تاریخ سند: 30 اردیبهشت 1348
موضوع: مجلس ختم دکتر سید ابراهیم مفیدی در مسجد ارک
متن سند:
به: 20 ه3 شماره: 164 /20 و
از: 20 و
به مناسبت درگذشت دکتر سید ابراهیم مفیدی از ساعت 1600 روز 29 /2 /48 مجلس ختمی با شرکت عدهای در حدود 1200 نفر در مسجد ارک منعقد گردید.
در این مجلس شیخ جعفر جوادی شجونی واعظ منبر رفت و ضمن تحلیل از دیانت و پاکدامنی و شخصیت اجتماعی و خدمات مرحوم دکتر مفیدی اظهار داشت انسان باید مفید باشد تا اجتماع از او استفاده نماید مثل پیغمبر (ص) و حضرت علی و فرزندان او.
روزی یک نفر با ذغال به در منزل مأمون نوشت این کاخ شوم است و بایستی خراب گردد و مأمون پس از اطلاع دستور داد نویسنده را آوردند و از او سئوال کرد چرا چنین نوشتی؟ آن مرد جواب داد برای اینکه از این کاخ و منزل به ما فایدهای نمیرسد.
مأمون دستور داد پول زیادی به آن مرد دادند.
آن مرد گفت ای خلیفه حالا من کوچک و مخلص شما هستم.
آقایان این یهودیها به طور کلی مضرند و وجود آنها انگل است و بایستی آنان را از این مملکت بیرون کرد.
همانطوریکه این قوم را از چند کشور دیگر بیرون کردند.
ای برادران مسلمان همانگونه که در قرآن گفته شد قوم یهود بایستی همیشه آواره و سرگردان باشد زیرا میبینید که در اکثر تشنجات و اختلافات بین مسلمین دست صهیونیسم1 بینالمللی در کار است من قسم میخورم و حقیقت را میگویم والا چرا ایران در این موقع شروع کرد.
آقایان روحانیت نمیخواهد وکیل و وزیر شود.
روحانیت همیشه سنگری در مقابل دروغها بوده و خائنینی را رسوا کرده و میکند.
روحانیت همواره در برابر کمونیسم و استبداد غرب جنگیده و میجنگد.
ایران و عراق مسلمانند و بایستی صلح کنند واین هو و جنجالها که از حلقوم استبداد و صهیونیسم خارج میگردد باید در نطفه خفه شود.
نامبرده در پایان منبرش گفت خدایا کسانی که در تشنجات این مملکت دست دارند نابودشان کن پروردگارا مسلمانان جهان را متحد و متفق و سرافراز گردان این مجلس در ساعت 1815 پایان یافت.
اشخاص شناخته شد در این مجلس عبارتند از:
الف- اعضاء وابسته به جبهۀ به اصطلاح ملی سابق و نهضت آزادی: مهندس بازرگان، داریوش فروهر، دکتر سحابی، سید محمود طالقانی، حسین شاه حسینی2، علی فتوگرافی3، محمد مدبر [مدیر] شانهچی، صدر حاج سید جوادی دکتر محمود شهابی، حسین فتوگرافی.
ب- روحانیون: سید محمدرضا سعیدی، شیخ علیاصغر مروارید واعظ، اعتماد سعید (معروف به اعتمادزاده واعظ)، شیخ فضلاله محلاتی واعظ، شیخ طاهری اصفهانی واعظ، شیخ علیاکبر صبوری پیشنماز مسجد درب اندرون، سید تقی موسوی اخباری ساکن مدرسه شاهعبدالعظیم، شیخ کنی ساکن مدرسه برهان شهر ری، انصاری خراسانی واعظ، دکتر شیخ احمد کلباسی اصفهانی دبیر دبیرستان در نارمک، شیخ حسن سعید تهرانی
ج- افراد متعصب مذهبی:
مرتضی [و] محمدحسین تجریشی، شیخ رضا فعال، احمد کلاری، قاسم کلاری، علی رسائی، محمد ترکمان، محمداهری، مصطفوی کتابفروش، ریسمانچی خرازیفروش، حسن تهرانی، رضوی خواربارفروش در خیابان ری ایستگاه دردار
پاسبان
رونوشت برابر اصل است.
توضیحات سند:
1ـ صهیون در زبان عربی به معنای کوه پر آفتاب یا خشک، و نیز نام کوهی در جنوب غربی بیتالمقدس است.
