تاریخ سند: 20 مرداد 1338
موضوع: ائتلاف حزب منحله توده و فرقه دمکرات
متن سند:
شماره: 7213/ 1 در 2
اطلاع واصله حاکیست که:
در هفته گذشته دکتر رادمنش از لایپزیک به باکو مسافرت نموده و ضمن تماس و مذاکره با سران فرقه دمکرات موافقت شده است که سران حزب توده و فرقه دموکرات ائتلاف نموده1 و حزب واحدی تشکیل دهند و برای انجام این کار قرار است (پلنومی) تشکیل شود و همچنین از ایران نیز افرادی بطور علنی دعوت خواهند شد.
ضمناً امیر خیزی و دکتر جهانشاه از مسکو به آلمان شرقی مسافرت نموده اند.
روی پرونده انفرادی اشخاص منعکس شود ضمناً روی پرونده فعالیت حزب توده در خارج از ایران منعکس کنید.
8 /6 /38
یک نفر روی پرونده توده در خارج از ایران ضمیمه و بایگانی شود.
به اداره کل سوم ـ اداره کل هفتم
توضیحات سند:
1.
وحدت بین حزب توده و فرقه دموکرات آذربایجان در پلنوم هفتم حزب که در مرداد سال 1339 و در مسکو برگزار شد به تصویب رسید.
ضرورت وحدت در آغاز از سوی احسان طبری و با اشاره به نظر لنین که در یک کشور واحد، با هیچ بهانهای نمیتوان حزب طبقه کارگر را تقسیم کرد درون حزب مطرح شد پس از تایید حزب در نامهای محتاطانه به استالین موضوع وحدت با فرقه را پیشنهاد داد.
به این نامه جوابی داده نشد.
پس از مرگ استالین، موضوع بار دیگر مطرح گردید.
اما فرقه ای ها تحت تاثیر باقروف- دبیر حزب کمونیست جمهوری آذربایجان- با وحدت مخالف بودند.
بالاخره با مداخله کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی، شخصی به نام پوزدیناک مامور رسیدگی شد و نهایتاً ضرورت وحدت به تایید رسید.
در نتیجه این مداخله غلام یحیی دانشیان به صدر فرقه صعود کرد تا مقدمات وحدت فراهم گردد.
در جریان پلنوم، عده ای از افسران حزبی که علیه دانشیان موضع گرفته و او را به مشارکت در قتل پیشهوری متهم کردند این مسئله نیز با مداخله کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی و به سود دانشیان به پایان رسید.
پس از پلنوم هفتم، اجلاس مشترکی بین حزب و فرقه به نام کنفرانس وحدت برگزار شد و وحدت را به تصویب نهایی رساند.
به موجب توافقات پیشین، از فرقه 5 نفر به عنوان عضو کمیته مرکزی و 4 نفر به عنوان عضو مشاور کمیته مرکزی برگزیده شدند.
دانشیان به عنوان عضو هیئت اجراییه و لاهرودی به عنوان عضو مشاور هیئت اجراییه وارد هیئت اجراییه شدند.
در پلنومهای بعدی افراد دیگری از فرقه به عضویت کمیته مرکزی حزب در آمدند.
ایرج اسکندری معتقد است،" که با آمدن فرقه در داخل حزب، کمیته مرکزی به تدریج ماهیت اصلی خود را از دست داد کم کم وضعش به جایی رسید که آن حالت استقلال نسبی که اعضای آن داشتند از آنها گرفته شد ".
خاطرات ایرج اسکندری، ص 208.
منبع:
کتاب
چپ در ایران - حزب توده در آلمان شرقی به روایت اسناد ساواک صفحه 16