تاریخ سند: 26 فروردین 1338
موضوع: روتاری کلوپ تهران
متن سند:
شماره: 2-3-246
مجید امیرابراهیمی دبیر روتاری کلوپ تهران از اشخاص مشروحه زیر دعوت نموده که برای ساعت 45 /12 روز جاری در محل کلوپ حضور یافته و ضمناً یادآور شده که چون هر سال انتخابات هیئت مدیره سال بعد در فروردین ماه انجام میشود تا هر چه زودتر نتیجه آن به مرکز بینالمللی اعلام و در کتاب سال روتاری اسامی و نشانیها چاپ شود به همین مناسبت هم در سال جاری در ساعت و روز مذکور جهت صرف نهار و انتخاب هیئت مدیره سال از ژوئیه 1959 الی آخر ژوئن 1960 در آنجا حضور به هم رسانند.
در این انتخابات رئیس - نایب رئیس اول -نایب رئیس دوم – دبیر – خزانهدار و دو نفر عضو تعیین خواهند شد.
1- دکتر آموزگار1- وزارت کار
2- محمود کلانتری- وزارت فرهنگ
3- عبداله والا2- مدیر مجله تهران مصور
4- سناتور علی وکیلی3- مجلس سنا
5- حاج صادق وفا- مدیر پخش شرکت توتون
6- دکتر محمد حسابی- خیابان تخت جمشید
7- مصطفی تجدد4- بانک بازرگانی ایران
8- رحمان ریپور- مدیر شرکت پخش سیگار
9- دکتر هوشنگ رام5- بانک عمران خیابان شاه¬رضا
10- نیساری6- وزارت بازرگانی
11- دکتر جواد وفا- مدیر روزنامه تهران جورنال
12- مهندس داوید خانیان- شرکت ساختمانی کشوری
13- دکتر بیانی7- مجلس سنا
14- واحان ابراهیمیان- مغازه ابراهیمیان لالهزار
15- مهندس فروغی8- خیابان تخت جمشید خیابان بندر پهلوی
16- دکتر مهندس رضا فلاح9- عضو هیئت مدیره شرکت ملی نفت
17- سناتور دکتر فاطمی- مجلس سنا
18- مهندس ابوالقاسم شیوا- عضو هیئت مدیره شرکت ملی نفت
19- دکتر احمد هومن10- خیابان سعدی نزدیک چهارراه سید علی
توضیحات سند:
1ـ جمشید آموزگار فرزند حبیب اللّه ، در سال 1302 شمسی در تهران تولد یافت.
در ایام جنگ دوم جهانی به امریکا رفت و در رشته مهندسی هیدرولیک دکترا گرفت و در سال 1330 به ایران بازگشت.
وی به عنوان رئیس اداره مهندسی آژانس عمران بین المللی در «اصل 4 ترومن» در تهران مشغول به کار شد و پس از معاونت بهداشت تا سال 1334، از سال 1336 که فشار آمریکا برای واگذاری مسئولیتهای کشور به تحصیل کردگان در آمریکا فزونی یافت، «آموزگار» نیز به وزارت کار کابینه اقبال منصوب شد.
جعفر شریفامامی در خصوص عملکرد وی در این برهه چنین گفته است: «آموزگار در زمان عضویت در کابینه اقبال، مطالبی را که در هیئت دولت مطرح می گردید، بلافاصله به سفارت آمریکا اطلاع می داد.
» در اسفند 1342 در کابینه منصور وزیر بهداری شد.
در دولت هویدا به سمت وزارت دارایی رسید و در این هنگام طی گزارشی چنین معرفی گردید : «در وزارت دارایی یک بچه آمریکایی که هنوز دارای گذرنامه آمریکائی است به نام آموزگار مشغول جاسوسی برای آمریکایی ها است ولی از قدیم معروف به انگلیسی بود.
» پس از نه سال در سال 1353 وزیر کشور کابینه هویدا گردید.
در سال 1354 به دست «کارلوس» به همراه وزرای نفت اوپک به گروگان در آمد.