کوه صهیون زادگاه و آرامگاه داوود (ع) و جایگاه سلیمان نبی (ع) بود.
گاه این واژه نزد یهودیان به معنای شهر قدس، شهر برگزیده، شهر مقدس آسمانی به کار میرود.
و صهیونیست در لغت به معنی دلباخته کوه صهیون میباشد.
صهیونیسم مسلک گروهی است که طرفدار سلطه و نفوذ یهودیان بر اقوام و ملل دیگرند.
نهضتی که از اواخر قرن نوزدهم به منظور ایجاد میهن یهودی در فلسطین پدید آمد؛ نهضتی مایه گرفته از آرمان طایفه بنی اسرائیل برای رسیدن به ارض موعود و تشکیل ملت و دولتی واحد است.
در طول تاریخ واژه صهیونیست در دو عرصه مذهبی و سیاسی کاربرد داشته است.
صهیونیسم مذهبی اغلب به وسیله عرفان یهودی بیان شده و بزرگترین آرزوی آنها، قیام یهودیت بود.
براساس این اصل در هنگام ظهور قائم در آخرالزمان، سلطنت خداوند بر تمام بشریت به سوی سرزمین ابراهیم و موسی (ع) حرکت خواهند کرد.
در قرن نوزدهم «عشاق صهیون» با هدف ایجاد یک کانون روحانی جهت نشر عقاید و فرهنگ یهودی در سرزمین صهیون تشکیل شد.
این جنبش هرگز رفتاری دال بر علاقه به درگیری بین جوامع یهودی و جوامع عرب (مسلمان یا مسیحی) پیش نگرفت.
بنابراین دیدگاه، صهیونیست به کسی اطلاق میشود که به عشق صهیون تارک زندگی دنیا شده و با زندگی رهبانی و ترک زندگی مادی به برگزاری نماز و مراسم گوناگون در آن مکان مقدس میپردازند.
بدین جهت مهاجران یهود وقتی در صهیون استقرار مییافتند، کار نمیکردند و امور زندگیشان از طریقه صدقه های اقلیتهای یهودی که از اکناف جهان بر آنها میفرستادند تأمین میشد و زندگی در فلسطین یک عمل معنوی به شمار میرفت و نه یک کار دنیوی، که پاداش آن هم در آخرت خواهد بود.
اما پس از رنسانس و در قرون هفدهم و هجدهم به مرور زمان، صهیونیسم سیاسی متولد شد و به اشاعه و ترویج نگرشهای نژادپرستانه، مبنی بر برتری و رجحان قوم یهود بر سایر اقوام مبادرت کرد.
این تبلیغات سبب شد در اواخر قرن نوزدهم واژه صهیونیست به کسی اطلاق شود که یهودیان را نژاد اصیل و قوم برتر میدانستند و معتقد بودند که خداوند بنیاسرائیل را بر سایر ادیان برتری داده و حاکمیت بر کره زمین را به آنان واگذار نموده است.
صهیونیستهای سیاسی با این نگرش نژادی و برتریطلبیهای قومی، سرزمین فلسطین را « ارض موعود» قلمداد کردند و خواستار شکلگیری ملت یهود و ایجاد دولت بنیاسرائیل در ارض موعود شدند.
بنابراین در اواخر قرن نوزدهم نام فلسطین را به اسرائیل تغییر دادند و یهودیان را به مهاجرت به فلسطین تحت نام سرزمین موعود ترغیب و تشویق کردند و اکنون پس از گذشت سالها از اعلام موجودیت رسمی و علنی صهیونیسم جهانی، این واژه مصداق بارز نژادپرستی، اشغالگری، تجاوز، ظلم، ستم، بیداد، استثمارگری، زورگویی، فریبکاری و غصب سرزمینهای متعلق به سایر کشورها و استعمار و سلطهگری میباشد.
به طور کلی جنبش صهیونی، یک جنبش ملی محسوب میشود لذا حتی بین یهودیها، مخالفینی دارد و مقدسین متعصب یهود معتقدند که مراجعت به ارض موعود باید به کمک مستقیم خداوند و مباشرت انبیا صورت بگیرد، نه به دست رجال سیاسی و عوامل غیر روحانی.
