تاریخ سند: 22 مرداد 1353
موضوع : وصول 1345 ـ 23/5 کاشف 500
متن سند:
به : 332
از : نمایندگی فرانسه شماره : 8700
ایرج اسکندری روز 15 مرداد به اتفاق بهزادی از آلمان شرقی به پاریس
وارد و با نظری، بابک، مستوفی و قوام نژاد ملاقات نموده است.
نامبرده درصدد
تشکیل کمیته ای به نام حمایت از زندانیان سیاسی ایران مرکب از وکلای
دادگستری و استادان چپ فرانسه و بلژیک می باشد.
اسکندری با نظر حزب
کمونیست فرانسه به اتفاق قوام نژاد و یک وکیل فرانسوی به نام دوماسر که وکیل
حزب کمونیست فرانسه است ملاقات و در مورد زندانیان سیاسی ایران از جمله
حکمت جو با وی مذاکره نموده همچنین ضمن مسافرت به نیس درصدد ملاقات
با وکیل حکمت جو که قبلاً به ایران مسافرت کرده بوده برآمده و نامه همسر
حکمت جو به زبان فارسی در مورد مسافرت مشارالیه به ایران همزمان با مرگ
شوهرش را به فرانسه ترجمه و در اختیار وکیل مذکور گذارده است ضمنا ایرج
اظهاراتی نیز به شرح زیر نموده است.
1ـ پناهیان پس از مسافرت به اروپا از طرف شوروی احضار و فعلاً در آنجا بسر
می برد.
2ـ محمدجواد زرینه1 از طرف شوروی هدایت گردیده که خود را به مقامات
امریکائی نزدیک کند و تاکنون دو بار از طرف امریکائیها به عراق رفت و ما
اطلاع داریم که مقامات برلین غربی کمکهایی به وی کرده اند.
3ـ رادمنش با وضع بسیار بد روحی قرار دارد و ممکن است در آینده نزدیک
تلف شود و این مکافات اقداماتی است که بدون توجه به هشدار کمیته مرکزی
انجام داد و تمام رفقا را به ساواک شناساند.
4ـ ما روش رادمنش را به طورکلی عوض کردیم و موفق شدیم شبکه هایی با
نفرات محدود ولی متعدد در نقاط مختلف کشور بوجود آوریم و غیر از رادیو
هیچگونه تماسی با این شبکه ها نداریم در اروپا نیز بایستی این شبکه ها به همین
ترتیب عمل نمایند.
5 ـ من به رفقای خود در آلمان شرقی و سایر کشورها دستور داده ام از بچه های
کنفدراسیون فاصله بگیرند چه این سازمان مرکز جاسوسهای سیا و ساواک
است.
نظریه منبع :
اسکندری سعی نمود کاملاً مخفیانه با حمید رهنما نماینده ایران در یونسکو
ملاقات نماید و به نظر می رسد علت اصلی مسافرت نامبرده به پاریس همین
مسئله بوده است.
توضیحات سند:
1ـ جواد زرینه :
وی در سال 1298 در تبریز
بدنیا آمد و از افسران سازمان
نظامی حزب توده بود که در
مورخه 19 /12 /1324 به
همراه استوار محمدعلی پیدا
(مکانیسین هواپیما) با
هواپیمای ایران به آذربایجان
متواری شد و به فرقه دمکرات
پیوست.
هواپیمای وی در
حوالی تبریز در باتلاقی فرود
آمد و خودش به بیرون از کابین
پرتاب شد و شدیدا آسیب دید و
هواپیما نیز از رده خارج شد و
قابل استفاده نبود.
پس از
شکست فرقه در آذربایجان،
زرینه به شوروی گریخت و
یکی از منتقدین به حزب بود و
نامه ای به هیأت اجراییه نیز
نوشت.
وی سپس به برلین غربی رفت.
ر.ک : گماشتگیهای بدفرجام،
حسن نظری، مؤسسه خدماتی
فرهنگی رسا، تهران، چاپ اول،
1376 ؛
پرونده های انفرادی ساواک
منبع:
کتاب
چپ در ایران - دبیران اول حزب توده به روایت اسناد ساواک صفحه 213

