تاریخ سند: 1 مهر 1349
موضوع : جلسه هفتگی بحث و تفسیر مسجد هدایت
متن سند:
شماره : 17266 /20 ه 3
جلسه هفتگی بحث و تفسیر مسجد هدایت در روز 27 /6 /49 تشکیل
گردید.
ابتدا محمد امامی کاشانی ضمن صحبت پیرامون تناسخ اظهار داشت
افرادی که قائل به تناسخ هستند و می گویند روح معطل نمی ماند به محض خارج
شدن از بدن به بدن دیگری منتقل می شود پس باید گفت در جنگ دوم جهانی که
هر روز یک میلیون نفر کشته می شدند فورا به اندازه همان عده نوزاد درست
می شد و روح کشته شدگان به
بدن آنان می رفت این دروغ و
ادعای پوچ است1 ما غرب
زده شده ایم که می خواهند
جوان های ما را از پیشرفت باز
دارند و بدین وسیله جلوی
فعالیت های آنها را بگیرند و
دلیل دیگر دروغ بودن این
ادعا اینست اگر روح ابوعلی
سینا به تن نوزادی منتقل شود
باید علم او هم با روح او در
بدن بچه از زمان بچگی باشد
چون علم مربوط به روح است
نه جسم پس همچو طفلی
مشاهده نشده بنابراین دروغ
است.
این جلسه در ساعت
2045 پایان یافت در این مجلس آیت اله سید محمود طالقانی نیز شرکت داشت.
نظریه شنبه : شنبه نظری ندارد.
نظریه یکشنبه : امامی کاشانی همان محمد امامی کاشانی است که در 316 دارای
سابقه است.
نظریه چهارشنبه : نظری ندارد.
نگهبان
تکثیر شد بایگانی شود.
3 /10 /49 دایره بررسی ـ 2 /7 /49
توضیحات سند:
1ـ تناسخ، اصطلاحی در کلام و
فلسفه و عرفان به معنای انتقال
روح از جسمی به جسم دیگر.
در
لغت از ریشه نَسخَ به معنای
برداشتن چیزی و گذاشتن چیزی
دیگر به جای آن یا تغییر دادن
چیزی به چیز دیگر است، در
حوزه های گوناگون مانند کلام و
فلسفه و عرفان، تناسخ معانی
بسیار مختلفی یافته و حتی در
یک حوزه واحد نزد متفکران
مختلف معانی اصطلاحی دیگری
پیدا کرده است.
تنها وجه اشتراک میان معتقدان به
تناسخ، عقیده به انتقال روح از
جسمی به جسم دیگر است، اما در
مورد علت و نوع و سرانجام
تناسخ عقیده واحدی مشاهده
نمی شود.
بعضی فقط به انتقال
روح انسان به جسم انسان دیگر
معتقدند، بعضی انتقال روح انسان
به بدن حیوانات را هم جایز
می دانند، و بعضی انتقال به گیاه و
جماد را هم می پذیرند.
درباره «تناسخیه» گفته اند که به
عقیده اینان روح همواره از بدنی
به بدن دیگر می رود و این سیر
هرگز به پایان نمی رسد، بنابراین
بهشت و دوزخ در همین دنیاست،
بهشت صورت های نیکو و لذات
دنیوی است و دوزخ صورت های
زشت مثل تن بیمار یا ناقص یا
بدن حیوانات پست و رنجهای
دنیوی.
عقیده به انتقال روح مجرد یا
جزئی مادی از یک فرد به جسم
دیگر در تاریخ بشر سابقه دیرینه
دارد و حضور آن را از اساطیر تا
حکایات عامیانه و از کتب دینی تا
ادبیات و شعر و علوم نظری
می توان سراغ کرد.
جدا از این که
اعتقاد به تناسخ در میان اقوام
گوناگون، علل و انگیزه های
متفاوتی دارد، می توان از
زمینه های روانی این اعتقاد برای
تبیین قدمت آن بهره برد.
از جمله
این زمینه ها درک شباهت نسلها
بدون داشتن علم وراثت است که
در میان اقوام بدوی مشاهده
می شود، همچنین میل به
جاودانگی و غلبه بر مرگ نزد
کسانی که هویت را در حضور
دنیوی می دانند که این امر را به
خصوص در فرقه هایی که در پی
جبران مرگ رهبر خود هستند
مشاهده می کنیم.
فرض تناسخ به تمامی با
اعتقادات دینی سنت ابراهیم، به
خصوص معاد اخروی، مغایرت
دارد.
آنچه در قرآن و احادیث
درباره سرنوشت انسان پس از
مرگ آمده، مؤید این معناست که
روح پس از مرگ به نحوی باقی
می ماند تا در روز قیامت که خدا
دوباره جسم را زنده می کند به
پاداش و کیفر اعمال خود برسد.
در قرآن واژه تناسخ یا واژه ای
مترادف با آن نیامده است، اما
آیاتی دال بر مسخ شدن اقوام
گناهکار به صورت بوزینه و
خوک وجود دارد که بعضی
معتقدان به تناسخ به آنها متوسل
شده اند (بقره: 65؛ اعراف 166)،
هر چند در تفاسیر تناسخ مطلقا
نفی شده است جز این آیات
دیگری هم مورد استناد اهل
تناسخ واقع شده است، از جمله
آیه 40 سوره اعراف، آیه 61
سوره واقعه، آیه 38 سوره انعام،
آیه 8 سوره انفطار، آیه 22 سوره
ملک همچنین اهل تناسخ از
روایاتی در تأیید نظر خود
استفاده کرده اند، به ویژه روایات
دال بر وجود ارواح پیش از
اجساد.
در احادیث و روایات شیعی به
عقاید اهل تناسخ اشاره شده و
اعتقاد به آن به شدت محکوم شده
است.
حدیث مشهور «من قال بالتناسخ
فهو کافر» (هر که به تناسخ گراید
کافر است) از این جمله است.
همچنین در توقیع امام زمان، از
محمدبن نُصَیر نُمَیری ـ که اهل
غلو و تناسخ بوده ـ تبری جسته
شده است.
تضعیف راویانِ معتقد یا متهم به
تناسخ نیز بطلان این عقیده را در
نظر شیعه نشان می دهد.
این امر بخصوص از آن جهت
اهمیت دارد که دسته مهمی از
اهل تناسخ را غلات شیعی
تشکیل می دادند و همین امر
موجب نسبت دادن تناسخ به شیعه
شده است.
اهل سنت نیز اعتقاد به تناسخ را
منجر به تکفیر شمرده اند (ابن
حزم، المحلی، ج 1، ص 26؛
جندی، ج 1، ص 251؛ حطا، ج 8،
ص 371 ـ 372؛ دسوقی، ج 4،
302) و آیات و روایاتی را که
مستمسک تناسخیان بوده است
به نحو دیگری تفسیر کرده اند.
در احادیث به ویژه بر انکار
بهشت و دوزخ اخروی به عنوان
عامل اصلی تکفیر اهل تناسخ
تأکید شده است.
(رک: دانش نامه جهان اسلام،
زیر نظر غلامعلی حداد عادل،
جلد هشتم صفحه 226، چاپ اول
سال 1383)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد هدایت به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 167