صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش خبر موضوع: رضی یوسف بیک

تاریخ سند: 5 اسفند 1350


گزارش خبر موضوع: رضی یوسف بیک


متن سند:

نامبرده بالا که دیپلمه و در حال حاضر در شهرستان رشت بازار بزرگ مقابل مسجد کاسه فروشان جنب مغازه حاجی طالائی در دکان مسیب دوست مشغول به کار می باشد در یک مذاکره خصوصی و انتقاد از افرادی که عضو حزب ایران نوین1 و مردم2 و وضع ایران اظهار داشت چرا نباید ایران جمهوری باشد و چرا باید هر فرد ایرانی روزی از درآمد نفت که مبلغ 216 ریال است نداشته باشد و ضمن تعریف و تمجید از افراد خرابکار افزود اگر بنده بتوانم با خرابکاران تماس حاصل نمایم حتما با آنها همکاری خواهم کرد.
مشارالیه در خاتمه سخنان خود گفت من عموئی دارم که قبلاً در شوروی بوده مثل اینکه قرار بود یک بسته ای به پدرم بدهد ولی پدرم نتوانست آن را به ایران حمل کند انسان نباید به این احزاب (ایران نوین و مردم) که از عوابقش مطلع نیست برود.
نظریه شنبه: رضی یوسف بیک دپلمه و فارغ التحصیل 49 و 50 می باشد که قریبا بخدمت سپاهی دانش اعزام خواهد شد.
ضمنا با دو نفر به نامهای عزیزی که کارمند دولت و در اطراف منجیل مشغول به کار است.
و خسرو چرخشت که گویا پدرش سرتیپ می باشد دوستی بسیار نزدیک دارد و مغازه ای که وی کار می کند دارای تلفن 2819 است.
نظریه یکشنبه: 1ـ در مورد نحوه کسب خبر به گزارش عملیاتی خبر توجه فرمایند ضمنا پیرامون مراقبت و شناسائی دوستان و همفکران و همچنین تمایلات سیاسی رضی یوسف بیک آموزشهای لازم داده شده اخبار حاصله به موقع به استحضار خواهد رسید.
2ـ رضی یوسف بیک فرزند اسمعیل (پسران یوسف) فاقد سابقه بایگانی می باشد.
آگین رئیس ساواک استان یکم ـ موحدی

توضیحات سند:

1- حزب ایران نوین: حزب ایران نوین به دنبال از رونق افتادن و بی اعتبار شدن حزب ملیون و مسئله دار شدن آن، در تاریخ 24 /9 /42 اعلام موجودیت کرد.
در رأس رهبری آن حسنعلی منصور دست پرورده امریکا قرارداشت و پس از ترور منصور حزب دچار تزلزل گردید.
امیر عباس هویدا به لحاظ نخست وزیر شدن از پذیرفتن دبیر کلی حزب سرباز زد، وزیر کشور سابق (عطاءالله خسروانی) به دبیرکلی انتخاب شد و تا سال 48 در این سمت باقی ماند پس از خسروانی و تا انحلال حزب ایران نوین به علت کشمکشهای داخلی و از دست دادن خریداران و کهنگی و فرسودگیش در استفاده تبلیغاتی رژیم از آن، جای خود را همراه حزب مردم به حزب رستاخیز داد.
این حزب که به صورت فرمایشی توسط وابستگان رژیم از جمله وزراء و درباریان و نمایندگان مجلس اداره می شد در تاریخ 28 اردیبهشت 46 نخستین کنگره خود را تشکیل داد.
در استان گیلان نادر ادیب سمیعی نماینده مجلس در سال 46 عضو اجرائی حزب ایران نوین بود.
شعبات حزب در استان گیلان: رشت، انزلی، آستارا، رودسر، تالش، صومعه سرا، فومن، رودبار، لنگرود ایجاد گردید در سال 49 رئیس شورای استانی حزب ایران نوین تیمسار سناتور صفاری بود.
دبیران کل حزب هیچگاه به فکر حل مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه و یا ترقی و پیشرفت مسائل نبودند بلکه تنها در فکر منافع مالی و شخصی خود و اقوام و بستگی و دوستان خود بودند و بودجه ای را که از طرف دولت و وزارتخانه ها اما به طریق محرمانه دریافت می کردند به مصارف شخصی خود می رساندند و فعالیت عمده حزب در انتخابات آشکار می شد، آنان سعی می کردند تا به هر صورت ممکن افراد خود را به عنوان نماینده مردم به مجلس و هرکجا احتیاج به انتخابات داشته و یا پستی در کار بوده تحمیل کنند وآنقدر در آراء تغییر می دادند که مورد اعتراض هویدا و شاه هم قرار می گرفتند.
2- حزب مردم: هیأت حاکمه ایران در عین غرق در فساد و وابستگی علاقمند بود که جنبه مردمی پیدا کند و ادای دمکراسی در آورد و در واقع در قالب جدیدی مردم را سرگرم نماید در سال 1336 حزب مردم به عنوان حزب اقلیت با ریاست اسدالله علم و ملیون به عنوان حزب اکثریت بدست اقبال بوجود آمدند.
اعلام موجودیت این دو حزب به اندازه ای مسخره بود که حتی رهبران و اعضای اصلی آن نمی دانستند تفاوت آنها در کجا است گویا این شخص در اجرای اوامر همایونی به تأسیس حزب مبادرت کرده بودند و اعضای بی ایمان این احزاب هم تنها چیزی که می خواستند پست و مقام یا امتیاز و وجهی بود که عاید گردد و گویا انتخاب یکی از دو حزب هم در اختیار خود آنها نبود.
(تاریخ سیاسی معاصر ایران/ ج1 / ص 344) به قول یکی از روزنامه های انگلیسی ما در ایران دو حزب داریم حزب بله قربان و حزب البته قربان.
(گفتگوی من با شاه/ ج 1 / ص 352).

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، کتاب 1 صفحه 275

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.