او به پاس فعالیتهایش در اوپک، بزرگترین نشان درباری ایران یعنی نشان درجه اول تاج را از شاه دریافت کرده بود.
در سال 1355 دبیر کل حزب رستاخیز شد و بالاخره در مرداد 1356 آرزوهای دیرین وی برآورده و نخست وزیر ایران گردید.
وی در دوران اوج گیری انقلاب اسلامی و شدت یافتن تظاهرات در شهرها و آتش سوزی سینما رکس آبادان، در چهارم شهریور 1357 استعفا نمود و در دی ماه همان سال به آمریکا متواری گردید و دفتر مشاوره انرژی در واشنگتن را تأسیس کرد.
در حال حاضر او از سرمایه داران عمده آمریکا محسوب می شود و با بانک جهانی و صندوق بین المللی پول همکاری دارد.
ر.ک : شهید محمد صدوقی، ص 218.
جمشید آموزگار به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسیهای اسناد تاریخی.
اسکندر دلدم، امیرعباس هویدا، ص 165.
محمود طلوعی، بازیگران عصر پهلوی، صص 539ـ549.
ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، ص 267.
بزم اهریمن، ج 3، صص 309ـ 310، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
سپهبد تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، ص 152، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
2ـ عبداله والا فرزند حسین ظهیرالسلطان، ملاک و پیشکار احمد شاه بود که در سال 1301 ه ش در قریه شال خلخال بدنیا آمد.
وی فارغ التحصیل هنر سرایعالی در رشته شیمی در سال 1322 و لیسانسیه حقوق از دانشگاه تهران در سال 1324 و مسلط به زبانهای فرانسه و انگلیسی بود.
نامبرده در سال 1321 با ثریا شقاقی دختر یکی از متمولین تهران ازدواج نمود و تنها صاحب یک فرزند بنام کامران در سال 1333 گردید.
وی کار مطبوعاتی خود را در سال 1321 با عنوان مدیر مسئولی نشریه تهران مصور آغاز نمود و در ادامه با توجه به نزدیکیش به دهقان توانست به عنوان رابط نشریه با ارتش در زمینه چاپ نشریه در چاپخانه ارتش و همچنین تنظیم مطالب تحت عنوان زیر ذره بین ایفای نقش بنماید.
پس از درگیر شدن احمد دهقان با رزم آرا بخاطر چاپ مقاله «من جاسوس شوروی در ایران بودم» و نهایتا قتل احمد دهقان، عبداله والا با کمک رزم آرا توانست دو سال به تاریخ تولدش در شناسنامه بیافزاید و از سال 1301 به 1299 تغییر دهد و با این روش صاحب امتیازی نشریه تهران مصور را که میبایست بر طبق قانون مطبوعات حداقل سی سال سن داشته باشد، بدست آورد تا به عنوان جانشین احمد دهقان امور نشریه را بدست گرفته و منویات مورد نظر!! خود را جامه عمل بپوشاند.
نامبرده در دوره های 20 و 21 مجلس شورای ملی از خلخال نمایندگی مردم را بعهده داشته و طی بررسی بعمل آمده در اسناد ساواک 7 مجموعه سند پیرامون سوابق و زندگینامه عبداله والا شناسایی گردیده است.
در اسناد شماره 9 /25718 و 10 /25718، ساواک به 42 سئوال مختلف پیرامون وی پاسخ داده است.
در این سند علاوه بر مشخصات سجلی و سوابق تحصیلی و خانوادگی به روحیات و افکار، نقاط قوت و ضعف، سوابق خدمتی، پای بندی به رژیم و فعالیتهای سیاسی پاسخ گفته شده و علاقمندی وی به شاه خوب و نسبت به مذهب عادی ارزیابی شده است و یا اینکه علاقمندی نامبرده به مقام، شهرت، زن و پول فوق العاده تشخیص داده شده و از جمله نقاط ضعف وی نیز به همین مسائل اشاره گردیده است.
