تاریخ سند: 23 اردیبهشت 1348
موضوع: دکتر حیدر رقابی معروف به (هاله)
متن سند:
گزارش خبر
به: ۳۱۵ شماره: 324 /315
از: آمریکا تاریخ: 23 /2 /48
موضوع: دکتر حیدر رقابی معروف به (هاله)
در تاریخ 17 /1 /47 هنگام سخنرانی دکتر چمران در خانه ایران در جنوب کالیفرنیا در مورد شرکت و یا عدم شرکت حیدر رقابی در خانه ایران بین دانشجویان بحثی صورت گرفت. شرکتکنندگان در این بحث عبارت بودند از: منوچهر گرگینپور ـ ایرج دفتریان ـ جلالیپور ـ نیلچیان ـ منصور ـ دلالباشی ـ حیات غیب و چند نفر دیگر. گرگین پور اظهار داشت اخیراً نامهای از اروپا توسط احمد علوی آورده شده و آن نامه گویای این است که دکتر حیدر رقابی از شرکت در تمام سازمانهای دانشجوئی طرد شده است حال علت این موضوع چیست ما کاری نداریم.
اگر ما خود را ـ وابسته به کنفدراسیون1 و سازمان مرکزی دانشجویان در امریکا میدانیم باید از دستورات آنها تبعیت نمائیم. همگی موافقت کردند که باید ترتیبی داده شود تا از شرکت رقابی در جلسات دانشجویان جلوگیری گردد.
ایرج دفتریان پیشنهاد کرد که جلسه سخنرانی دکتر چمران را نیز تشکیل ندهند زیرا ممکن است که رقابی با تعدادی از دانشجویان سنخوزه به این جلسه بیایند و موجب بهمخوردن جلسه و برخورد بین دانشجویان گردد سپس جلالیپور پیشنهاد کرد چون جلسه سخنرانی دکتر چمران در ساعت ۲۰۰۰ شروع میشود امکان این میباشد که با آقای رقابی و سایر دوستانی که از سنخوزه و سازمان شمال میآیند به یک محلی رفته و ضمن بحث و صحبت او را قانع نمائیم که در جلسه شرکت نکند.
چون این پیشنهادها مورد قبول واقع نشد بالاخره تصمیم گرفته شد که به دکتر رقابی تلفن بزنند و ضمن صحبت با او به وی بقبولانند که در جلسه سخنرانی دکتر چمران که قرار است در خانه ایران در لوسآنجلس ترتیب داده شود شرکت ننماید، لذا به دنبال این تصمیم تلفنی با رقابی تماس گرفته شد و به ترتیب ـ جلالیپور ـ دفتریان ـ منصور ـ عامری و علی پورمند با نامبرده صحبت کردند و سعی میکردند که او را از شرکت در جلسات سازمانهای دانشجوئی به خصوص جلسه سخنرانی دکتر چمران بازدارند ولی او در پاسخ اظهار کرد که نمیتواند انتحار سیاسی کند و در این جلسات شرکت نکند. افراد فوق سعی میکردند که از او بخواهند که بخاطر آبرویش و بخاطر موقعیتش با آن که میداند افراد سازمان جنوب کالیفرنیا او را دوست دارند لااقل در جلسه سخنرانی دکتر چمران شرکت نکند که باعث بهمخوردن جلسه نگردد ولی مشارالیه به هیچوجه قبول نمیکرد تا اینکه پس از چندین بار تلفن توانستند او را راضی کنند که در جلسهای که قرار است دکتر چمران سخنرانی نماید شرکت ننماید.
نظریه رهبر عملیات در غرب امریکا: همان طوری که در گزارشات قبلی نیز به استحضار رسیده است به علت طرد حیدر رقابی از طرف کنفدراسیون و سازمان مرکزی دانشجویان در امریکا در بین دانشجویان فعال و مخالف دولت که در انجمنهای دانشجوئی شرکت دارند بر له و علیه وی اختلافاتی بوجود آمده و عدهای رقابی را از افراد فعال و مبارز دانسته و شرکت او را در جلسات و ایراد سخنرانی از طرف وی را مفید برای تجمع دانشجویان و مبارزات آنها میدانند ولی عده دیگر به پیروی از دستورات کنفدراسیون و سازمان مرکزی دانشجویان باعث از همگسیختگی جلسات و رد کردن گزارشات جلسات به دستگاههای دولتی میدانند و این موضوعی است که از هنگام ورود حیدر رقابی به کالیفرنیا و رفتن به جلسات دانشجویان پیش آمده و همچنان در اکثر جلسات روی آن بحث میگردد. در حال حاضر رقابی در دانشکده ایالتی سنخوزه مشغول تدریس است و در سنخوزه اقامت دارد.
توضیحات سند:
_____
1. کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی در اروپا و آمریکا: این تشکیلات ابتدا در سالهای 38 ـ 39 در کشورهای اروپایی پاگرفت. اولین کنگره آن در سال ۱۳۳۸ در شهر هایدلبرگ برگزار شد. در مرامنامه اولیه آن چنین آمده است:
«هماهنگ کردن تمام دانشجویان و محصلین ایرانی .............. به منظور ایجاد و حفظ و استواری روح همکاری بین ایشان در فرهنگ و آگاهیدن بیشتر آنان به حقوق و وظایف منفی خویش و تدارک وسائط تشکیلاتی به منظور ارتباط با هم محصلین ایرانی و مطالعه در شرایط کار و چارهجویی درباره مسائلی که بر نشر دانشجو و تحصیل کرده طبق منافع میهنی ما مطرح است.»
ارکان کنفدراسیون هیأت دبیران و کنگره به عنوان عالیترین مرجع صلاحیتدار بوده است. سازمان دانشجویان در کشورهای مختلف به عنوان فدراسیونهای مستقل این کنفدراسیون بودهاند و از طریق هیات دبیران و کنگره ارتباط مییافتهاند.
کنفدراسیون در سالهای اولیه تحت نفوذ دانشجویان با گرایش ملی و عمدتاً هواداران جبهه ملی سوم بود. لیکن به دلیل فقدان ایدئولوژی در جبهه ملی، به تدریج گروههای چپ طرفدار شوروی و چین بر ارکان کنفدراسیون تسلط یافتند و نهایتاً منجر به فاصله گرفتن ملیون و به خصوص مذهبیون از کنفدراسیون شد.
در دهه پنجاه و با شکلگیری انجمنهای اسلامی دانشجویان و جداشدن صف گروههای چپ از مذهبیون و ملیون در صفوف گروههای چپ انشعاباتی شکل میگیرد و چند تشکیلات بنام کنفدراسیون ابراز وجود مینمایند. و نهایتاً در سال ۱۳۵۴ منجر به فروپاشی آن میشود.
منبع:
کتاب
شهید سرافراز دکتر مصطفی چمران به روایت اسناد ساواک صفحه 178