گزارش
متن سند:
محترما معروض می دارد مهندس نادر فرزند محمد کریم شهرت شرمینی
دارنده شناسنامه 10810 صادره از مشهد عضو کمیته مرکزی حزب منحله توده
در تاریخ به وسیله مأمورین دستگیر و طبق ماده 5 در لشگر 2 زرهی بازداشت
گردید.
از بازجوئی که از نامبرده به عمل آمده عضویت خود را در حزب توده تأیید و
می گوید در سال 1325 وارد
سازمان جوانان حزب توده
گردیدم و در کنگره دوم به
سمت نماینده جوانان عضو
کنگره بودم و نیز در کنگره
در 5 /2 /27 به عضویت
کمیته مرکزی حزب توده
انتخاب شدم.
و اظهار
می کند مسئولیت بنده
عضویت در کمیته مرکزی
سازمان جوانان حزب بوده و
اعضاء کمیته مرکزی سازمان
جوانان 30 نفر بودند که 7
نفر آنها عضو هیئت دبیران
بودند و تا زمستان سال 30
عضو کمیته مرکزی سازمان
جوانان بودم سپس به تشکیلات کل شهرستانها منتقل شدم و مسئولیت
تشکیلات کل شهرستانها ابتدا به عهده قاسمی و بعدا به عهده مهندس علوی
عضو هیئت اجرائیه حزب بوده است.
نامبرده می گوید رابط من با هیئت اجرائیه
شخصی به نام محمودی بوده و من در تشکیلات شهرستانها مسئول شهرستانهای
خوزستان.
اراک.
بروجرد.
ملایر بودم و عبدالهی نام عضو کمیسیون خوزستان
بود و کارمند کمیسیون اراک.
ملایر.
بروجرد شخصی به نام آرام بوده است و
مسئول حزب در خوزستان در آن موقع شخصی به نام عمانی بوده و مدعی است
که در اواخر سال 31 کمیسیون خوزستان را از او می گیرند.
و اظهار می کند
مسئولیت نوشتن کتاب و مقالات صلح به عهده بنده بوده است و از طرف حزب
هم اشخاصی مانند خرسندی.
محمود.
دکتر جهان.
ستوده.
فرهاد بمن معرفی
شده بودند که در مورد نوشتن جزوه صلح با من همکاری و همفکری نمایند و
نشریات صلح خود را به نظر دکتر یزدی1 عضو هیئت اجرائیه حزب می رساندم.
و می گوید اعضاء هیئت دبیران سازمان جوانان عبارتند از متقی.
غبرائی.
تسلیمی.
سمیعی.
باقری و اعضاء کمیته مرکزی سازمان جوانان عبارتند از
ضیائی.
اسدی.
رسولی.
پازوکی.
محمودزاده.
اویسی.
طلوعی.
کلانتری.
طهوری.
نمازی.
نیک رو.
فراست.
نیکخواه.
باغدانیان.
باجلوندی.
بهرامی.
شهبازیان.
رضاخانلو.
ارشاک و اظهار می کند
اعضاء کمیته ایالتی تهران تا
آنجائی که به خاطر دارم
عبارتند از قریشی.
شاندرمنی.
جزنی.
علوی.
عباس زاده بودند و اضافه
می کند دکتر رادمنش دبیر
حزب در ششمین کنگره
حزب کمونیست بلغارستان
شرکت نموده است.
نظریه :
مهندس نادر شرمینی در سال 25 وارد سازمان جوانان حزب توده می گردد و
سپس عضو کمیته مرکزی سازمان جوانان گردیده و در 5 اردیبهشت 1327 به
سمت نماینده سازمان جوانان در کنگره دوم شرکت و عضو کنگره می شود و نیز
در کنگره دوم حزب به سمت عضو کمیته مرکزی حزب توده علاوه بر عضویت در
کمیته مرکزی سازمان جوانان انتخاب می شود (طبق اعتراف متهم و طبق صفحه
77 مسائل حزبی کنگره دوم حزب توده) به طوریکه نامبرده اعتراف دارد تا اواخر سال 30 عضو کمیته
مرکزی سازمان جوانان بوده و بعدا به علت انتقاداتی که هیئت اجرائیه حزب از او می نماید از کمیته مرکزی
سازمان جوانان معزول و به تشکیلات کل شهرستانها منتقل و مسئول شهرستانهای خوزستان.
اراک.
ملایر.
بروجرد می گردد و اینکه اظهار می کند در اواخر سال 31 هیئت اجرائیه حزب کمیسیون خوزستان
را از من گرفت کذب محض است (طبق اعتراف مهندس کرمان که می گوید بنده مسئول کمیسیون
خوزستان بودم و مهندس شرمینی مسئول بنده بوده است) و تا زمان دستگیری مسئولیت شهرستانهای
خوزستان و اراک و ملایر و بروجرد به عهده مهندس شرمینی بوده و طبق اطلاع موثق نیز مهندس شرمینی
مسئولیت شهرستانهای کرمانشاه و اصفهان را هم علاوه بر شهرستانهای مزبور عهده دار بوده است و برای
فرار از مجازات مسئولیت های خود را به طور مشروح بیان نمی کند.