به استناد اطلاعات مندرج در این سند وی طرفدار سیاست غرب در رژیم مشروطه سلطنتی و در ادوار گذشته وفاداری خود را نسبت به شاه به ثبوت رسانیده است.
(سند شماره 87)
در سند 42 /25718 پیرامون عبداله والا اظهار شده است:
وی دارای مرام ضد کمونیستی شدید می باشد و طرفدار مقام شامخ سلطنت و با توده ایها و مصدق مبارزه پی گیر نموده است.
(سند شماره 88)
در سند شماره 56 /25718 که به منظور تعیین صلاحیت جهت شرکت در مراسم سلام تنظیم شده، عنوان گردیده است: مهندس عبداله والا صاحب امتیاز و مدیر مجله تهران مصور و تماشاخانه تهران و نماینده مجلس شورای ملی فاقد حسن شهرت درگذشته بوده و روش روزنامه نگاری وی ضد کمونیستی و حتی مقالات عدیده ای در این زمینه هم درج نموده است.
نامبرده در اواسط سال جاری (1345) ضمن همکاری با بهرام شاهرخ مقالات شدیدی علیه دولت آقای هویدا منتشر نمود که در نتیجه از طرف وزارت اطلاعات تضییقاتی از نظر آگهی و رپرتاژ برای وی بعمل آمد.
ضمنا بعلت فوق الذکر از حزب مردم نیز اخراج گردیده است.
(سند شماره 89)
در سند شماره 60 /25718 آمده است:
خیلی حساس و زودرنج بوده و وضع مادی خوبی ندارد.
برای عقیده خود ارزش و احترامی بیش از آنچه که هست قائل می باشد و با اکثریت میانه خوبی ندارد و نطقهایش بیشتر با اعتراض و تشنج همراه است.
رویهمرفته شخص مغرضی نیست و اگر نفرتی داشته باشد بعلت زمینه قبلی بوده که برایش فراهم شده بود.
(مجموعه سند شماره 90)
در اسناد ساواک در سال 1350 مشخصات، سوابق، فعالیت ها و نظرات وی در قالب فرمی تنظیم شده است.
در این اسناد به مطالب زیر اشاره شده است :
...
مدیر مجله تهران مصور و رئیس تئاتر نصر و رئیس سندیکای مرکزی صنعت چاپ می باشد.
...
(مشاغل قبلی وی) روزنامه نگاری بوده و سابقا رئیس فدراسیون ژیمناستیک و عضو انجمن طرفدار پیش آهنگی بوده است...
...
(میزان ثروت) بیش از 50 میلیون ریال ـ دارای زمین و ساختمان تماشاخانه نصر و صاحب سهم از زمین و ساختمان سینما اروپا ـ منزلی در شمیران و منزلی در تهران خیابان شاه آباد و پنجاه هزار متر مربع زمین در بندر پهلوی و صاحب چاپخانه تهران مصور ـ منزل مسکونی وی اجاره ایست و ماهیانه در حدود بیست و شش هزار ریال اجاره بها می پردازد...
...
درآمد وی از سینما اروپا و تماشاخانه تهران و چاپخانه و مجله تهران مصور و اجاره منزل در حدود پانصد هزار ریال...
...
عضو حزب مردم و جمعیتهای غیر سیاسی کلوپ روتاری...
...
(سرگرمی ها) مطالعه و معاشرتهای دوستانه و قمار میکند و علاقمند به عیاشی و خوشگذرانی...
...
(اعتیادات مضره) ندارد، سیگار می کشد، مشروب می نوشد...
...
تاکنون هیچگونه قرائن و اماراتی که دال بر عدم علاقمندی به رژیم و کشور باشد از وی مشاهده و بدست نیامده است (سند شماره 92)
سرانجام در 1369 ه ش درگذشت.
او نیز عضو کلوپ روتاری بود و در لژ کوروش عضویت داشت.
3ـ علی وکیلی در سال 1265 ش در تبریز متولد شد.
تحصیلات قدیمه داشت و ادبیات فارسی او خوب بود تا حدودی به زبان انگلیسی آشنایی داشت.
