق، موجودیت و فعالیت خود را علنی ساخت.
برنامه اصلی حزب بعث را می توان به این صورت خلاصه کرد:
ـ غیرمذهبی کردن دولت.
ـ سوسیالیستی کردن اقتصاد.
ـ وحدت عربی را به صورت یک ایده مشخص کلیه اعراب درآوردن.
پس از تسلط بعث در عراق و به دست گرفتن رژیم این کشور و بروز اختلاف با سوریه حزب بعث لبنان نیز به دو شعبه تقسیم شده است.
که رهبری حزب بعث طرفدار عراق را دکتر عبدالمجید رافعی به عهده دارد و عاصم قانصوه رئیس حزب بعث طرفدار سوریه است.
تاریخ سیاسی ـ اقتصادی عراق، دکتر علی بیگدلی
2.
حاج شیخ علی نورالهدا فرزند محمد در سال 1306 هـ .
ش در مود بیرجند چشم به جهان گشود و تحصیل علم را از سن 6 سالگی در مکتب محل زندگی اش که توسط حاج علیجان مهاجر اداره می شد آغاز نمود و قرآن را در آن مکتب آموخت.
همزمان نیز در دبستان مشغول تحصیل و دوران ابتدایی را با نمرات عالی و غالبا با شاگرد اولی به اتمام رساندند و تحصیل علوم دینی را در حوزه علمیه بیرجند (مدرسه معصومیه) که به همت مرحوم آیت ا...
محقق و دانشمند مشهور سید حسن تهامی در دوران خفقان رضا شاه تجدید و تاسیس شده بود شروع و از همان بدو امر مورد عنایات خاص آن مجتهد بزرگ و سایر مدرسین حوزه قرار گرفت.
بعد از فراگیری مقدمات علوم اسلامی در حوزه مذکور، به مشهد عزیمت و حدود یک سال در مشهد ادامه تحصیل داد.
سپس برای ادامه تحصیل مراتب عالیه به نجف مشرف شد و تا سال 1342 هـ شاز محضر اساتیدی نظیر حاج سید کاظم حائری بیرجندی، حاج سید محمد روحانی، سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودی، سید ابوالقاسم خویی و سید عبدالله شیرازی استفاده کرد و پس از بازگشت به ایران در مدرسه معصومیه قم به تدریس مشغول و پس از مدتی به زاهدان عزیمت و ضمن امام جماعت مسجد امام حسین زاهدان به عنوان استاد حوزه و دانشگاه مشغول تدریس شد.
وی مدتی به عنوان امام جمعه موقت زاهدان در این سنگر سیاسی و عبادی مشغول خدمت گردید.
ایشان دارای آثار مکتوب متعددی می باشند.
ِ
3.
آیت الله سیداحمد خوانساری فرزند حاج سید یوسف در 18 محرم 1309 ق در شهر خوانسار متولد شد.
مقداری از ریاضیات و علوم مقدماتی و سطح را در زادگاهش فرا گرفت و سپس برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت و در آن شهر خارج فقه و اصول را از محضر آیات عظام حاج میرمحمد صادق مدرس اصفهانی و آخوند ملاعبدالکریم گزی و میرزا محمدعلی تویسرکانی، فراگرفت و بعد از طی مراحل، برای تکمیل معلومات خود به نجف عزیمت نمود و در آنجا دو سال در درس مرحوم آخوند خراسانی و چندین سال هم در درس مرحوم حاج سیدمحمدکاظم یزدی و آیت اللّه نائینی و استادان دیگر شرکت جست تا به مدارج عالیه رسید و در سال 1345 هجری قمری به ایران مراجعت کرد و با اقامت در اراک از محضر آیت اللّه عبدالکریم حائری استفاده های علمی فراوانی برد.
بعد از انتقال حوزه علمیه از اراک به قم، ایشان نیز بعد از مدتی به قم آمد و نماز جماعت فیضیه به ایشان واگذار شد.
در مدتی که در قم بود از مدرسین و فضلای برتر حوزه علمیه به شمار می رفت و در درس خارج فقه وی شاگردان مبرزی چون امام موسی صدر شرکت می کردند.
وی از مدرسین فلسفه و ریاضیات نیز شمرده می شد.