و اینکه می گوید عضو کمیته مرکزی
سازمان جوانان بودم کذب محض است نامبرده دبیر سازمان جوانان بوده که به علت چپ رویهای زیاده از
حد از سازمان جوانان برکنار می گردد.
علاوه بر آن نامبرده یکی از نویسندگان روزنامه مردم بوده و نیز در
زمانی که دبیر سازمان جوانان بوده روزنامه رزم تحت نظر و مسئولیت او اداره می شده است (و اینکه اظهار
میکند سازمان جوانان تا زمانی که من بودم نشریه نداشت برای فرار از مجازات است و روزنامه رزم ارکان
[ارگان] سازمان جوانان حزب چپ رویهای او را ثابت می نماید).
و از طرفی نامبرده پس از 15 بهمن ماه
27 و انحلال حزب از طرف دادرسی ارتش تحت تعقیب قانونی واقع و مخفی می گردد و اینکه اظهار
می کند تحت تعقیب و مخفی نبودم کذب می گوید چون در جرائد نامبرده احضار می گردد و معترف است که
یک نفر از دوستانم به من گفته است.
ضمنا نامبرده برای فرار از مجازات است که می گوید بیش از یک
مرتبه آنهم قبل از 28 در جلسات کمیته مرکزی حزب شرکت ننمودم.
طبق اطلاع موثق و اعتراف سایر
متهمین بعد از 15 بهمن ماه 27 و دستگیری سران حزب مهندس شرمینی یکی از افرادی بود که باعث
متلاشی نشدن حزب می گردد و به اتفاق 2 الی 3 نفر از افراد هیئت اجرائیه حزب مانند دکتر فروتن و دکتر
کشاورز که دستگیر نشده بودند حزب را رهبری مینموده است و نقشه فرار سران حزب از زندان در سال
29 به دست مهندس شرمینی و دکتر فروتن انجام گردیده.
مهندس شرمینی یکی از لیدرهای جناح چپ
حزب است (و حتی مادر او که از مهاجرین شوروی می باشد او را فرزند قهرمان نام نهاده طبق برگ
پیوست)
ضمنا از بازرسی منزل مهندس شرمینی تعداد 68 ـ شصت و هشت اوراق به خط خود او کشف گردیده که به
پیوست تقدیم می گردد.
در خاتمه صریحا به عرض می رساند که مهندس شرمینی در مرحله بازجوئی
سرسختی عجیبی نشان داده که به احتمال قوی میتوان گفت نامبرده یکی از مأمورین جاسوسی و
دوره های عالیه این سازمان بوده است که به نفع بیگانه خدمت میکند و بایستی توجه داشت که مهندس
نامبرده در تحقیقات هیچ مطلب تازه که مفید و موجب استفاده باشد نگفته و آنچه را هم که بقول خودش
اظهار کرده پیش پا افتاده ترین موضوعاتی است که از بدیهیات اولیه محسوب می شود و خلاصه این
شخص با داشتن سمت مهم و مؤثر در حزب توده مهر سکوت بر لب زده و از افشاء حقایق خودداری
می نماید.
اینک عین 30 ـ سی برگ بازجوئی او به پیوست تقدیم ستوان زمانی.
مهندس شرمینی عضو کمیته مرکزی حزب توده ـ عضو مؤثر هیئت اجرائیه آن حزب ـ دبیر و اداره کننده
سازمان جوان وابسته به حزب ـ مسئول جمعیتهای صلح و غیره که از استراتژی کمونیسم جهانی متابعت
می کرد.
هدایت کننده و رهبر جناح چپ آن حزب بوده ـ این شخص در چپ روی مشهور است و کلیه
جنایات و خیانتهائی که در سازمان جوانان حزب وجود داشته شخصا هدایت میکرده.
نامبرده طرح فرار
زندانیان سال 29 را ریخته و آن را هدایت کرده است.
سرهنگ ستاد منصور
توضیحات سند:
1ـ دکتر مرتضی یزدی استاد
دانشگاه تهران و از مؤسسان
حزب توده.
وی فرزند شیخ
محمد حسین مجتهد یزدی
ندوشنی بود که از فعالین دوران
مشروطه و پهلوی به شمار
می رفت.
دکتر یزدی در تهران
بدنیا آمد و در دارالفنون
تحصیل کرد.
در 1300 شمسی
مدت کوتاهی به اتهام پخش
اعلامیه جنگلیها دستگیر شد و
در 1304 با استفاده از بورس
دولتی به آلمان رفت و در رشته
پزشکی تحصیل کرد.
در 1316
همراه گروه 53 نفر بازداشت
شد، پس از شهریور 20 در
جلسه مؤسسان حزب توده
حضور یافت و به عضویت کمیته
مرکزی انتخاب شد.
در 1325
در کابینه قوام السلطنه
وزیربهداری بود.
پس از
کودتای 28 مرداد دستگیر و به
اعدام محکوم شد، اما مدتی بعد
حکم او با یک درجه تخفیف به
حبس ابد تقلیل یافت و در
1338 پس از ابراز تنفر از
گذشته خویش و حزب توده و
قول همکاری با رژیم پهلوی از
زندان آزاد شد.
چندی بعد با
افشا شدن همکاری فرزندان
دکتر یزدی با ساواک، حسین
یزدی نیز از حزب اخراج شد.
منبع:
کتاب
چپ در ایران - کادرهای حزب توده به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 76