صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

ریاست تیپ زاهدان

ریاست تیپ زاهدان


متن سند:

طوری‌که در شب 15 رمضان بنده در مسجد بودم و آقای شیخ واعظ که نامش را نمی‌دانم1 ولی قد بسیار کوچک دارد در روی منبر از چند موضوع گفتگو می‌کرد یکی 4 عنصر که دنیا تشکیل شده است و یکی راجع به تولد معاویه از اولی‌که به دنیا آمد و تمام فجایع و طرز رفتاری که در عهد هر یک از ائمه تا زمانی که رسید به امام سوم امام حسین و رفتار با اهل بیت آن و موانعاتی که در زمان هر یک از ائمه رخ داده است و تا زمان امام هشتم و البته درباره این موضوعات زیاد گفتگو کرده است که شرح آن از عهده حقیر خارج است و مطلب دیگری که در روی منبر تذکر داد یکی راجع به مرام بهائی‌ها و یکی راجع به مرام صوفی‌ها که در شب‌های گذشته زیاد گفتگو کرده بود و گفت چند شب گذشته دو نفر افسر یکی سرهنگ و یکی سرگرد آمدن اطاق من و طریقه ورود آن‌ها را و مباحثه با آن‌ها و گفت چون محکوم شدند گفتند، چندان خوب وارد نیستیم و شما با بزرگ ما مباحثه کنید.
چون این موضوع مباحثه در شب‌های پیش رخ داده بود در شب 15 روی منبر می‌گفت که این اشخاص بیشتر در تیپ می‌باشند و به مردم و سربازانی‌ که از دهات می‌آیند برای یاد گرفتن طریقه نبرد و دفاع از ناموس مردم و طریقه یاد گرفتن اسلحه‌هائی که در ارتش هست و طرز استفاده با آن‌ها را یاد بگیرند نه اینکه مرام‌های فاسد و پوسیده که بر خلاف دین اسلام هست یاد بگیرند البته شخص رئیس تیپ بسیار شخص خوبی است و باید از اشخاص خوب قدردانی بکنیم.
رئیس تیپ باید این عنصر [عناصر] کثیف که تبلیغات فاسد به سربازان یاد می‌دهند [را] از تیپ خارج کنند و چنانچه این اشخاص که یا سرهنگ یا سرگرد و یا سروان می‌باشند این مرام پوسیده خود را بین سربازان تبلیغ کنند ما هم حقایق را به مردم و سربازان در روی منبر خواهیم گفت تا اینکه حقایقی را که بر عکس تبلیغ می‌نمایند که یا سرهنگ یا سرگرد یا سروان است بنده به کفعمی گفتم که به رئیس تیپ بگوید که هر شب یک عده از سربازان را اجازه دهند که بیایند به مسجد و دستورات مذهبی‌شان را بشنوند و دیگر وظیفه یک مسلمان حقیقی و طریقه رفتار مسلمان با هم دیگر و تذکر داد و گفت یک افسری هست اسم آن را نمی‌گویم، با شراکت یک نفر شخصی دیگر دارد روغن‌های خوراکی یک شهر را خریده و یک شهر را در مضیقه انداخته و روغن را گران کرده است و می‌خواهد به وسیله ماشین‌های ارتشی رد کند و به کرمان ببرد که استفاده کنند و باید از همه عمل‌هایی که ضرر یک عده مردم است جلوگیری شود.

توضیحات سند:

1.
در اسناد بعدی نام وی خلیل‌الواعظین ذکر شده است.

منبع:

کتاب آیت‌الله محمد کفعمی خراسانی به روایت اسناد ساواک صفحه 2

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.