از قول پسر کاشانی گفته می‌شود که باطناً پدرش با همکاری با جبهه ملی موافق نیست
تاریخ سند: 12 تیر 1329
از قول پسر کاشانی گفته می‌شود که باطناً پدرش با همکاری با جبهه ملی موافق نیست
متن سند:
تاریخ: 12 /4 /1329از قول پسر کاشانی گفته می‌شود که باطناً پدرش با همکاری با جبهه ملی موافق نیست و در عین حال با دولت فعلی نیز شدید مخالفت خواهد کرد و عنداللزوم تصمیمات کافی اتخاذ خواهد نمود. طبق خبری در تجمع شب 11 /4 در منزل کاشانی عده‌ای از فدائیان اسلام که در حدود ۲۰۰ نفر بودند در قسمت خلوت خانه کاشانی قریب ۲ ساعت جلسه را تشکیل و در آنجا قسم خورده‌اند تا آخرین نفس فداکاری نمایند عده‌ای از بین آنان نیز تعهد نموده‌اند که در صورت بروز سانحه، مخارج خانه و عائله آنها را اداره کنند. از جمله اشخاصی که برای تحریک سایر آحاد و افراد کوشش می‌نمودند اسم نخشب و رازانی برده می‌شود . مفاد سخنرانی و خلاصه جریان شب ۱۱ تیر منزل کاشانی از پنج موضوع زیر خارج نبود:
1- وعظ درباره اتحاد واتفاق وجمع شدن پیرامون کاشانی
۲- حمله به دولت جدید و تجلیل از قاتل هژیر و تنقید از سلطنت شاهنشاه فقید.
3 - سخنرانی خود کاشانی و اظهار به اینکه تصمیم به بسته شدن بازار را پیشنهاد می‌کنم.
۴- حمله سخت به نخست‌وزیر و رئیس شهربانی و دکتر نامدار و شاهرخ رئیس تبلیغات.
۵- طرفداری جدی از وکلای اقلیت.
اجتماع شب 12 /4 در منزل کاشانی، عده‌ای قریب دو هزار نفری را تشکیل می‌داد، ضمن تلاوت قرآن از جریان روز گذشته در جلو مجلس و زخمی‌شدن چند تن از رفقای خود صحبت می‌کردند مردم عصبانی، [بوده و] حمله به تیمسار نخست‌وزیر و رئیس شهربانی، با فحش و دشنام دور از نزاکت، مخلوط بود جمعی از جمعیت فدائیان در میان جمعیت مشغول جستجو بودند که اگر مأموری از شهربانی را ببینند با کتک از منزل اخراجش نمایند. ساعت ۱۰ شب یکی از معممین روی منبر رفت و سه ربع ساعت مردم را به اتفاق و اتحاد بیشتری دعوت کرده و جسارت آنان را در جلو مجلس ستود و گوشزد کرد که ما باید در مبارزات، خود را آماده‌تر کنیم و پس از حملات شدید به کابینه جدید و تهدید به قیام مسلمانان واهانت به نخست‌وزیر و سرتیپ دفتری و تجلیل از قاتل هژیر و حمایت از کاشانی به گفتار خود پایان داد و سپس پیرمرد دیگری از اهل قم در اطراف مجلس مشروطه و حمایت از اقلیت، مخصوصاً مصدق و حمله به پیراسته وکیل ساوه(1) پرداخته و قابل توجه است که این شخص ضمن بیانات خود که نامی از اعلیحضرت همایونی برد به دعای ذات شاهانه پرداخت و جمعیت هم آمین گفتند سپس به اکثریت و کابینه و عمال خارجی حمله و مردم را به اتحاد و بهم پیوستگی تحت سرپرستی کاشانی دعوت نمود، پس از او دیگری نیز به صحبت پرداخت و ضمن کنایه‌های متعدد به تجلیل ناصرالدین شاه و دوره قاجار پرداخت. پس از او «علی‌اکبر خوشدل» اشعاری که سروده بود و در ضمن بدون در نظر گرفتن نزاکت سیاسی محو دولت انگلیس و آمریکا را هم که در اشعار خود خواستار بود خواند و پس از آن حمله شدیدی به دولت نموده، گفت: آرزو می‌کنم آنانی که در فکر بدبختی ما هستند بدانند که یک کشور مقتدر و نیرومندی هم هست (مقصود شوروی است) که فوراً به حمایت ما قیام کند. از وقایع دیروز، کاشانی و سران جبهه نهایت استفاده را کردند یعنی مردم را تهییج و زخمی‌ها را هم به حر و طفلان مسلم تشبیه نمودند. کاشانی به جمعیت می‌گفت باید بترسند از آن روزی که دست انتقام از آستین، به در آورم و دستور دهم دمار از روزگار اینان به در آورند، ضمناً گفت که هیئت دولت نمی‌تواند بفهمد، کفه مردم از کفه او سنگین‌تر است طرفداران کاشانی معتقدند مادامی که دولت رأی اعتماد نگرفته باید برای مرعوب کردن نمایندگان مرتباً در جلو مجلس میتینگ تشکیل داد.