ساواک در سند بیوگرافی او آورده است: «وی فردی عیاش، حسود، حریص به پول و مقام، بیبندوبار و غربزده میباشد.
» به لحاظ ثروتمند بودن و دوستی با برخی رجال سیاسی عصر رضاشاهی مثل داور (وزیر دادگستری) به مجلس شورا راه یافت و چندین دوره نماینده مجلس سنا بود.
وکیلی مدت قابل توجهی رئیس اتاق بازرگانی بود.
از نظر سیاسی موافق رژیم پهلوی و وابسته به انگلستان بود و با عامیون ارتباط نزدیکی داشت.
وی از اعضای حزب پان ایرانیست بود.
ـ اسناد ساواک ـ پروندههای انفرادی
4ـ مصطفی تجدد فرزند محمدرضا در سال 1287 ه ش در ساری به دنیا آمد و پس از پایان تحصیل خود در مدرسه آلمانی در 1306 به خدمت وزارت دادگستری درآمد و مقام کفالت دفتر استیناف را تصاحب نمود.
در آبان 1308 به بانک ملی منتقل شد و در سال 1312 جهت تحصیل به اروپا سفر نمود.
در سال 1324 در بانک صنعت و معدن ایران مشغول به کار شد و در سال 1328 بانک بازرگانی را تأسیس نمود.
در دوره های هیجدهم و نوزدهم مجلس شورای ملی از شهر ساری کرسی نمایندگی را اشغال نمود.
وی در کابینه دکتر اقبال وزیر بازرگانی و دبیر کل شورای عالی اقتصاد بود.
وی مدتی را نیز بر کرسی سناتوری مجلس سنا تکیه زد.
مصطفی تجدد از کسانی بود که علاوه بر وابستگی به بیگانگان از استعداد حقه بازی و شارلاتانی و همچنین نادرستی و بی صداقتی نیز بهره مند بود و در تشکیلات فراماسونری ـ لژ فروغی و لژ بزرگ ایران نیز عضویت داشت.
5ـ هوشنگ رام فرزند مصطفی قلی در سال 1298 ه ش در تهران به دنیا آمد.
نامبرده پس از اتمام تحصیلات در ایران در ایالت آیُو آمریکا در رشته علوم سیاسی دکترای عالی گرفت و پس از مراجعت به ایران در مشاغلی از جمله کارمند مالیاتهای مستقیم، معاون اداره باربری دخانیات، معاون حقوقی وزارت دارایی، معاون اداره همکاریهای فنی اصل 4 ترومن، مدیرعامل بانک عمران، رئیس اداره تصفیه و دفاع دعاوی املاک واگذاری و مستغلات پهلوی به کار پرداخت و پیشنهاددهنده رفرم ارضی به شاه بود.
نامبرده مورد عنایت محمدرضا بود و بارها از طرف او مورد تشویق قرار گرفت از جمله 54 هکتار از اراضی مرتع چالک که با فروختن آن چندین ویلا در ایران و اروپا خرید و سه هزار و هشتصد متر زمین در سلطنتآباد ـ 1200 زمین در شمال کاخ نیاوران، پنجاه هکتار زمین در کنار دریا در نمکآبرود و ...
میباشد.
دکتر هوشنگ رام در تشکیلات فراماسونری عضو و مدیر تشریفات و امین خیریه لژ خیام بود.
6ـ عباسقلی نیساری فرزند ابوالحسن در سال 1289 ه ش در تبریز به دنیا آمد.
تحصیلات خود را تا ح حدود لیسانس علوم اقتصادی و بانکداری ادامه داد، (ولی مدرک تحصیلی در پرونده موجود نمیباشد) و مشاغلی از جمله: معاون بانک ملی ایران، رئیس بانک کشاورزی ایران، رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل بانک ایران و انگلیس، وزیر بازرگانی و ...
را عهدهدار بود.
