صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : اظهارات شیخ ابوالقاسم مناقب

تاریخ سند: 21 اردیبهشت 1357


موضوع : اظهارات شیخ ابوالقاسم مناقب


متن سند:

از : 26/ ﻫ تاریخ : 21 /2‌ /2537[] 0221
به : 312 شماره : 3296 /26/ ﻫ
موضوع : اظهارات شیخ ابوالقاسم مناقب
پیرو 3258 /26 ﻫ – 19 /2‌ /37

قبل از ظهر روز 19 /2‌ /37 نامبرده بالا در مسجد حظیره پس از شیخ محمدعلی حافظیه به منبر رفته و ضمن تجلیل از کشته شدگان حادثه روز 10 /1‌ /37 یزد و ستایش از مراجع ثلاثه قم در حضور پنج هزار نفر افراد شرکت کننده مطالبی به شرح زیر بیان داشته است.
مجلس، مجلسی است بسیار با شکوه، پر جمعیت به کوری چشم کسانی که ما را عده‌ای معدود و انگشت شمار[که]از ده تا پانزده نفر تجاوز نمی‌کنیم[معرفی می‌کند]. این جمعیت چندین هزار نفره گرد هم جمع آمده تا از یک سو از کشته شدگان یزد تجلیل نماید و از یک سو پایداری خود را به منظور رسیدن به هدف‌های منطقی و شرعی و حکیمانه رهبران دینی استان اعلام بدارند. با اینکه می‌دانم عواملی در کار بوده و ممانعت‌هائی شده تا افراد کمتری شرکت نمایند. در بخش اول سخنان خود از شرکت، حرکت و جنبش جوانان در این مراسم قدردانی کرد و ضمن اینکه خواستار ادامه همکاری آنان شد، تأکید کرد توجهی به اظهارات افرادی که قصد بازداشتن آنان از ادامه فعالیت را دارند نکنند و تأکید کرد که دشمن شکست سختی می‌خورد و شما پیروز هستید و شما برای خدا کشته شدید، کتک خوردید و زندان رفتید و به خدا پیروز هستید و...
در بخش دوم صحبت خود اظهار داشت با خطباء و جامعه روحانیت یزد صحبت دارم. آیت‌اله صدوقی (صلوات حاضرین) آقایان حجج‌اسلام و... ما در راه هدف خدا و... ده‌ها کشته دادیم. در کلانتری‌ها با بدن‌های لخت کتک‌ها خوردیم، در زندان بر زمین‌های مرطوب در حالی که بدن‌هایمان از فشار و کثرت ضربات خورد و خمیر بود نشستیم فعلاً هم پرونده‌ها برایمان ساختند دستگاه هم آمادگی دارد که ما را به زندان بکشد و ما هم با افتخار قبول می‌کنیم و هیچگونه عذری نمی‌آوریم ... اگر کسانی را می‌شناسید که در این لباس هستند و از روحانیت نیستند آنها را معرفی کنید داخلی دارها را بیرون کنید بیرونی‌ها باید بروند و شما هم آنها را به مردم معرفی کنید تا بگیرند و بکشند و از جامعه بیرون کنند... چهل روز است از ماجرای خونین یزد می‌گذرد کدام شب بود حضرت آیت‌اله صدوقی (صلوات حاضرین) که سالنی که ظرفیت 15 هزار 20 هزار جمعیت را دارد از جمعیت خالی باشد کدام شبی بود که جوان‌های غیور کوه صفت کنار شما نایستاده باشند و آمادگی خود را در راه اجرای فرامین شما با زبان حال با زبان عمل اعلام نکرده باشند. (سه مرتبه صحیح است حاضرین) آفرین بر احساسات پرشور شماها اعلام کردید با عملتان و حالا هم با گفته‌هایتان اعلام کردید که در کنار مراجع و رهبران مجاهدمان ایستاده‌اید (یکی از افراد در بین جمعیت اظهار می‌دارد هنوز هم ایستاده‌ایم که حاضرین سه مرتبه اظهار می‌دارند صحیح است) جمعیت به خوبی انجام وظیفه کرده بحمداله روحانیت هم به خوبی انجام وظیفه کرده و باید کاملاً آگاه باشد مبادا اخلالی به وجودآید و با اراده کامل هدف خود را دنبال کند و از حمایت جمعیت هم برخوردار می‌باشد.