در سال 1329 ش به درخواست مردم تهران و امر آیت اللّه بروجردی در تهران ساکن شد و بیش از سه دهه یکی از مراجع متنفذ تهران و منشأ خدمات مؤثری گردید.
ایشان در ابتدای نهضت مردم ایران در جریان انجمن های ایالتی و ولایتی حضور یافت ولی به تدریج از عرصه سیاسی کناره گرفت.
هر چند که مستقیم و غیرمستقیم در جهت حمایت از مبارزان تلاش می نمود.
آیت اللّه سید احمد خوانساری در سال 1362 دارفانی را وداع گفت و با تشییع جنازه ای باشکوه در تهران و قم در مسجد بالاسر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد.
امام خمینی در ارتحال ایشان پیام تسلیتی ارسال کردند و طی آن از خدمات او به اسلام تجلیل نمودند.
آثار علمی ایشان:
1ـ شرح مختصر المنافع در چند جلد.
2ـ حاشیه بر عروه الوثقی .
3ـ توضیح المسایل .
4ـ مناسک حج .
ر.ک: گنجینه دانشمندان، ج2، صص 9 تا 12
4.
آیتالله سید ابوالقاسم موسوی خوئی از مراجع بزرگ شیعه در نیمه رجب سال 1317 ﻫ ق در شهر خوی پا به عرصه وجود نهاد در سال 1330 ﻫ ق به نجف اشرف مشرف شده و از محضر استادان آن دیار شد.
وی از جمله موفقترین شاگردان آقا ضیا عراقی، مرحوم نائینی و مرحوم کمپانی بود و خود نیز موفق به پرورش شاگردان بزرگی شد.
آیتالله خوئی پس از تحمل فشارهای بیشمار از سوی دولت بعث عراق در روز پنجشنبه هشتم صفر 1412 ﻫ ق به سرای باقی شتافت.
از ایشان کتب و مقالات ارزشمندی باقی مانده از آن جمله است کتاب معجمالرجال در 23 جلد.
5.
سیدکاظم شریعتمداری فرزند حسن در سال 1283 ش در تبریز متولد شد.
دوران تحصیل را در تبریز، مشهد و قم گذراند و به درجه اجتهاد رسید.
در سال 1327 به دلیل استقبال از محمدرضا پهلوی در مدرسه طالبیه، تا حدودی محبوبیت خود را از دست داد.
این موضوع، ادامه کار وی را در آذربایجان دشوار ساخت و لذا راهی قم شد و از آن زمان تا پیروزی انقلاب اسلامی ارتباط خود را به طور پنهانی با دربار و رژیم حفظ نمود.
شریعتمداری برخلاف بسیاری از مراجع، قانون اساسی شاه را مورد تأیید قرار می داد و علیرغم اصرار مردم و روحانیت بر سرنگونی رژیم شاهنشاهی، خواستار اجرای قانون اساسی بود.
شاه آنگاه که از سوی روحانیون مبارز و مقاوم تحت فشار قرار می گرفت و اعصاب و روانش خرد می شد، چاره ای جز توسل به شریعتمداری نداشت.
اسداللّه علم وزیر دربار نیز در اجرای فرامین شاه، با واسطه ای مطمئن و مورد وثوق با شریعتمداری تماس می گرفت و از او چاره جویی می کرد.
گاهی نیز وی را به اجرای تصمیمات موظف می نمود.
موارد زیادی از این گونه امور دیده شده که توسط نزدیکان آگاه و وابستگان رژیم از جمله ارتشبد حسین فردوست (رئیس دفتر ویژه شاه) و احمدعلی انصاری (پسرخاله فرح) در خاطراتشان ثبت و ضبط گردیده است.
شریعتمداری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل مشارکت در کودتای قطبزاده از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مرجعیت خلع شد و در سال 1365 در گوشه انزوا فوت کرد.
6.
قرآن کریم سوره، اعراف، آیه 109، و سوره شعرا آیه 34 (اِنَّ هَذَا لَسَحرٌ عَلیمٌٍ) این مرد ساحری بسیار ماهر و دانا است.
منبع:
کتاب
آیتالله محمد کفعمی خراسانی به روایت اسناد ساواک صفحه 247