از حیث سیاسی طرفدار سیاست غرب به ویژه انگلیس و رژیم پهلوی بوده و با طیف رجل انگلیسی مانند مهدی پیراسته، منوچهر اقبال، محمد سجادی و شریفامامی در ارتباط بوده است.
وی همچنین عضو جمعیت فراماسونری، لژ همایون نیز بوده است.
نامبرده در زمان تصدی ریاست بانک کشاورزی حدود 14 میلیون تراکتور از انگلستان خریداری نموده و بعداً معلوم شده که تراکتورها دست دوم بوده و عموماً مستعمل و اسقاط بوده و پرونده آن به دیوان کیفر ارسال شده است.
7ـ مهدی بیانی در سال 1284 ه ش در تهران متولد شد.
تحصیلات عالی را تا درجه دکترا در رشته ادبیات فارسی ادامه داد.
وی مشاغل مختلفی منجمله: دبیر دبیرستان دارالفنون، مدیر کتابخانه عمومی معارف، رئیس فرهنگ اصفهان، رئیس کتابخانه ملی، رئیس کتابخانه سلطنتی و ...
را عهده دار بود نامبرده از مهرههای مورد اعتماد رژیم گذشته در امور فرهنگی بود و سفرهای متعددی در راستای اهداف فرهنگی رژیم به کشورهای ترکیه، اتریش، شوروی سابق و ...
نمود.
مشارالیه دارای نشان درجه پنجم همایون و چهارم تاج بود.
بیانی مدتی مدیر مسئول مجله پیام نوین (نشریه انجمن فرهنگی ایران و شوروی) نیز بود و نقش مؤثری را در خصوص گردآوری آثار باستانی ایران در کشورهای دیگر و نسخهبرداری از این آثار که با هدف ایجاد ارتباط و اتصال شاهنشاهی محمدرضا پهلوی به دورانهای گذشته بود، ایفاد نمود.
ـ اسناد ساواک، پروندههای انفرادی
8ـ محسن فروغی فرزند محمدعلی (ذکاءالملک) در سال 1286 ه ش در تهران متولد شد.
تحصیلات متوسطه را در تهران (دارالمعلمین) گذراند و جهت ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در مدرسه عالی صنایع ظریفه پاریس (شعبه معماری) و نیز مدرسه شهرسازی پاریس به فراگیری علم پرداخت و موفق به اخذ دانشنامه معماری از آموزشگاه صنایع مستظرفه پاریس (مهندسی معماری) گردید.
وی در سال 1319 با یک خانم اروپایی ازدواج کرد.
فروغی از سال 1316 وارد خدمت دولتی گردید و مشاغلی منجمله، کارمند وزارت معارف، استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران، رئیس دانشکده هنرهای زیبا، نماینده مجلس شورای ملی از تهران، سناتور انتصابی از تهران و اصفهان (در دوره های 5 و 6 و 7 به فرمان شاه)، وزیر فرهنگ و هنر (از تاریخ 5 /6 /57 در کابینه شریف امامی و ازهاری) را عهده دار بود.
ساواک در سند بیوگرافی وی چنین آورده است: «فردی خوش برخورد و زرنگ، اهل مطالعه و تحقیق و علاقمند به جمع آوری اشیاء عتیقه و تا حدی عیاش می باشد.
» از لحاظ گرایشات سیاسی ساواک در سال 1337 فروغی و خانواده اش را پیرو سیاست انگلیس معرفی کرده است.
در گزارش دیگری از ساواک آمده است :
«با اعلیحضرت (شاه) نزدیک و ارتباط دارد.
در غالب ساختمانهای بانک ملی در زمان ابتهاج در ایران شرکت داشته و بدست او و مهندس ابتهاج ساخته شده با ابتهاج بزرگ هم دوست و صمیمی است.
در تمام مناقصه ها شرکت می کند و باتفاق مهندس ابتهاج شرکت ساختمانی دارد و...
اهل زد و بند با دولت و استفاده کردن است.
فروغی از اعضای برجسته جمعیت فراماسونری در ایران بوده و در لژ تهران و فروغی بعنوان «امین خیریه» از او یاد شده است.