در بخش سوم خود اظهار داشت حرف ما با دولت زمان با هیئت حاکمه و مأمورینی که مشغول انجام وظیفه هستند... ما می‌گوئیم دولت از دروغ گفتن بپرهیزد (سه مرتبه صحیح است حاضرین) قضایا را آن طور که هست صدا و سیمای ایران به قول خودشان منعکس بکند (سه مرتبه صحیح است حاضرین) نگویند یک بیست نفر جمعیت خرابکار در یک مسجد جمع شدند برای ایجاد بلوا و پلیس آنها را متفرق کرد. ما بلواگر نیستیم (سه مرتبه صحیح است حاضرین) ما جمعیتی هستیم منظم، مرتب، عاقل، اکثراً تحصیل کرده فاضل و دانشمند، امکان ندارد در راه هدف مقدس خود دست به بی‌نظمی بزنیم (سه مرتبه صحیح است حاضرین) دولت جریان روز را آن طور که هست در جراید اعلام کند (سه مرتبه صحیح است حاضرین) امروز سراسر شهر یزد تعطیل عمومی است. اعتصاب است چیزی نیست که ما برخلاف بگوئیم این بازار ماست این خیابان ماست که تعطیل است و اگر اشخاص هم حاضر نشده‌اند مانعی برای آنها ایجاد نموده‌اند آن طور که من شنیده‌ام دو سه روز است که به نفرات کارمندان شریف و متدین ادارات این دوسه روز یک ساعت هم مرخصی داده نشده چرا، چرا داغدیدگان، این مجلس، مجلس یادبود عزیزان آنهاست و...
از چند روز قبل به مدیران کارخانجات اعلام کرده‌اند که اگر فلان روز کارگری در محل کار حاضر نشد بگوئید تا ما چکارش بکنیم چرا، این چه آزادی است در مملکت، چرا کارگر را اسیر کرده اید، کارمندان را در غل و زنجیر کرده اید، آنها همفکر ما هستند، هم عقیده ما هستند... یکی از کارمندان اداری برای من گفت 25 سال است که در اداره‌ای کار می‌کنم اگر در این مراسم شرکت کنم سابقه‌ام از بین می‌رود اخراج می‌شوم شاید هم زندان بشوم آخر این چه آزادی است که اعلام می‌کنند اگر آزادی است اعلام کنند کارمندان، کارگران، بازاری‌ها، کسبه آزاد هستید در این مراسم شرکت کنید... این چه آزادی است... مگر مردم چشمشان کور است. مگر مردم عقلشان از سرشان رفته مثل شما دارند می‌بینند استبداد، دارند می‌بینند دیکتاتوری، نکنید جریانات[را] آن طور که هست بگوئید داد و فریاد می‌زنند که ما در تمدن و ترقی به کجا رسیده‌ایم خوب بسم‌الله بگو ببینم به کجا رسیده‌ایم این گوی و این میدان ... ما را رسانیدید به جائی که از هر لحاظ ورشکست کرده اید. از نظر آموزش و پرورش. از نظر اخلاق. از نظر اقتصاد ورشکسته شده ایم. بابا ما مردمی هستیم که روغن، پیاز ... خودمان تهیه می‌کردیم حالا اگر کم بود یا زیاد خوب می‌ساختیم. حالا کار ما به جائی رسیده که بایستی از هند و پاکستان پیاز بیاوریم. هی داد می‌زنند ما پیشرفت کرده‌ایم جلو رفتیم جلو رفتیم بابا کجا رفته‌اید پیشرفت یعنی چه ... ملتی که پیازش از خارج بیاید ملتی که گوشتش کشتی کشتی از استرالیا بیاید آن هم گوشتی که گندش درآمده که حتی روزنامه‌ها نوشته‌اند... این روزنامه‌های ما هستند که می‌نویسند پیاز ما از کجا آمده. مگر این روزنامه کیهان نبود که چندی قبل نوشت گوشتی که به ایران می‌آید بدترین گوشت‌های دنیا و جهان است. این
گوشت مرده نجس کثیف تازه بدترینش مال ما است. چشم همه روشن چند روز قبل باز کیهان اعلام کرد یک میلیون و دویست هزار تن علوفه هم برای دام‌های کشور خریداری شده که عنقریب سرازیر کشور می‌شود تا چند سال قبل در صفحه خراسان کاه شان را به دست باد می‌سپارند جمع نمی‌کردند. حالا ما آنچنان ترقی کرده‌ایم که کاه هم بایستی از خارج بخریم و ارز مملکتمان بیرون برود برای کاه، گندممان بیاید، کجا رسیدی در زراعت با این اداره کشاورزی و مهندسین و... کجا رسیدی کو گندمت، چرا کشتی کشتی از خارج می‌آوری. تو ورشکست شده‌ای از نظر زراعت، زراعت ایران را خورد کرده‌ای. دامداری ایران را خورد کرده‌ای.