(مبانی سیاسی، اجتماعی صهیونیسم، مرتضی شیرودی، صفحه 39، مجله کتاب نقد، سال هشتم، شماره 32، پاییز 1383 و نبرد نابرابر، حسن واعظی، صفحه 11، انتشارات سروش، سال 1379 و لغتنامه دهخدا، علیاکبر دهخدا و عملکرد صهیونیست در برابر جهان اسلام، علی جدید بناب، صفحه 22، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) قم، سال 1382 و پرونده اسرائیل و صهیونیسم سیاسی، روژه گارودی، ترجمه نسرین حکمی، صفحه 5، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سال 1369)
2ـ حسین شاهحسینی در سال 1306 ه.
ش در محلۀ قدیمی تهران (سرچشمه) به دنیا آمد، پدرش حاج شیخ زینالعابدین نوری شاهحسینی از مدافعان شهید آیتالله سیّدحسن مدرس بود.
پس از فوت پدر با دوستان وی، خاصه مرحوم آیتالله حاج سیّدابوالقاسم کاشانی رابطه برقرار کرد و از این طریق وارد عرصۀ سیاست شد.
پس از ترور عبدالحسین هژیر برای اولین بار به زندان افتاد.
پس از آزادی تحصیلات خود را پس از اخذ دیپلم در هنرسرای عالی نیمه تمام گذاشت.
در انتخابات دورۀ هفدهم، در زمره فعالان جبهۀ ملّی به حساب میآمد.
پس از اختلاف میان آیتالله کاشانی و دکتر محمد مصدّق، جانب مصدّق را گرفت.
پس از کودتای 28 مرداد در نهضت مقاومت ملّی مشارکت کرد و چند بار دستگیر شد.
در سال 1342 به دلیل فعالیت بار دیگر دستگیر و روانۀ زندان گردید و با فعالیت نهضت آزادی، به بازرگان نزدیک شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دولت موقت به سمت معاون نخستوزیر و رئیس سازمان تربیت بدنی ایران و کمیتۀ ملّی المپیک منصوب شد.
بعد از سال 1360، همراه عدهای از اعضای نهضت آزادی، جبهۀ ملّی ...
«جمعیت دفاع از آزادی و حاکمیت ملّی ایران» را تشکیل داد.
وی همراه ملیّون از نظام جمهوی اسلامی فاصله گرفت.
3ـ علی فتوگرافی فرزند اسماعیل در سال 1307 ش متولد شد.
وی که به شغل سراجی اشتغال داشت یکی از اعضای فعال حزب زحمتکشان بوده و در جلسات حزبی آنها شرکت مینمود.
وی در مورخه 31 /3 /43 به اتهام شرکت در تظاهرات علیه رژیم دستگیر و نزدیک به 4 ماه بازداشت شد.
پس از واقعه اعدام انقلابی منصور وی نیز از جمله افرادی بوده که منزلش مورد بازرسی و در مورخه 12 /12 /43 دستگیر و روانه زندان شد.
وی پس از طی مدتی بازداشت در خرداد 44 آزاد شد.
نامبرده در قید حیات نیست و مرحوم شده است.
* شماره: 28255 /20 ه 2 تاریخ: 1 /3 /48
برگزاری مجلس ختم دکتر سید ابراهیم مفیدی
بعدازظهر روز 29 /2 /48 مجلس ختمی به مناسبت فوت دکتر سید ابراهیم مفیدی در مسجد ارک برگزار گردید افراد شناخته شده عبارتند از مهندس یداله سحابی، مهندس مهدی بازرگان، سید محمود طالقانی، حسین شاهحسینی، غلامعلی وحیدی منش معروف به گلکار، حسین نایب حسینی، محمد مهدی مقدسزاده، دکتر عباس شیبانی، محمد مدبر [مدیر] شانهچی، محمود مانیان، ناصر کمیلیان، عبدالمجید گودرزیپور، علیاصغر مروارید.
در این مجلس شجونی به منبر رفت و در مورد مفید بودن انسان و هارونالرشید مطالبی اظهار داشت.
پس از ختم جلسه چند نفر به شجونی اعتراض کردند که چرا مطلبی نگفته است و گودرزیپور به او گفت توضیحی روی منبر نگفتهای.
این مجلس در ساعت 1730 پایان یافت.
نظریه رهبر عملیات: گزارش خبری شماره 28173 /20 ه3 – 30 /2 /48 در مورد برگزرای مجلس ختم ابراهیم مفیدی قبلاً به 312 ایفاد گردیده است.
د
رونوشت برابر اصل است.
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 297