نامبرده از عناصر سرسپرده و مورد اعتماد رژیم پهلوی بوده و نشانهای مختلفی به مناسبتهای خاص از رژیم دریافت داشته منجمله، نشان درجه 2 تاج، مدال تاجگذاری، مدال جشن 2500 ساله شاهنشاهی.
(ر.ک.
بزم اهریمن ج 3 ـ تهران : مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378 ص 34 ـ 33)
9ـ رضا فلاح قائم مقام شرکت ملی نفت بود.
وی فرزند ابراهیم در سال 1288 ه ش در کاشان متولد شد.
دارای مدرک دکترا در رشته مهندسی تصفیه نفت از دانشگاه بیرمنگام انگلستان بود.
دکتر فلاح به ترتیب ریاست آموزشگاه فنی آبادان.
عضو هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران، نایب رئیس هیئت مدیره و قائم مقام مدیر عامل شرکت ملی نفت و برخی مسئولیت های دیگر را به عهده داشت وی از اعضای تشکیلات فراماسونری بود.
ر.ک : اسناد ساواک، پرونده های انفرادی
10ـ احمد هومن از چهره های برجسته ی ماسونی به سال 1288 ه ش در تهران متولد شد، پدرش حاج رضاقلی خان از اصناف تهران، تحصیلات مقدماتی را در مدارس جدید انجام داد وارد دارالفنون شد و از آن مدرسه دیپلم گرفت و بعد به مدرسه عالی حقوق رفت و لیسانسه شد.
چندی در فارس به شغل دبیری اشتغال داشت، پس از آن به استخدام در دادگستری درآمد و در زمره محصلین دولتی برای ادامه تحصیل عازم اروپا شد و در پاریس در رشته حقوق دکترای گرفت.
در سال 1317 به ایران بازگشت و در دادگستری مشغول کار شد.
مدتی دادستان تبریز بود.
زمانی در تهران دادستان و سپس به ریاست دادگاه اعاده دادرسی رسید.
هومن از آغاز دهه 1320 وارد فعالیت سیاسی شد.
در حزب عدالت به رهبری علی دشتی در کنار ابراهیم خواجه نوری و جمال امامی قرار گرفت، روزنامه ندای عدالت ارگان حزب را منتشر نمود.
با حضور خلیل جواهری در ایران، دو برادر احمد و محمود به لژ «المحفل الاکبر المثالی العالمی» رسید و بعدها عنوان «لژ پهلوی» و سپس «همایون» دادند او در کنار جعفر رائد، سید محمدعلی امام شوشتری...
و ارتباط «ارنست پرون» از این زمان هومن در مسیر اهداف «ماسون»ها قرار گرفت.
در سال 1343 با گستردگی فعالیت «لژ»ها احمد و محمود به طرف انگلیس ها رفتند.
گرچه از ابتدا با حضورش در حزب عدالت این احتمال وجود داشت.
اما طبق اسناد ساواک نقش هومن قابل توجه است.
لژ پهلوی که تا سال 1344 حدود 29 عضو داشت، در کوتاه مدت این لژ در سال 1343 توانست 199 تن از رجال سیاسی، نظامی را به عضویت در آورد.
حتی برخی سرمایه داران از قبیل داود و حبیب القانیان، و نظامیان، لطف اله حی، ابوالقاسم پرتو اعظم ...
، ارتقاء هومن به «بزرگ سخنگو» در سال 1349 و رسیدن به مقام «استاد اعظم» و «ریاست لژ» تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه دارد.
هومن پس از انقلاب مدتی دستگیر و زندان بود.
به دلیل بیماری و کهولت سن آزاد شد و در سال 1374 در تهران درگذشت.
ر.ک: اسناد فراماسونری جلد اول، ص 234، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
ر.ک: همان، ص 241
ر.ک: همان، ص 363
ر.ک : همان، ص 367
ر.ک : همان، ص 369
منبع:
کتاب
کلوپ روتاری به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 3