این شهر بابک نزدیک یزد از اردیبهشت به بعد مرتباً انواع مواد غذائی برای یزد صادر می‌کرد ولی حالا باید روغن نباتی برایش بفرستند و همه شده‌اند مصرف کننده الان، دهات تولیدی بودند، تولید کننده و مولد ... حالا بروید تماشا کنید گوشت و تخم مرغ و جوجه از شهر می‌خرند. چطور جلو رفته ای. کو پیشرفت چه کرده‌ای از عمران و آبادی ... این همه دهات اطراف یزد کجا پیش رفته. رفتیم جلو رفتیم جلو، بنده هم رفتم به ارش[عرش] ... پیشرفتی نکرده ای. واترقیده ای. می‌گویند صنعتی، بسم اله چی چی داری از خودت یک پیچ مهره از خودت نشان بده ... حالا که افتاده‌ام در بادی[وادی] حرف بگویم شاید این منبر آخر من باشد و دیگر نتوانم منبر بروم (اعتراض شرکت کنندگان) صنعتی شدی اگر یک روز پیچ و مهره کارخانه ات ببُرّد، آلمان یا چکسلواکی بهت ندهد آقای صنعت جو و صنعتگر چکاره‌ای، کجائی، یک دینام برقت خراب بشود یک ماه شهر را در خاموشی می‌بری برای اینکه از خودت نیست. ما یزدی‌ها در گذشته از نظر آب در مضیقه بودیم ولی از چاه با دلو ... خیلی بد بود ولی استقلال داشتیم ولی حالا سازمان آب از هر کجا شیر را باز کنی آب می‌آید ولی چه چیزش از خودش هست شیر آب دستشوئی، منبع آب، دینام ... اگر یک روز نانجیب‌های بین‌المللی و قلدرهای غارتگر جهانی بخواهند ما را تحت فشار بگذارند و بخواهند گندم به ما ندهند گوشت به ما ندهند برنج به ما ندهند تلمبه برای آب کشیدن ندهند اگر ... آقا چکاره‌ای چند مرده حلاجی ... این پیشرفته، این تعالی و ترقی است. دروغ نگوئید به مردم نگوئید به کجا رسیده‌ایم والله سقوط کرده‌ایم شده‌ایم شهرداری آشغال دنیا، گوشت مرده می‌خریم، بیاور. گندم پنجاه ساله می‌خریم، بیاور... با مردم راست بگوئید دروغ نگوئید نمی‌شود مردم را اغفال کرد امروز
همه مردم فهمیده هستند و از همه جای دنیا خبر دارند... هنوز مسئله فاضل آب مملکت حل نشده، ترافیک حل نشده، به کجا رسیده‌ای راست بگوئید دروغ نگوئید تا در نظر مردم دروغگو و خائن معرفی نشوید.
دوم سفارش من به مأمورین دولت و کارمندان دولت است.‌ای مردم با احساسات داغ و گرم مذهبی مردم به مبارزه برنخیزید، ولو توپ دارید. ارتش دارید، تانک دارید، پلیس دارید و... چقدر می‌توانی بکشی، بزن همه را بکش، بر چه کسی حکومت می‌کنی اگر ما نباشیم بر خرابه‌ها و مرده‌ها حکومت می‌کنی. با احساسات داغ مردم مبارزه نکنید آن هم با احساسات گرم مذهبی که نتیجه‌ای جز شکست و بدبختی ندارد (سه مرتبه صحیح است حاضرین) برای احساسات گرم مردم احترام قائل باشید (سه مرتبه صحیح است حاضرین) در قبال حرف حق و منطقی، گلوله و فشنگ، چوب و چماق، تو اینطور می‌خواهی جمعیت را آرام کنی... به خدا بدتر می‌شود، پر شورتر می‌شود، به چه مجوز قانونی در کلانتری‌ها جوان‌ها را زدید. من شما را در اینجا در روی منبر استیضاح می‌کنم و حق هم دارم من نماینده روحانیت یزد هستم. به چه مجوز و بر طبق چه قانونی، باید جرمشان ثابت بشود. بر طبق قوانین کشوری قاضی حکم به مجرمیت آنها بدهد بعد حکم اجرا شود. هنوز مجرم از بی‌گناهی تشخیص داده نشده همینطور