تاریخ سند: 29 آذر 1343
متن سند:
ب.منزل میلانی (1) مجلس روضه خوانی از ساعت 0800 طبق برنامه هفتگی در منزل میلانی مجلس روضه خوانی منعقد بود ابتدا آیاتی از کلام اللّه مجید توسط پسربچه 15 ساله ای به نام حسینی قرائت گردید پس از آن مجلس تا ساعت 00 09 ساکت و واعظی به منبر نرفت ـ ساعت 00 09 شیخ حسین روحانی به منبر رفت ـ سخنان واعظ مزبور عادی و ذکر مصیبت بود.
ساعت 15 09 شیخ نصراللهی به منبر رفت و ضمن سخنانی در مورد روز 15 شعبان و تولد حضرت حجت علیه السلام گفت روز بسیار فرخنده و میمونی است و آقائی میلانی هم به بنده امر فرمودند تا به شماها بگویم هرکدام به قدر همت و توانائی و ذوق خود خوب است مجالس جشن و چراغانی برپا کنید ـ هرکدام لباس نو دارید بپوشید و مغازه های خویش را چراغانی نمائید ـ سپس درباره خلیفه دوم اهل تسنن صحبت کرده و گفت آنها در اشتباه هستند و نمی توانند مطالب زبده قرآنی را بفهمند و پس از آن راجع به سایر خلفاء صحبت مفصلی نمود و اظهار داشت خداوند امام زمان را برای هدایت ما فرستاده و در غیاب آن حضرت همین علماء می باشند مانند حضرت آقای میلانی.
نصراللهی، سپس درباره معنی کلمه اولوالامر گفت بعضی ها زمامدار وقت را [اولی الأمر ]نامیده اند که هر امر یا دستوری صادر کند بایستی اجراء نمود.
مثلاً هارون الرشید ـ مأمون ـ یزید و معاویه هرکدام آنها اوامری صادر می کردند ـ یکی بریدن سر امام حسین را امر می کرد ـ دیگری امام هفتم را زندانی نمود و از این قبیل دستورات که جز اذیت و آزار ائمه و مردم چیز دیگری در برنداشت ـ ولی اصل معنی آن دستورات و اوامر امام زمان و نایبان ایشان است که در حال حاضر هستند ـ نامبرده در پایان سخنانش گفت خداوند وجود مبارک آقای میلانی را از سر ما مسلمانان کوتاه نکند و با ذکر مصیبت به منبر خود پایان داد.
ساعت 10 10 سید مرتضی سبزواری به منبر رفت سخنانش عادی بود در ساعت 40 10 به منبر و به مجلس خاتمه داد.