تاریخ سند: 15 آذر 1314
فوراً شیخ حسینعلی [راشد] واعظ بوسیله شهربانی توقیف شود.
متن سند:
13140915
نمره ۵۴۸۲
مورخه - ماه ۱۳۱
تاریخ 15 /9 /14
تاریخ 15 /9 /14
نمره قبل-
کارتن/دوسیه
ارکان حرب کل قشون1
اصفهان
کفیل تیپ
عطف به نمره 4۹۵ –13 /9 /14مراتب از شرف عرض گذشت. حسب الامر مبارک مقرر است: فوراً شیخ حسینعلی [راشد] واعظ بوسیله شهربانی توقیف شود. دستور لازم به اداره شهربانی صادر گردید.
ارفع رمز شود
سرلشگر ضرغامی [امضا ]
توضیحات سند:
١- قشون ایران بعد از مشروطیت از دسته جات مختلفی تشکیل میشد که هر دسته تحت اداره افسران یک دولت اداره میگردید و با این ترتیب دول انگلیس، روس، سوئد و خود ایران در قشون رنگارنگ ایران دخالت داشتند و با این نحو امکان داشت هر چندی یکی از این دسته جات با اغوای فرماندهان خود بنا بر مصالح متبوعه و یا تحت تأثیر عوامل دیگری بر ضد مصالح دولت دیگر اقداماتی نمایند. این مسئله از مدتها پیش مورد توجه انگلیسیها واقع شده بود و رفع این خطر را فقط با متحدالشکل شدن قشون مختلف ایران مقدور میدیدند. پیدایش فکر قشون متحدالشکل از همین جاست و بدین جهات بود. قدیمیترین مدرک و سند قابل توجه به این فکر ابلاغیهای است که مستوفی الممالک به تاریخ ششم جمادی الاولی ۱۳۳۶ ه ق - ۲۹ دلو [بهمن] ۱۳۹۶ مطابق با ۱۷ فوریه ۱۹۱۸ م منتشر نمود، و متن آن در جراید وقت درج شد و ما قسمتی از آن را از روزنامه ایران (شماره ۱۷۵) نقل میکنیم، «چون از مجاری مختلفه از وزارت امور خارجه مبنی بر جریان اوضاع حاضره، دایر بر مناسبات خارجی سؤالاتی شده است برای اطلاع عموم بوسیله این مختصر خلاصه گزارشات جاریه را توضیح میدهد. پس از تشکیل کابینه حاضره دایر به اظهاراتی که از سفارت دولت اعلیحضرت پادشاه انگلستان مشعر به موافقت و مساعدت اولیای امور آن دولت نسبت به ایران میشد، وزارت امور خارجه داخل در مذاکرات گردید و در خلال این مذاکرات مراسلهای از سفارت معزی الیها به وزارت امور خارجه واصل گردیدکه اولیای دولت اعلیحضرت پادشاه انگلستان موافق اصول بیطرفی خالص حاضر هستند که از حالا در باب ایجاد قوای متحدالشکل که بعد از اختتام جنگ در تحت و تعلیم صاحب منصبان اروپایی و موافقت اولیای دولت انگلستان انتخاب شوند، داخل در مذاکره کردند. چون مدلول مراسله مزبور بر وفق منظور اولیای دولت نبود، چه از یک طرف تفویض قوای مسمی به پلیس جنوب [مقارن این تاریخ پلیس جنوب هم به فرماندهی افسران انگلیسی تشکیل شده بود که دولت ایران آن را به رسمیت نمیشناخت] را به بعد از جنگ تعلیق و از طرف دیگر انتخاب صاحب منصبان را منوط برضایت اولیای دولت انگلستان نموده بود. اولیای دولت ایران نظر به وظیفهای که در حفظ تمامیت ارضی و استقلال مملکت ایران و رعایت بیطرفی کامل دارند، ناچار به ایراد جواب گردیده، نظریه خود را در خصوص تشکیل قوای متحدالشکل در تمام مملکت به سفارت فخیمه اشعار نمودند.»