بزن. رویتان سیاه. افتضاح کردید. آبروی پلیس را بردید. شما مردمان جاهل و نادان (سه مرتبه صحیح است حاضرین) . جوان را آنجا لختش می‌کنند آقا فحش بده به حضرت... امام اعظم خمینی (سه مرتبه صلوات حاضرین و اعتراض حاضرین)... و فحش بده به حضرت... صدوقی (صلوات و اعتراض حاضرین) ولی جوان کشیده جانانه‌ای نثار پلیس می‌کند که سه مرتبه دور خود می‌چرخد بعد هم جوان را دوره می‌کنند و می‌زنند. آفرین مفتی کتک نخوردی، یکی زدی ده تا خوردی. فحش بدهد به رهبران مذهبی، ما خونمان را در راه رهبران مذهبی می‌دهیم (سه مرتبه صحیح است) ما جانمان را در راه بزرگان دین می‌دهیم(سه مرتبه صحیح است) . فحش دادن جرم است... ولی مأمور دولت مسلمان شیعه دست به کمر می‌زند می‌گوید به مرجع تقلید فحش بده (سه مرتبه غلط کردند حاضرین) یعنی چه آرام باشید مأمورین با احساسات مردم مبارزه نکنید... بترسید از روز انتقام، به خدا یک روز از شما انتقام می‌گیرند ... گفتند راهنمائی 6 هزار تومان خسارت دیده من گفتم 94 هزار تومان هم برای خسارت‌های دیگر،
در کجای دنیا یک نفر را برای 100 هزار تومان می‌کشند (سه مرتبه صحیح است حاضرین) اموال عمومی محترم. یک شاهی آن هم نباید از بین برود ... برای اموال عمومی خیلی احترام قائلیم ولی آقایان آیا اموال عمومی محترم است یا انفس و جان مردم (سه مرتبه جان مردم) برای 100 هزار تومان 30 الی 40 نفر را به گلوله می‌بندید (غلط کردند حاضرین) برای صد هزارتومان ده‌ها نفر را به خاک و خون می‌کشند این چه حساب و کتابی است.‌ای پلیس دلت با ما است می‌دانم اسلحه را بگذار زمین و به روی جوانان کشورت اسلحه نکش و به روی جوانان مملکت شلیک نکن... ما اعمال شما را محکوم می‌کنیم (سه مرتبه صحیح است حاضرین) در پیشگاه دین در پیشگاه عدل و وجدان محکومید. مماشات نکنید نصیحت من به شما مأمورین این است که با احساسات آنان بازی نکنید ... اگر امروز یک زنجیرهائی دست شما را بسته شما را به خدا به نفع ما دستی دراز و بلند نمی‌کنید علیه ما هم دستی بلند نکنید بگذارید ما راه خودمان را برویم کار خودمان را بکنیم. در خاتمه از حاضرین عذرخواهی کرد و از آقای شاهرخ زاده1 نماینده آیات قم دعوت نمود که برای سخنرانی به منبر برود و برای اسلام و مسلمین و پیروزی آنان دعا نمود و خواستار نابودی دشمنان اسلام شد.
نظریه سه شنبه . 1. نامبرده بالا مطالب فوق را در روی منبر بیان داشته است. 2. عین اظهارات یادشده که بر روی نوار ضبط شده در این پست موجود است. 3. چون اظهارات نامبرده تند و افراطی بوده عده‌ای از افراد شرکت کننده در هنگام و آخر سخنرانی مشارالیه از مسجد خارج شده‌اند. 4. نوار فوق وسیله منبع یادشده بالا از مغازه مقدم1 (آوای اسلام) خریداری شده است. اورنگ
نظریه 26 ﻫ . نظریه سه شنبه مورد تائید است.
آقای چهاردولی . با توجه به سابقه این شخص گزارش عرضی تهیه شود.
در صورت کلی دستگیر شدگان به عرض رسیده است. بایگانی شود. چهاردولی 7 /3‌ /37

توضیحات سند:

__
1. به نظر می‌رسد این نام مستعار باشد.
2. آقای حسین مقدس معروف به حسین مقدم صاحب مغازه نوارفروشی در خیابان قیام بود که اکنون این مغازه توسط فرزندش اداره می‌شود.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 3 صفحه 110







صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.