تاریخ سند: 25 اردیبهشت 1357
مکالمات سوژه از ساعت 0715 دوشنبه 25/2/37 تا ساعت 0715 سه شنبه 26/2/37
متن سند:
مکالمات سوژه از ساعت 0715 دوشنبه 25 /2 /37 تا ساعت 0715 سه شنبه 26 /2 /37
[حسین] مطیعی تماس گرفت و به رجبعلی1 گفت: به حاجی آقا بگو آن عرضی که صبح در مورد روزنامه به ایشان عرض کردم و ایشان فرمودند نه اینطور نیست، من دوباره آمدم و روزنامه را دیدم، دیدم ایشان درست میگویند. 0225
رجبعلی: چشم.
*****
شخصی از قم تلفن زد و با محمدعلی صدوقی صحبت کرد و بعد از احوالپرسی، آن شخص پرسید: مرا شناختید؟
محمدعلی: بله.
بعد با خود حاجی آقا صحبت کرد و حاجی آقا از وضع قم پرسید.
ناشناس: هنوز توپ و تانک در خیابانها هست.
صدوقی: مغازهها هنوز تعطیل است.
ناشناس: بله، ولی امروز صحبت بود که بگن باز کنند؛ چون خیلی دیگه بهشان فشار میآید.
حاجی صدوقی: آقایان در چه حالند؟
ناشناس: بد نیستن، دیشب خدمت آقای شریعتمداری بودم و خیلی به ما محبت کرد و بعد گفت تلگراف شما را آوردند و من خواندم؛ خیلی جالب و خوب بود و خیلی خوششان آمده بود.2
صدوقی: همان تلگرافی که جمعه مخابره شده بود؟
ناشناس: بله و یک نامه هم از علمای تبریز و در ضمن من به آقایانی که در شهرستانها تلفن زدم متن تلگراف شما را برایشان خواندم و به همه آنها گفتم جرأت داشته باشید و اگر این قدر جرأت ندارید، قدری ملایم تر و فعلاً هم تلگراف دارد میآید.
حاجی صدوقی: آقای گلپایگانی چطورند؟3
ناشناس: آقای گلپایگانی را کسی ملاقاتشان نمیکند، ولی من امروز در بیمارستان رفتم و تلگراف شما را آنجا هم دیدم و یک مختصری تفاوت داشت و ذکر خیر شما بود و همه رفقا و دوستان نسبت به شما اظهار محبت و اظهار ارادت میکنند و موفقیت شما را میخواهند، تازه که خبری نبوده است؟
صدوقی: نخیر، ولی مجلس مرتب برقرار است و کسی از بیعت بیرون نشده است.
ناشناس: آنجا که کسی نیامده است و سؤال نکردهاند؟
صدوقی: اینجا مصونیت داشتید و کسی سراغ شما را نگرفته است. سپس خداحافظی کردند.
*****
علامه[آیتاللهی] از بم تماس گرفت و بهشان گفتن: حاجی آقا خواب است، ولی بعد از مدتی خود حاجی گوشی را برداشت و بعد از احوالپرسی، علامه پرسید: آنجا خبری نبوده است؟
صدوقی: خیر. سپس خداحافظی کردند.
توضیحات سند:
ـ
1. رجبعلی کریمی، در خدمت آیتالله صدوقی در بیت ایشان انجام وظیفه مینمود.
2. آیتالله شریعتمداری در پاسخ تلگراف آیتالله صدوقی، به تاریخ 29 ربیع الثانی 1398ق نوشت: « ... مرقوم شریف که حاکی از کشتار بی رحمانۀ مردم بی دفاع یزد و مجروح شدن عدۀ کثیری از آنان در برگزاری اربعین فاجعۀ تبریز بود واصل و موجب تأسف و تأثر شدید اینجانب و حوزه علمیه گردید. مصیبت دردناک یزد پس از حوادث خونین قم و تبریز یک بار دیگر قساوت اولیاء امور را نسبت به مردم مسلمان آشکار ساخت... لذا روز چهارشنبه 26 ربیع الثانی 1398 حوزه علمیه قم تعطیل گردید و مجلس ترحیم مهمی در مسجد اعظم برقرار شد و واعظ و نماینده آقایان در حضور هزاران نفر از شرکت کنندگان مجلس شرح مظالمی را که در یزد و سایر شهرهای نامبرده بر مسلمانان وارد شده است بیان داشت و حق مطلب را ادا نمود... » انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک . استان یزد . جلد سوم . بخش ضمائم
3. یکی از منابع ساواک در گزارشی به تاریخ 22 /2 /1357 در خصوص چگونگی وضعیت بیماری آیتالله گلپایگانی(ره) نوشته است: « ساعت 1000 روز 22 /2 /37 به بیمارستان گلپایگانی مراجعه کردم... طبق دستور دکترها، آیتالله گلپایگانی ممنوعالملاقات بود و مرتب از قم و شهرستان جهت احوالپرسی مراجعه میکردند، یا با تلفن تماس میگرفتند.» آیتالله گلپایگانی به روایت اسناد ساواک . ج 3. ص 633. سند شماره 5534 /21- 24 /2 /37
***
منبع:
کتاب
گفت و شنود، جلد اول - شنود مکالمات شهید آیتالله محمد صدوقی صفحه 31