بعد از وزیر جنگ شدن رضاخان، وی خواستار الحاق ژاندارمری به وزارت جنگ و خروج آن از تحت سرپرستی وزارت کشور شد، که مورد مخالفت سید ضیاءالدین طباطبایی رئیسالوزراء قرار گرفت ولی با توجه به اینکه کابینه دولت حالت تشنج و بحرانی داشت موافقت کرد و نخستین قدم در راه اتحاد شکل قشون برداشته شد. (تاریخ تحولات سیاسی نظام ایران، جهانگیر قایم مقامی، صفحات ۱۶۲ و ۱۶۳ و ۱۸۵) رضاخان میدانست که تا قوای مسلح کشور یک کاسه و یک دست نشود و در زیر فرمان او متمرکز نگردد مقاصد عالیۀ او انجام پذیر نخواهد شد... و هنوز دوره چهارم مجلس شورای ملی به نیمه نرسیده بود که اقتدار سردار سپه فوق تمام اقتدارها شناخته شد. (تاریخ احزاب سیاسی ایران، ملک الشعراء بهار، جلد اول، صفحه ۱۳۷) رضاخان بعد از ادغام ژاندارمری در قوای قزاق تمام قوای مسلحه را تحت فرمان خود آورده و هسته اولیه تشکیل قشون همسان را پی ریخت و نیروهای مسلح موجود در کشور به شرح زیر هسته مرکزی ارتش نوین ایران را تشکیل دادند:
الف - دیویزیون قزاق در حدود ۱۷۰۰ نفر
ب - بریگاد مرکز ۱۸۰۰ نفر
پ - ژاندارمری ۱۲۰۰۰ نفر
ت - واحدها و ادارات تابع وزارت جنگ ۲۰۰۰ نفر
که بریگاد مرکز به لشکر قزاق و ژاندارمری به ارتش ملحق شد و پس از الحاق قزاق و ژاندارم در تاریخ ۱۴ دی ۱۳۰۰ طی حکم شماره ۱ کلمه ژاندارم و قزاق را متروک اعلام و نام قشون را برای آن انتخاب کردند. در - نتیجه ارکان حرب کل قشون تشکیل یافت که در آن موقع به شاهزاده امانالله میرزا سپرده شد. (ر. ک، پنجاه سال تاریخ نیروی زمینی، محمد کاظمی، صفحه ۱۱۷)
در سال ۱۳۱۴ به موجب حکم عمومی قشونی شماره ۲۱۲۰ مورخه فروردین ماه همان سال که تجدید نظر در سازمان کل نموده و تا سال ۱۳۱۹ در نقاط مختلف کشور لشکرها و تیپها آن به شرح زیر بود:
1- لشگر ۱ مرکز نمره ۱
٢- لشگر ۲ مرکز نمره ۲
٣- لشگر اول شماره غرب نمره ۳
۴- لشگر دوم شمال غرب نمره ۴
۵- لشگر ۵ کردستان نمره ۵
6-لشگر خوزستان نمره۶
7- لشگر فارس نمره ۷
8- لشگر مکران نمره ۸ [این لشگر در جنوب خراسان مستقر شده بود]
9- لشگر شرق نمره ۹ [همان لشگر خراسان بود]
10- تیپ مختلط و مستقل اصفهان
11- تیپ مختلط و مستقل کرمانشاه
12- تیپ مختلط و مستقل گرگان
13- تیپ مختلط و مستقل گیلان
14- توپخانه ۱۰۵ بلند تابع ارکان حرب کل قشون
15 توپخانه ضد هوایی تابع ارکان حرب کل قشون
(همان صفحات ۱۵۶ و ۱۵۷)
بهر حال ارتش با سازمان و تشکیلات نو توسط رضاخان بوجود آمد و در طول حکومت او دایم گسترش و افزایش مییافت ؛ اما این ارتش چنانکه در جنگ جهانی دوم دیده شد نه برای دفاع از مرزها، بلکه برای حفظ سلطه خانواده سلطنت پدید آمده بود و نقش عمده آن برآورده کردن خواستها و نقشههای رضاخان و استعمار پنهان در پشت رضاخان بود به همین دلیل چنانکه تاکنون دیدهاید و در اسناد بعدی تعداد بیشتری را خواهید دید، ارتش تمام هم و تلاش خود را در جهت ترویج کشف حجاب و سرکوب مخالفین و کسانی که حاضر به تن دادن به این عمل غیر اسلامی نبودند قرار داد و ارتش به سبب آنکه پایگاهی در میان مردم نداشت نتوانست به یک نیروی منسجم کارآمد و کارساز تبدیل گردد و با سقوط رضاشاه از پا درآمد. نتیجه آنکه نوگرایی ارتش ایران که در همه مراحل به تقلید از اروپا صورت گرفت نوگرایی به معنی درست کلمه نبود و تغییراتی بود ظاهری که نتوانست از تحولات غرب بهره درست بگیرد و دگرگونی عمده در کل جامعه پدید آورد. و یکی از اساسی ترین دلایل قطعی برای اثبات این مطلب که رضاخان ارتش را برای حفظ موقعیت و سلطنت خود میخواست نحوه تقسیم نیرو و در مرکز و استانها بود به طوری که دو لشگر تهران به تنهایی حدود ۵۰ هزار نفر نیرو داشتند و سایر لشگرها روی هم ۵۰ هزار نفر و تازه این لشگرها تحت فرماندهان نالایق و بیسواد قرار داشتند و رضاخان کسانی را که در فوجش در کودتای ۱۲۹۹ ش شرکت جسته بودکه تعدادی گروهبان و تعدادی ستوان و سروان بودند . به تدریج تا درجه سرلشگری رسانید و از میان آنها امیر احمدی سپهبد شد. کلیه فرماندهان لشگرهای ایران همینها بودند. «ر. ک: تحولات سازمانهای دولتی ایران از مشروطیت تا امروز ، دکتر فرزاد فخیمی به نقل از کتاب ایران و تمدن غرب، نوشته یان ریشار، صفحه ۵۱ و ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، حسین فردوست جلد اول صفحات ۷۶ و ۷۷)
منبع:
کتاب
تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد صفحه 89